با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
بحران اوکراین نقصی در استراتژی رئیس جمهور بایدن در قبال ایران را آشکار می کند. واشنگتن به گونه ای با پکن و مسکو تعامل می کند که گویی آنها در منافع اصلی ایالات متحده در رابطه با ایران مشترک هستند، در حالی که آنها در عوض با تهران برای تضعیف نظم جهانی به رهبری آمریکا فعالیت می کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: این همان چیزی است که مقامات تهران می گویند. محمود عباس زاده مشکینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، چهارشنبه گذشته گفت: در نظم نوین جهانی مثلثی متشکل از سه قدرت ایران، روسیه و چین شکل گرفته است. او در مورد هدف صریح بود: «این ترتیبات جدید، پایان هژمونی ناعادلانه ایالات متحده و غرب را نوید می دهد.»
تیم بایدن گوش نمی دهد. جمعه گذشته آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در ژنو با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، دیدار کرد، دیداری که لاوروف در آن پیشنهاد توافق موقت برای خروج از بن بست مذاکرات هسته ای ایران را پیشنهاد کرد. بلینکن گفت: «روسیه احساس فوریت ما را دارد و ما امیدواریم که روسیه از نفوذ خو. . . با ایران استفاده کند تا تهران این احساس فوریت را متوجه شود.»
همانطور که بلینکن صحبت می کرد، روسیه در حال برگزاری رزمایش دریایی مشترک با چین و ایران در اقیانوس هند بود. روز قبل، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، میزبان ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در مسکو بود. رئیسی در یک سخنرانی در مقابل دوما، «جبهه مقاومت» را مورد اشاره قرار داد، جنبشی که ایران برای از بین بردن نظم تحت رهبری آمریکا در خاورمیانه رهبری میکند. وی گفت: مقاومت، آمریکایی ها را از افغانستان و عراق بیرون راند و همچنین «الگوی موفق همکاری ایران و روسیه در سوریه» را ایجاد کرد.
در همین راستا، رئیسی انتقادات اصلی پوتین را در رابطه با اوکراین تکرار کرد. رئیسی گفت که «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» به دنبال نفوذ در مناطق مختلف جغرافیایی است که منافع مشترک کشورهای مستقل را تهدید می کند.
کارزار پوتین برای به کنترل درآوردن اوکراین، ارتباط مستقیمی با پروژه مشترک روسیه و ایران برای حمایت از حکومت اسد در سوریه دارد. پایگاه های دریایی روسیه در سواستوپل، کریمه (که پوتین در سال 2014 از اوکراین گرفت) و در طرطوس، سوریه، به عنوان مراکز عملیاتی برای حضور روسیه در مدیترانه عمل می کنند. یک اوکراین قوی و مستقل، توانایی مسکو را برای ایجاد قدرت در خاورمیانه تهدید می کند.
پوتین ممکن است موافق باشد که ایران هرگز نباید سلاح هسته ای داشته باشد. با این حال، همکاری نزدیک با ایالات متحده برای دستیابی به این هدف، با اولویت فوری تر او که تضعیف نظم تحت رهبری آمریکا است، تداخل دارد.
به نوبه خود، رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، مجموعه ای مشابه از محاسبات را انجام می دهد. به لطف یکی از سریعترین تجهیزات نظامی تاریخ، چین اکنون دارای بزرگترین نیروی هوایی آسیا، بزرگترین ارتش جهان از نظر تعداد نیروهای فعال و بزرگترین نیروی دریایی از نظر تعداد شناورها است.
به گفته فرماندهان حوزه هند و اقیانوسیه ایالات متحده، ارتش چین تا سال 2027 با موفقیت به تایوان حمله خواهد کرد. پنتاگون در حال رقابت با این کشور است. آمریکا در حال دستیابی به سلاحها و فناوریهای جدیدی است که میتوانند چین را بازدارند، اما اینها تا اواخر این دهه به طور کامل اجرایی نمی شوند. بنابراین، بهترین فرصت چین برای تصرف تایوان بین سالهای 2025 تا 2030 خواهد بود، زمانی که نوسازی نظامی آن به اوج خود میرسد و نیروهای آمریکایی هنوز در حال تطبیق خود با شرایط هستند.
خوب اینجا باز به ایران می رسیم. در صورت وقوع جنگ در تایوان، چین به تهران و نیروهای نیابتیاش به عنوان عامل ایجاد تهدید برای کشتیرانی می نگرد تا یک یا چند ناو آمریکایی در خلیج فارس را گرفتار کنند. اما ارزش محور ایران به همین جا ختم نمی شود. پکن به شدت به واردات نفت خاورمیانه وابسته است. هدف آن حفاظت از خطوط تدارکات طولانی و آسیب پذیر خود با سرنگونی ایالات متحده به عنوان قدرت برتر منطقه است. چین آنقدر قوی نیست که بتواند مستقیماً امریکا را به چالش بکشد، بنابراین از ایران استفاده می کند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، اخیراً اعلام کرد که توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین که سال گذشته منعقد شده بود، اجرایی شده است. در قلب این توافقنامه، نفت برای کمک های امنیتی آمده است. آیا چین فعالانه ایران را تشویق میکند تا نیروهای نیابتی خود را علیه متحدان آمریکا در خلیج فارس به میدان بیاورد؟ فکر نمی کنیم. اما پکن در حال افزایش قدرت ایران است و هیچ کاری برای مقابله با رفتارهای تهران انجام نمی دهد.
پکن دریافته است که وقتی متحدان ایالات متحده برای کمک به واشنگتن مراجعه می کنند، با آمریکای خسته و پریشان مواجه می شوند که تمایل کمتری برای بازداشتن ایران دارد. متحدان امریکا در این بین با عدم قطعیت به سمت پکن متمایل می شوند. بنابراین این باعث می شود که نفوذ چین در امور نظامی خاورمیانه به میزان قابل توجهی افزایش یابد. پکن اکنون تجهیزات نظامی را به اکثر متحدان خاورمیانه ای ایالات متحده می فروشد و با عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای تولید سلاح مشارکت می کند. همچنین در حال کمک به سعودی ها است تا بر فناوری هسته ای تسلط پیدا کنند. در بهار 2021، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده دریافت که که چین به طور مخفیانه در حال ساخت یک سایت نظامی در بندر خلیفه در نزدیکی ابوظبی است. این ساخت و ساز اما پس از فشارهای واشنگتن متوقف شد.
توافق موقت در بحث مذاکرات احیای برجام که لاوروف با بلینکن در مورد آن صحبت کرد، بنا بر گزارش ها از ایران می خواهد در ازای لغو تحریم ها، ذخایر اورانیوم غنی شده خود را کاهش دهد. اما این تنها به اقتصاد ایران کمک میکند و در عین حال به تهران اجازه میدهد توانایی تولید مواد شکافتپذیر کافی در زمانی کوتاه را برای ساخت سلاح هستهای حفظ کند. در نتیجه، جنگ های نیابتی گسترش خواهد یافت و اخاذی هسته ای ادامه خواهد یافت.
در مجموع، چین و روسیه در حال تقویت ایران هستند. هر دو به شریکی در خاورمیانه نیاز دارند که وقف تضعیف قدرت ایالات متحده باشد. در این میان، رویکرد واشنگتن باید استراتژیک تر باشد. در میان اعضای ائتلاف جهانی که به نابودی نظم تحت رهبری آمریکا اختصاص دارد، ایران آسیب پذیرترین کشور است. وظیفه ایالات متحده این است که آن را تبدیل به کشوری غیر مضر برای واشنگتن کند.
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.