کنترل جمعیت، مشکلی اقتصادی یا فرهنگی؟

بحث اقتصادی در فرزند آوری موثر است زیرا مقدار درآمد و امکانات زندگی در تعداد فرزندان موثر است اما متغیر کامل نیست.

در بحث هزینه های فرزند، یک نگاه هستی شناسانه و اعتقاد داریم که خداوند روزی را می دهد که اگر کسی این اعتقاد را داشته باشد نگران این حرفها نمی شود اما در نگاه اجتماعی، اگر پرهیز از فرزند آوری زیاد، بر اساس صرف مسائل اقتصادی باشد باید طبقات اجتماعی بالا فرزندان بیشتری داشته باشند و برعکس طبقات اجتماعی پایین فرزندان کمتری داشته باشند اما این قضیه اینگونه نیست و طبقات بالا علی‌رغم تمام امکانات برخورداری که دارند فرزندان کمتری دارند و برعکس طبقه پایین فرزندان بیشتری دارند.

پس عنوان اقتصادی به ماهو و به صورت مطلق رد می شود اما طبقات متوسط یعنی از دهک چهارم تا هفتم که بیشترین گروه جمعیتی هم هستند، زندگی را بر اساس سبک زندگی که برای خودشان ترسیم کردند اداره می کنند و عموما به این شکل است که اگر به یک خانواده ۱۰۰ میلیون داده شود اولین کاری که می کند با این پول ابتدا دنبال تعویض ماشین یا مسکن خود و یا دکوراسیون منزل می روند و یا حتی به مسافرت می روند و اینکه برای این افراد، آتی فرزند بسیار مهم شده است به این معنا که در جامعه قبلی ما، به لحاظ کلی همه در کنار هم زندگی می کنند و کسی چندین فرزند دارد می‌گوید فرزند من هم مثل فرزندان دیگران بزرگ می شود، به مدرسه می رود و تفریح می کند اما الان که جامعه به سمت تک یا دو فرزندی میل پیدا کرده است.

خانواده ها همه توجه و عواطف شان به یک یا دو فرزند معطوف می شود و تمام تلاش و حمایت شان را برای این دو فرزند به عمل می‌آورند که اگر بچه میخواد درس بخونم حتما باید در یک مدرسه غیرانتفاعی درس بخوانند، در کلاسهای مختلف زبان و از این قبیل موارد شرکت کند و همینطور در تفریحات کودک مورد توجه است و به عبارت دیگر هزینه های زندگی را برای فرزنداوری بالا برده ایم. اینها به معنای تغییر سبک زندگی است، اینهاست که هزینه اقتصادی فرزند داشتن را بیان می کند. نه اینکه واقعاً فرزندآوری به معنای خاص خودش هزینه داشته باشد.

کنترل جمعیت، مشکل اقتصادی یا فرهنگی

البته منکر به وجود آمدن یک سری از محدودیت ها در محیط های شهری جدید نمی شویم چرا که در گذشته ما شهرهای بزرگ کمتر داشته ایم و واحد و متراژهای واحد مسکونی بیشتر از الان بود و همچنین هزینه ها کمتر از الان بود.

فرصت های تفریحی در آن زمان با توجه به سبک خانه ها و شهرها بیشتر از الان بود. وضعیت الان نتیجه روندی است که در این چهار دهه اتفاق افتاده است که ما آمده ایم به شهرهای بزرگ بسیار توجه کرده ایم و از مناطق دیگر غافل شده ایم این در حالی است که الان ۷۵ درصد جمعیتی ما در شهرها زندگی می‌کنند در صورتی که در سال 1335 فقط 25 درصد شهرنشین هستند و طبیعتا یک خانواده شهری نمی‌تواند در یک خانه 50 متری ۴ تا بچه داشته باشه که در واقع باید امکانات به گونه‌ای تنظیم شود که توانایی برخورداری مردم بیشتر شود و هزینه زندگیشان کمتر شود که در نهایت آمادگی بیشتری برای فرزند آوری داشته باشند.

کنترل جمعیت، مشکل اقتصادی یا فرهنگی

پس در آخر باید گفت بحث اقتصادی در فرزند آوری موثر است زیرا مقدار درآمد و امکانات زندگی در تعداد فرزندان موثر است اما متغیر کامل نیست به عبارت دیگر علت تامه نیست بلکه علت ناقصه است و علت تامه نگاه به فرزند آوری است که اگر این نگاه از طریق یک جریان فرهنگی و سبک زندگی بتواند بر اساس زندگی ایرانی اسلامی شود امکان اثر گذاری آن نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید