راه پر فراز و نشیب تولید دانش‌بنیان/ از پوپولیسم فناورانه کناره ­گیری شود

تاکید بر توسعه و تسهیل تولید مسئله­ ای بوده ­است که در چند سال اخیر در نام­گذاری سال­ها مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته و در سال 1401 نیز با یک لایه‌ی و چهره‌ی جدید از جانب ایشان مطرح گردید: «تولید دانش­‌بنیان اشتغال­‌آفرین»

با گذشت بیش از 10 سال از توجه ویژه به شرکت­های دانش­بنیان در صحنه اقتصادی و صنعتی کشور به عنوان موجودیت­ هایی پیش­برنده و تحول­آفرین در عرصه­ های اشتغال و درآمدزایی، آنچه در ابتدای سال پیشرو لازم است مورد توجه فعالین و بازیگران مختلف آن قرار گیرد، ارائه­ای تصویری جامع از وضعیت این شرکت­ها و موشکافی تجربیات دهه اخیر با دیدی نقادانه و واقع ­بینانه می­ باشد. برای ارائه تصویری جامع از توانمندی­ های تولیدی این شرکت­ها لازم است مقایسه­ ای بین پیچیدگی اقتصاد ایران و برخی کشورها صورت پذیرد و جایگاه تولیدی شرکت­های دانش­بنیان در اقتصاد ایران با این نگاه به تصویر کشیده شود.

(در مورد این تصاویر لازم به توضیح است هر گره (نقطه) موجود در گراف بیانگر یک دسته محصول می­باشد و یال (خط) بیانگر ارتباط بین آن دو دسته محصول. هر چه خطوط متصل به یک نقطه بیشتر باشد، آن دسته محصول دارای پیچیدگی بیشتر بوده و در مرکز گراف قرار می­گیرد و نقاطی که به صورت رنگی روشن نمایش داده شده به معنی صادرات  آن محصول از آن کشور می­باشد. منبع سه تصویر «الف»، «ب» و «ج» سایت oec.world می­باشد و دارای مقیاس نمایش یکسانی هستند و منبع تصویر «د» داده­های صادرات شرکت­های دانش­بنیان بوده و به منظور پوشش جامع توانمندی­های تولیدی و صادراتی شرکت­های دانش­بنیان، مقیاس بزرگتری نسبت به سه نمودار دیگر برای آن بکار گرفته شده­است. در صورت استفاده از مقیاس یکسان عمده نقاط تیره خواهند بود.)

با مقایسه اجمالی این نمودارها (در حد این متن) می­توان گزاره­های زیر را نسبت به فضای تولیدی ایران و جایگاه توانمندی­های شرکت­های دانش­بنیان در آن، مطرح نمود:

  • با مقایسه فضای نمودار محصولات صادراتی ایران (تصویر ج) و آلمان (تصویر الف، به عنوان یک کشور پیشتاز صنعتی و پیشرو در اقتصاد دانش­بنیان) و همچنین ترکیه (تصویر ب، به عنوان جدی­ترین رقیب منطقه­ای) مشخص می­گردد، فضای تولیدی و صنعتی ایران نسبت به این کشورها دارای پیچیدگی بسیار کمتری می­باشد و عمده صادرات ایران را با ارزش­افزوده پایین­تر (نقطه­های حاشیه گراف) تشکیل می­دهند در حالی که در آن دو کشور محصولات صادراتی شامل تولیدات با فناوری بالا (نقاط مرکزی گراف) است. همچنین از نظر تنوع محصولات (نقاط رنگی موجود در گراف­ها) تفاوت چشم­گیر وجود دارد.
  • با بررسی فضای نمودار محصولات صادراتی شرکت­های دانش­بنیان (تصویر د) مشخص می­گردد این شرکت­ها دارای تمرکز فعالیت در دسته محصولات پیچیده­تری هستند و تنوع محصولات آنها تا حدودی قابل قبول است با این وجود هنوز فاصله قابل توجه آنها با کشورهایی نظیر ترکیه و آلمان همچنان مشهود است.
  • آنچه در این بین نباید از آن به سادگی عبور کرد، سهم کم تولیدات این شرکت­ها از اقتصاد ایران می­باشد. موضوعی که در پیام نوروزی و سخنان ابتدای سال رهبری انقلاب هم مورد توجه قرار گرفت و ایشان توسعه کمی با حفظ و تاکید بر توسعه کیفی و شاخص­های ارزیابی این شرکت­ها را مورد تاکید قرار دادند. شاید مهمترین نتیجه­ای که بتوان از مقایسه چهار نمودار بالا گرفت نیز لزوم توسعه کمی با وجود ارتقا کیفی و فنی بازیگران تولیدی این اکوسیستم باشد. ولی آنچه در این بین از اهمیت بسیار بیشتر برخوردار است، چگونگی تحقق این امر می­باشد.

با بهره­ گیری از تجارب گذشته، تمرکز بر دست­یابی به دو هدف اصلی و پیگیری مستمر تحقق آنها، توسط نهادهای متولی می­تواند زمینه­ساز جهشی مطلوب و پایدار در این زمینه گردد:

  1. اتصال شرکت‌های دانش‌بنیان فعلی به جریان تولید و رسوخ این شرکت­ها در صنایع بالغ و بخش­های کلیدی اقتصاد.

در شرایط فعلی اهمیت این موضوع پوشیده نیست و به صورت داخلی­سازی محصولات استراتژیک، تمرکز بر حل مسائل ملی، توسعه نقش­آفرینی شرکت‌های بزرگ در اکوسیستم فناوری کشور، شبکه­سازی شرکت­های دانش­بنیان با صنایع قابلیت پیگیری دارد. این موضوع در صورت تحقق می­تواند با افزایش تعداد شرکت­های دانش­بنیان و افراد شاغل در آنها نیز همراه باشد. تلاش برای افزایش کمی شرکت­های دانش­بنیان بدون رشد درون­زا از صنایع و حول نیازمندی­های کشور، یا رشد پایدار و موثر نخواهد بود و یا باید با کاهش کیفیت ارزیابی شرکت­های دانش­بنیان همراه باشد که این موضو ع هم یک افزایش سوری و غیر واقعی خواهد بود.

  1. توجه ویژه به صادرات و بین ­المللی ­سازی شرکت­های دانش­بنیان و تسهیل ورود این شرکت‌ها به زنجیره‌های ارزش جهانی صنایع و بخش‌های صنعتی کلیدی و اولویت‌دار.

با وجود اولویت مسائل ملی و استراتژیک داخلی در توسعه فعالیت شرکت­های دانش­بنیان، در بسیاری از موارد اتصال به بازار جهانی و بین­المللی­سازی آنها ناگزیر است. ارزش افزده بسیار بالای محصولات دانش­بنیان، قابلیت ارزآوری قابل توجه و محدودیت جدی بازار داخلی برای تولیدات دانش­بنیان باعث گردیده بقا، اشتغال­آفرینی و توسعه بسیاری از بنگاه­ها در گرو صادرات باشد. (اقتصاد ایران نیم در صد از کل تجارت جهانی را شامل می­شود و عمده آن را هم مواد خام تشکیل می­دهد)

از پوپولیسم فناورانه کناره ­گیری شود

آنچه در این بین تحقق این اهداف را تضمین می ­نماید سیاست­گذاری هوشمندانه و ارائه شفاف و جامع حمایت­های مختلف تسهیل­گر می ­باشد که در راستای اثربخشی آنها اقدامات زیر ناگزیر است:

  • سیاست­گذاری مبتنی بر شواهد و داده جایگزین تصمیم­گیری ­های شهودی و قضاوتی شود.

با اینکه تجربه ساماندهی و توسعه بنگاه­های دانش­بنیان در دهه گذشته وجود دارد و به صورت جد می­تواند و باید مورد استفاده نهادهای متولی قرار گیرد، در بسیاری موارد تصمیم­گیری­ها و سیاست­گذاری­ها بیش از آنکه مبتنی بر تحلیل کمی وضعیت موجود و شواهد واقعی باشد، صرفا بر اساس شهود و به صورت فردی انجام می­شود. موضوعی که یکی از محورهای مورد تاکید رهبری در پیام نوروزی نیز بود. در این راستا در گام نخست بهره­گیری از دانش تخصصی و توانمندی­های ویژه متخصصان این زمینه و در ادامه اتخاذ رویکرد باز، شفاف و غیر منفعت­طلبانه می­تواند مثمر ثمر باشد.

  • از پوپولیسم فناورانه کناره ­گیری شود.

آنجا که از سبد محصولات فناورانه (متشکل از تعداد زیادی فناوری که عمده 90 درصدی آن را محصولات B2B تشکیل می­دهد)، صرفا چند اپ دارای کاربرد عامیانه و روزانه (B2C) مورد توجه و مثال قرار می­گیرد و از اشتغالزایی چند صد هزارتایی و رشد نمایی آن گفته می­شود، پوپولیسم فناورانه پدید می­ آید. شاید این گونه جدید پوپولیسم خیلی با اهمیت به نظر نرسد ولی باید دانست کم­ خطرتر از پوپولیسم سیاسی نیست چرا که «الناس علی دین ملوکهم». البته این به معنی انکار اهمیت شرکت­های ارائه دهنده خدمات نیست ولی این اظهارنظرهای پوپولیستی افراطی مسیر استارت­آپ­های در حال شکل­گیری و نقطه تمرکز شتابدهنده­ها و سایر بازیگران اکوسیستم نوآوری را تعیین می­کند و چه بسا بجای ورود به حوزه فناوری­هایی استراتژیک­تر بر این حوزه تمرکز نمایند.

  • علاوه بر توسعه کمی و زیرساختی،توجه ویژه­ای به ارتقا کیفی و غنی­سازی محتوایی شود.

آنچه در مورد توسعه اکوسیستم فعالیت شرکت­های دانش­بنیان در دهه اخیر می­توان گفت توسعه نامتوازن آن و در بسیاری از موارد عدم توجه به کشش فضای فناوری کشور می­باشد. همچنین گسترش ارتباطات و هم­افزایی بین آنها تا حد قابل توجه صورت نگرفته­است. به منظور تحقق اهداف و رشد نمایی، متوازن­سازی، هم­افزایی و توسعه بازیگران نرم­افزاری ناگزیر است.

  • گزار از بخشی­نگری و تمرکز بر صنایع سنتی با ارزش افزوده کم به صنایع و فناوری­های استراتژیک صورت گیرد.

بخشی­نگری آنجایی رخ می­دهد که بجای تصمیم­گیری ملی و عملیات در سطح کلان صنعتی، فعالیت و تمرکز متولیان توسعه فناوری­های خاص، محدود به تعدادی صنعت و شرکت خاص گردد. از مهمترین اثرات بخشی­نگری در توسعه فناوری، عدم رشد متوازن آن فناوری در برخی صنایع و رشد کاذب (حاصل از بودجه نفتی) در صنایعی دیگر و همچنین جایگزینی شخص­محور ی بجای برنامه­محوری می­باشد.

  • از فعالیت جزیره­ ای اجتناب شود.

موازی کاری، تکیه صرف بر بودجه نفتی و عدم وجود شبکه و ارتباط بین دستگاهی نمودهایی از فعالیت­های جزیره­ای است که نتیجه­ ای جز اتلاف فرصت­ها و هدر رفت منابع ندارد و باید به صورت جد و با یک دید جامع زمینه تقلیل آن فراهم شود.

در نهایت همانگونه که اشاره شد اثرگذاری و نقش­آفرینی بیشتر شرکت­های دانش­بنیان و اکوسیستم فناوری کشور در گرو ارزش­آفرینی از طریق رسوخ فناوری در صنعت، تمرکز بر مسائل ملی و در نهایت توسعه صادرات می­باشد که در صورت تلاش به منظور تحقق این موضوعات، افزایش کمی شرکت­ها نیز محقق خواهد شد و این موضوع بدون همراهی هوشمندانه دستگاه­ها، وزارت­خانه­ها و سازمان­های مرتبط و از همه مهمتر مشارکت فعالانه بخش خصوصی به وقوع نخواهد پیوست.

دیدگاهتان را بنویسید