چرا به سلاح اتمی نیاز نداریم؟

صرف نظر از این که استفاده از تسلیحات نامتعارف و کشتار جمعی مغایر احکام الهی و اصول و ارزش‌های انسانی است و یکی از ناجوانمردانه‌ترین روش‌های جنگ محسوب می‌شود و می‌تواند میلیون‌ها نفر انسان بی‌گناه را به کام مرگ بکشاند و تمامی زیرساخت‌ها که حاصل سال‌ها تلاش دولت ها و ملت‌ها برای رفاه مردم بوده را نابود کند و صرفنظر از تأثیرات مخرب آن بر محیط زیست، بهره‌مندی از تسلیحات نامتعارف را می‌شود با طرح چند سوال به چالش کشید.
اولین سوال این است که اصولاً آیا در دنیای پرتلاطم و ملتهب امروزه که همه کشورها صرفاً در پی منافع خود هستند و هر رخداد تنش‌آفرینی می‌تواند، زمینه بروز یک جنگ فراگیر در مقیاس جهانی را فراهم نماید، امکان استفاده بی‌دردسر و بدون پیامدهای پیش‌بینی نشده از تسلیحات کشتار جمعی وجود دارد و آیا تسلیحات نامتعارف با همه خطرات سهمگین و جبران‌ناپذیری که به همراه دارد، می‌تواند امنیت پایدار را برای کشورها به ارمغان بیاورد؟
آیا حرکت در مسیر دستیابی به تسلیحات نامتعارف باعث گسترش رقابت مستمر و بی‌انتها بر سر هسته‌ای شدن (ساخت یا خرید تسلیحات نامتعارف) و افزایش تهدیدات برای کشورها نخواهد شد  و آیا دستیابی حکام و سران جاه‌طلب کشورها از جمله برخی از کشورهای منطقه که متأسفانه تعدادی از آنها از ثبات ساختاری چندانی هم برخوردار نیستند، تهدیدات را مضاعف نخواهد ساخت.

آیا جنگ احتمالی با استفاده از تسلیحات نامتعارف به خصوص تسلیحات هسته‌ای و تعمیم ناخواسته آن به سایر کشورها، زیرساخت‌های شهری، مناطق مسکونی، مراکز صنعتی و محیط زیست در نقاط مختلف جهان را به یک سرزمین سوخته و غیرقابل استفاده و ناامن و غیرقابل سکونت برای انسان‌ها و سایر موجودات زنده تبدیل نخواهد کرد و در نهایت به نابودی کامل کره زمین و ساکنین آن منتهی نخواهد شد؟
سوأل  مهم دیگر این است که آیا واقعاً برخورداری آمریکا و رژیم اشغالگر قدس از تسلیحات کشتار جمعی توانسته مانع از حمله ایران و جبهه مقاومت به مراکز و تجهیزات نظامی و سایر منافع آنها در منطقه شود و یا حتی توانسته ادامه حضور دائمی و بی‌خطر آمریکا و شوروی سابق در جایی مانند افغانستان را فراهم سازد؟
آیا انبوه بمب‌های اتمی روسیه که در ردیف کشورهای به ظاهر ابرقدرت جهان قرار دارد، توانسته مانع از حضور اعضای ناتو در اطراف مرزهای کشورش بشود و آیا اکنون روس‌ها قادرند در جنگ اُکراین از این تجهیزات به‌عنوان یک عامل بازدارنده استفاد کنند و مانع از تهدید یانکی‌ها و حمایت همه‌جانبه آنها از اُکراین و یا تسریع در پیروزی خود شوند؟
آیا هند و پاکستان که تسلیحات هسته‌ای دارند، توانسته‌اند به شکل واقعی مانع از حضور و اعمال نفوذ نظام سلطه بر کشورهایشان بشوند و تهدیدات و شرارت‌های آمریکایی‌ها و سایر کشورهای غربی‌ را از سرزمین خود برطرف نمایند؟ اگر چنین است پس علت بروز فجایعی که نظامیان آمریکایی در سال‌های اخیر در پاکستان به بار آوردند چیست و چرا هیچ کدام از دوکشور نمی‌توانند به معنای واقعی، مستقل از غرب عمل کنند؟

احتمالاً این سوال مطرح می‌شود که پس کره شمالی چگونه این بازدارندگی را ایجاد کرده است؟ صرفنظر از شکنندگی بازدارندگی قدرت نظامی در کره شمالی، در پاسخ به این سوال باید گفت آیا اگر این کشور به جای و حداقل در کنار توسعه نظامی، سایر مؤلفه‌های قدرت را موردتوجه قرار می‌داد و مثلاً جای پای محکمی در اقتصاد جهان داشت، اکنون از امنیت، آرامش و رفاه بیشتری برخوردار نبود؟

اگر فقط تسلیحات کشتار جمعی می‌تواند بازدارندگی دفاعی ایجاد کند، کشورهایی که (حتی در اروپا) بمب اتمی ندارند، چطور بازدارندگی ایجاد کرده‌اند؟ آیا واقعاً اثربخشی سایر مؤلفه‌های قدرت از جمله؛ قدرت علمی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی کمتر از تسلیحات نامتعارف است؟
قطعاً به همان میزان و بلکه بسیار بیشتر از آن مقدار که سلاح هسته‌ای ممکن است بتواند بازدارندگی ایجاد کند، مؤلفه‌های مورداشاره نیز می‌توانند همین نقش را (البته با کمترین هزینه و با کمترین خطر و تهدید) چه بسا با اثربخشی بیشتر ایفا نمایند.
به‌عنوان مثال؛ آیا اگر سران مثلا کشورهای جهان اسلام واقعاً با هم متحد شوند و اختلافات فکری، منافع شخصی، وابستگی به بیگانگان و یا ترسشان از دشمن را کنار بگذارند، نمی‌توانند بدون برخورداری از تسلیحات کشتار جمعی مانع از اعمال نفوذ و زیاده‌خواهی همین غربی‌ها که بمب اتمی دارند بشوند؟
همان طورکه اشاره شد، بازدارندگی مولفه‌های مختلفی دارد که تسلیحات هسته‌ای هم می‌تواند در آن نقش داشته باشد، اما نباید فراموش کنیم، قطعاً همانقدر که داشتن سلاح هسته‌ای می‌تواند بازدارنده باشد، به همان میزان و چه بسا بیشتر می‌تواند برای دارنده آن خطرناک باشد.همچنان که در حال حاضر تسلیحات نامتعارف (هسته ای، شیمیایی، میکروبی و تأسیسات مرتبط با آن)، سرزمین‌های اشغالی را به یک بشکه باروت آماده انفجار تبدیل نموده و امکان استفاده بی دردسر از این تجهیزات را از صهیونیست‌ها سلب نموده است.

شاید به همین دلیل است که امروز اکثر صاحبنظران دنیا بر این بارند که تسلیحات هسته‌ای نه‌تنها مانند چند دهه گذشته نقش بازدارندگی ندارد، بلکه موجب افزایش تهدیدات در سطح بین‌المللی و نیز خطر انهدام از درون برای کشورهای دارنده آن شده است، به‌عنوان مثال گفته می‌شود افزایش تنش‌های موجود بین طرف‌های درگیر در جنگ روسیه و اوکراین می‌تواند این کشورها را به سمت ماجراجویی هسته‌ای سوق دهد و این کشورها و حتی سایر کشورهای جهان را در معرض یک جنگ جهانی تمام عیار قرار دهد.

علاوه براین طی یکی دو دهه اخیر موارد متعددی از سرقت هسته‌ای در کشورهای مختلف گزارش شده که بیشتر آنها در جمهوری‌های شوروی سابق و هند و پاکستان رخ داده و نگرانی‌های متعددی را ایجاد کرده است، درست به همین دلیل است که اگرچه هنوز نوفیقی حاصل نشده، اما سال‌هاست که موضوع خلع سلاح هسته‌ای و یا کاهش تسلیحات هسته‌ای در دستور کار کشورها و مجامع بین‌المللی قرار گرفته است..
بنابراین به نظر می‌رسد در شرایط فعلی خطر اتمی شدن به ویژه برای کشورهایی که در نقاط مختلف دنیا (اعم از غرب یا شرق) مستعد بروز بحران هستند و یا با وجود گروه‌های افراطی در معرض آشوب و اغتشاش قرار دارند و یا حتی ایران اسلامی که سالهاست با انواع توطئه معاندین برای تجزیه روبروست، تا قبل از دستیابی کامل به سایر مؤلفه‌های قدرت و ایجاد امنیت پایدار، یک تهدید جدی محسوب می‌شود.
همچنین باتوجه به مخالفت جدی مسئولین کشور با تسلیحات هسته‌ای و اعلام مغایرت آن با اصول و ارزش‌های اسلامی، در حال حاضر دستیابی ایران به این نوع تسلیحات که قطعاً در برابر انبوه تسلیحات اتمی کشورهایی مانند آمریکای جنایتکار بسیار محدود خواهد بود، چندان به صلاح نیست و تلاش در این زمینه صرفاً تبدیل به بهانه‌ای موجه برای موجود روانی و دیوانه‌ای مانند نتانیاهو برای حمله احتمالی به مراکز هسته‌ای ما تبدیل خواهد شد.

علاوه براین؛ اقدام در این زمینه صداقت مسئولین نظام را نیز زیر سوأل خواهد برد و در اعتماد افکار عمومی جهان نسبت به ایران اسلامی خدشه ایجاد خواهد کرد، مگر این‌که به واسطه عملکرد و اقدامات سلطه‌گران و زورگویان عالم، شرایطی کاملاً ناخواسته به کشور تحمیل و ورود به این عرصه اجتناب‌ناپذیر شود، اما در هر حال قبل از حرکت در این مسیر باید تمام پیامدهای مثبت و منفی و بلندمدت و کوتاه‌مدت احتمالی کار با دقت موردتوجه قرار گیرد.

کلام آخر این‌که؛ امروز همه کشورهای جهان به‌خوبی می‌دانند که برخورداری ایران اسلامی و اعضای جبهه مقاومت از مؤلفه‌های مختلف و متنوع قدرت که عنایت الهی، عزم و اراده ملت‌ها و همراهی افکار عمومی جهان برای مبارزه با ظلم و ظالمین در ردیف مهمترین آنها قرار دارد، این کشورها را از داشتن این‌گونه تسلیحات بی‌نیاز ساخته است.

 

دیدگاهتان را بنویسید