به جملات زیر دقت کنید:
- «حمله افغانها به ماموران انتظامی در رفسنجان»
- «تجاوز و قتل یک دختر توسط مهاجر افغانستانی در شیراز»
- «تجاوز ۲۵ جوان افغان به یک دختر جوان در قشم»
اینها “عناوین” تعدادی از ویدئو کلیپهایی است که اخیراً با تمرکز روی واژه افغانستان نشر داده شده است؛ عناوینی که از اساس کذب بودند.
موج سنگین رسانهای علیه مهاجران افغانستانی در ایران ادامه دارد. دستی در پس پرده درحال تحریک اقشار مختلف مردم با گرایش و قومیتهای مختلف علیه مهاجران افغانستانی است. در این ماجرا از اصل تعمیم پذیری برای این فریب رسانهای استفاده میشود. این تعمیم اینگونه اتفاق میافتد که ماجرای حمله به سه طلبه در مشهد واقعی بود، باقی اخبار و کلیپها نیز واقعی است! در حالی که اغلب این کلیپها پس از بررسی معلوم میشود که صحت نداشته است.
امّا این تمام ماجرا نیست. فاز دوم این طرح روز دوشنبه با حمله به کنسولگری کشورمان در افغانستان اجرا شد.
عاملین حمله «جنبش عدالت و آزادی» و «تیم بانوان عدالتجو» از گروههای وابسته به ناتو بودند که پیش از این توسط اشغالگران غربی نظیر ترکیه و انگلیس تامین مالی میشدند.
امّا ریشه این موج سنگین رسانهای با محوریت نزاع ایرانی-افغانستانی کجاست؟
ماجرا به تحولات جنوب شبه جزیره عربستان برمیگردد. یمنیها پس از عملیات سه مرحلهای موسوم به کسر الحصار (شکست محاصره) در بازه زمانی ۲۰ اسفند تا ۵ فروردین، ضربهای بیسابقه به زیرساختهای حیاتی سعودی وارد کردند.
تأسیسات نفتی بزرگترین شرکت نفتی جهان در «جیزان»، تأسیسات حیاتی آبشیرینکن در «الشقیق» و نیروگاه برق «ظهران الجنوب» از جمله اهداف عملیات در پاسخ به محاصره غیر انسانی یمن و حملات هوایی از سوی ائتلاف سعودی بود.
آمریکا بلافاصله سازمان ملل را مامور به اجرای آتش بس کرد. روز ۱۳ فروردین آتش بسی به مدت ۲ ماه برقرار شد. طرفین پذیرفتند که تمامی عملیات نظامی، هوایی، زمینی و دریایی در داخل یمن و فراتر از مرزهای آن را متوقف و محاصره یمن نیز برداشته شود.
بازه زمانی آتش بس نشان از عمق جراحتی دارد که در “آغازین روزهای هشتمین سال دفاع مقدس یمن” بر پیکر سعودی وارد شد. اکنون از ۳۰ کشور ائتلاف جنگ علیه یمن فقط عربستان و امارات باقی مانده که این دو پادشاهی نیز رقیب یکدیگر در یمن شدند.
سعودی در حال شکست خوردن است و عملا نشانههای آن قابل مشاهده است اما ضربه اصلی به محور آمریکایی-انگلیسی خورده است. لذا سعودی، آمریکا و انگلیس به همراه همپیمان خود در منطقه یعنی ترکیه به دنبال جبران ماجرا در منطقه هستند.
آنکارا تا حدی توانسته نفوذ خود در دوران اشرف غنی در افغانستان مجدداً بازسازی کند. اردوغان برای رابطه با حکام جدید افغانستان اعلام کرد که قرائت ترکیه (کشور عضو ناتو) از اسلام مشابه قرائت طالبان است!
انگلیس از ۲۰۱۱ با نقاب دولت اخوانی اردوغان در جهان اسلام سنگ تفرقه انداخته است. لندن نیز در پوشش اخوان المسلمین بر موج بیداری اسلامی سوار شد و توانست نزاع امت اسلامی با اسرائیل را به نزاع درون امت اسلامی تغییر دهد.
اکنون انگلیس با شعلهور کردن «نزاع مذهبی-قومیتی در شرق ایران» علاوه بر گشودن یک جبهه جدید برای تهران، میتواند موجبات عقب نشینی لشکر فاطمیون از مجاورت بلندیهای جولان را فراهم کند.
معادل سازی باتلاق یمن در افغانستان برای ایران
روز ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ ارگ ریاست جمهوری افغانستان به دست طالبان فتح شد. ارتش آمریکا نیز قدرتی برای مقابله نداشت و فقط نظارهگر سقوط بود.
همزمان یک جبهه رسانهای در داخل و خارج علیه نظام شکل گرفت. اتاق عملیات لندن بود و پیاده نظام آن مهرههای رسانهای-سیاسی اردوگاههای ورشکسته سیاسی داخلی و شبکههای فارسی زبان وابسته به سعودی.
موجی از اطلاعات دروغ با کلیدواژه “شیعه کشی، غلبه پشتونها بر فارسزبانها و تجاوز به نوامیس شیعه” منتشر شد تا اذهان را نسبت به وقایع همسایه شرقی تهییج کند.
موج این عملیات رسانهای به شیعیان جنوب عراق هم رسید. همان روزهای ابتدایی تسلط طالبان بود که نیروهای مقاومت عراق بیانیهای تندی علیه طالبان منتشر کردند. در این بیانیه آمده بود که هر لحظه آماده اعزام به افغانستان هستیم تا از شیعیان افغان محافظت کنیم.
اگر علمیات روانی انگلیس به نتیجه میرسید، ایران وارد تله ارتش آمریکا در افغانستان میشد و اکنون هشتمین ماه درگیری در همسایه شرقی را پشت سر میگذاشتیم.
برآورد آمریکاییها این بود که با عقب نشینی ناگهانی، یک خلاء قدرت در افغانستان ایجاد میشود. نتیجه این تله از این قرار است: معادل سازی باتلاق یمن در افغانستان.
با این تفاوت که در این معادله ایران جای عربستان را میگیرد و دولت صنعا نیز جای خود را (بلاتشبیه) به دولت طالبان میدهد. سناریو نیز براندازی دولت طالبان بدست ایران بود.
محوریت همه این عملیاتها استراتژی معروف تفرقه بیانداز و حکومت کن انگلیسی است.
امّا نقش فرماندهی در اینجا مشخص میشود. جمهوری اسلامی بدون شلیک گلولهای با پیگیری روابط دیپلماتیک و روشنگری در عرصه اجتماعی ماجرا را حل و فصل کند.
نتیجه این شد که امروز خبری از شیعه کشی در افغانستان نیست.
موج اخیر رسانهای بازتولید همان موج مرداد ۱۴۰۰ است. هدف نیز کشاندن ایران به باتلاق شرقی است. باتلاقی که آمریکا را در خود غرق کرد و پس از ۲۰ سال مجبور به فرار از آن شد.