در این گزارش به بررسی و نقد اولین دور از مناظرات انتخاباتی چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خواهیم پرداخت.
اولین مناظره تبلیغاتی چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با تغییرات رویکردی نسبت به کیفیت سوالات مطرح شده از نامزدها به صورت زنده و با موضوع اقتصادی روی آنتن شبکه یک، سلامت، پرستیوی، العالم و جامجم سیما رفت. نیمی از این شش نامزددرحالی برصندلی مناظره انتخاباتی۱۴۰۳تکیه زدند که سه سال قبل نیزدرهمین برنامه دربین هفت نامزد ریاستجمهوری قرار داشتندکه یا نتوانستند حداکثر آرای مردمی را کسب کنند یا به نفع نامزد دیگر از صحنه کنارهگیری کردند.
مطالب مطرح شده در مناظره نخست جز در موارد اندکی فراز و فرود و چالش خاصی نداشت و هریک از نامزدها به بیان دیدگاهها و نقطه نظرات خود پرداختند که شاید بتوان گفت علت اصلی این اخلاقمداری تمهیداتی بود که رسانهملی در این دور از مناظرات و طبق تجربه به دست آمده ازمناظره سال۱۴۰۰درخصوص محتوای آن و برای جلوگیری از تخلفات اخلاقی درنظرگرفته بود.
هرچند به گفته پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما نمیتوان کنترل کاملی روی یک برنامه زنده داشت اما سوالات مناظره انتخاباتی ۱۴۰۳ تلویزیون بهگونهای طراحی شد تا جلوی کلیگوییها گرفته شود و هر نامزد ملزم به رعایت اخلاق عمومی در ارزیابی دیدگاه سایر نامزدها باشد.
البته تشابه مبنایی نامزدها در اعتقاد به برخی اصول نیز در به تصویر کشیدن یک مناظره سالم انتخاباتی بیتاثیر نبود؛ حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، میرحسین قاضیزاده هاشمی و محمدباقر قالیباف با اغماض از تفاوت دیدگاهشان در برخی رویکردها همگی در یک طیف به اصطلاح اصولگرا قرار میگیرند و مسعود پزشکیان نیز گرچه اصلاحطلب شناخته میشود اما به قول خودش اصلاحطلبی است که از هر اصولگرایی اصولگراتر است.
شاید بهترین گواه این گزاره نیز جملهای است که طی چند روز اخیر در شبکههای مجازی به نقل از مسعود پزشکیان در دیدار با دانشجویان دانشگاه تهران دست به دست میشود. وی در آن دیدار به صراحت گفته بود: «من رهبری را قبول دارم و حق ندارید به کسی که قبول دارم، توهین کنید.»به هر حال از اشتراک شش نامزد دراصول اولیه که بگذریم، بحث اصلی بر سر طرح و برنامه نامزدها برای پیشبرد اهداف کشور در چهار سال آینده است و اساسا برگ برنده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ در دست آن رجل سیاسی است که در طرح و برنامه برای ریلگذاری ایران در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برتری داشته باشد و بتواند با اقناع عمومی، حداکثر آرای مردمی را به سبد خود منتقل کند. در ادامه نگاهی بر مهمترین محورهای صحبت های کاندیداها خواهیم داشت.
برنامه و دولت سایه
جلیلی مدتهاست با راهاندازی دولتی بهزعم خود «سایه» در صدد رصد مسائل کشور و ارائه راهکار عملیاتی و علمی برای آنها بوده است و ۱۰سالی میشود که روی مشکلات کشور و ارائه راهکارهایی برای رفع آنها تمرکز دارد و داشتن برنامه، برگ برنده او در بین پنج نامزد دیگر محسوب میشود.
تجربه اجرایی
قالیباف نیز با حضور در رئوس مهم کشور در ۲۰ سال گذشته به نر میرسد اکنون بتواند برنامهای مدون ارائه دهد و طبق آنچه در مناظره از او دیدیم به نظر میرسد در این امر تا حدودی موفق نیز بوده است.
باز شدن قفل برخی مسائل
علیرضا زاکانی نیز با داشتن سوابق اجرایی در ارکان مختلف کشور توانست و با اشاره صریح به برخی مسائل کلیدی در مناظره، قفل مسائلی را در اذهان عمومی باز کند، البته بسیاری از مطالبی که توسط وی و سایر نامزدها مطرح شد باید با واقعیتهای موجود امتزاج یافته تا خروجی آن برای منافع مردم محسوستر باشد.
تاکید بر اجرای قانون
حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی نیز از همان ابتدای حضورش در رقابتهای ریاستجمهوری با اشاره به حضور چندساله خود در ارکان قوه مقننه بر این امر تاکید داشت که تمام تجربیات چندین ساله خود را در این مسیر به کار خواهد گرفت و برای رفع مشکلات کشور برنامه دارد.
تداوم راه شهید جمهور
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی که به گفته خودش برای ادامه دادن راه شهیدجمهور به میدان انتخابات آمده و برنامههایش، با محوریت خانواده اما درتداوم همان خطمشی دولت سیزدهم است را میتوان چهره اخلاقمدار این دوره از انتخابات ریاستجمهوری معرفی کرد، کما اینکه در تمام مدت مناظره سعی در تبیین برنامههای خود و دوری از سیاسیبازی برای جمعآوری آرای هیجانمدار افکار عمومی داشت و دائما به سایر نامزدها دوری جستن از سیاسیبازی برای جذب رای را گوشزد میکرد.
برنامه جدیدی که نیست
پزشکیان اما با رویکرد همان جمله معروف روز نخستش، مناظرات را شروع کرد؛ اینکه قرار نیست برنامه جدیدی داشته باشد و اتکای او به برنامههای ملی تدوین شده و اسناد بالادستی نظام است و از این رو در مناظره نخست نیز همانند تمام برنامههای تبلیغاتی که تاکنون از قاب شبکههای سیما داشته است، از ارائه برنامه عملیاتی در تبلیغات خود امتناع کرد. در ادامه، بخشهایی از صحبتهای شش نامزد انتخاباتی را در اولین مناظره با هم میخوانیم.
سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی
مردم از وعده خسته شده اند
برای رشد اقتصادی ۸درصدی نیازمند ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری هستیم. اجرای تام قانون هدفمندی یارانهها باید انجام گیرد. درباره سرمایهگذاری داخلی باید مسائل سیاسی را از حوزه اقتصاد جمع کنیم تا بخش خصوصی به عنوان شریک راهبردی ما وارد موضوع شود. اقتصاد پیشبینی ناپذیر ما باید پیشبینیپذیر شود. برای جلب سرمایهگذاری باید شهرک صنعتی مشترک تاسیس کرده و از تولیدات به صورت ویژه حمایت کنیم. باید با ایجاد رقابت کاری کنیم تا مردم قدرت خرید کالای باکیفیت وارزان پیدا کنند. مردم وقتی سیاست خود را از دست میدهند که سیاستمداران اعتماد به نفس نداشته باشند وسیاهنمایی کنند.باید بنگاههای غیرکارآمد را بهرهور کنیم و به بازار بورس ببریم.نه به آن معنی که سهم دولت را در سرمایهگذاری کم کنیم بلکه دولت تصدیگری نکند.دولت نباید با بخش خصوصی رقابت کند، بخش خصوصی شریک راهبردی دولت است.دولت باید از توسعه بخش خصوصی لذت ببرد.هرچه بخش خصوصی فعال باشد درآمد بخش عمومی وهزینههایی که ناشی ازبیکاری بر دولت بار میشود، کاهش پیدا میکند.
محمد باقر قالیباف
رئیس جمهور باید ضامن حل مشکلات اقتصادی باشد
رئیس جمهور باید حواسش به رشد اقتصادی و پروژههای کلان این امر باشد و باید قفل این توقف را بشکنیم. ظرفیتهای خوبی در کشور وجود دارد اما امروز هدردادن مستقیم دربحث سرمایههای موجود ۳.۵برابر یارانههای نقدی است.در دولت خدمت و پیشرفت همه ما با حضور و مشارکت سرمایهگذاری، اقتصاد قوی را دنبال خواهیم کرد تا حقوق عزیزان را متناسب با تورم پیش ببریم. برنامه هفتم، سند ملی ما شده است، حتما ممکن است اشکالاتی داشته باشد اما نقاط قوتی هم دارد. مهمترین نقطه قوت برنامه هفتم خانواده محوری است که درتمام ابعاد به سبد خانوار توجه کرده است.درماده ۱۱۸قانون برنامه ایجاد یک شورای راهبردی پیشبینی شده است تا در صورتی که حین اجرای برنامه اشکالی ایجاد شد، این کمیته به ریاست معاون رئیسجمهور اصلاحات لازم را انجام دهد.
از نظر بنده در بحث رشد ۸ درصدی اقتصاد حتما بهرهوری نسبت به سرمایهگذاری ارجحیت دارد. ما در سال ۱۰۴ میلیارد دلار در حوزه بهرهبرداری ضایعه داریم. نقدینگی فعلی بیش ازهزار همت است و ازکمان برنامهریزی خارج شده است. دستگاه دیپلماسی ما باید تحریم را حل کند.
مسعود پزشکیان
لازمه اجرای برنامهها، مشارکت مردم است
امکان ندارد با باز نکردن مرزها بتوانیم به رشد ۸ درصدی اقتصاد برسیم. من تنها نامزدی هستم که وقتی ثبتنام کردم، گفتم سیاستهای کلی و قانون برنامه را اجرا خواهم کرد اما بقیه گفتند تو برنامهای نداری. نباید در این مملکت تولید کننده تنش بلرزد که فرداچه بلایی سرش میآید زیراما قانون رالحظهبهلحظهمینویسیم.درهیچ کشوری رشداقتصادی بدون رشد صادرات و سرمایهگذاری خارجی امکانپذیر نیست. بدون سرمایهگذاری رشد ۸ درصدی اقتصادی ممکن نیست. ما دربحث نفت ضرر میکنیم، چه کسی باید جواب دهد که چرا داراییها را مفت میفروشیم؟ خرید ماشینهای دست دوم افتخار شده است، در این بین حتی دولت دلار هم ندارد که بدهد. تحریم فاجعه است.
اینکه بگوییم تحریم را دور میزنیم، بله درست است که دور میزنیم اما در این مسیری که میرویم کُلی بخور بخور وجود دارد، اگر شفافیت را در اقتصاد نیاوریم رشد اقتصادی رخ نمیدهد. بدون وارد شدن به چارچوبهایی چون FATF امکان ندارد سرمایهگذار خارجی را وارد کشور کنیم و شریک تجاری داشته باشیم. نمیتوانیم تکنولوژی را وارد صنعت نفت کنیم چرا که مخازن زیرزمینی را از دست خواهیم داد. درحال حاضر بهرهوری ما به جای ۴۰درصد، ۱۲الی۱۳درصد است.
سعید جلیلی
رشد اقتصادی ۸ درصدی ضرورت است و محقق می شود
اگرچیزی قانون میشود نباید در آن تردیدی باشد، رشد ۸ درصدی اقتصاد یک ضرورت است و در قانون آمده است. امروز مردم باید بتوانند انتخاب کنند که این ضرورت را چه کسی میتواند به بهترین شکل انجام دهد. اینکه فقط رشد را منوط به سرمایه کنیم حتما ناقص است و ایراد دارد. رشد عوامل مختلفی دارد. اگر میگوییم قرار است رشد ۸ درصدی اقتصادی داشته باشیم، این امر وفاق ملی ماست. اگر هنوز در اصل آن تردید داریم، رشد محقق نمیشود. به شرطی رشد ۸ درصدی اقتصاد محقق میشود که از فردای انتخابات کار را شروع کنیم.
این امر نیز یک شرط دارد و آن این است که باید فرصتهای کشور را بشناسیم. شعار «یک جهان فرصت» واقعی است که لازمه آن «یک ایران جهش» است. لازمه این امر نیز مشارکت دادن آحاد جمعیت کشور در امور است. معتقدم با برنامههایی که داریم این کار ممکن است. باید بتوانیم صادرات و ارزآوری را تبدیل به ماموریت برای تکتک دستگاهها کنیم. ما نیاز به دولتی فهیم و کارآمد داریم که به کار مسلط باشد. اگر این شناخت نباشد چه بخش دولتی و چه خصوصی و خصولتی، سوءاستفاده خود را میکند. دولت مقتدر و مشرف به مسائل و آگاه باید بداند چه چیزی در پیش دارد.
علیرضا زاکانی
مشکل اقتصاد ایران ،تجویزهای اقتصادی آمریکاست
مشکل اقتصاد ایران تحریم آمریکا نیست، تجویزهای اقتصادی آمریکاست. براساس دلارزدایی از اقتصاد و تکیه بر پول ملی و افزایش قدرت پول ملی میتوان این کار را انجام داد. باید جهش تولید را با حرکت به سمت تولید محصولمحور و دانشبنیان و با ارزش افزوده بالا پیگیری کنیم.
باید حاکمیت مردمسالاری دینی را در عرصه اقتصاد بپذیریم و با تکیه بر مردم و مشارکت آنها کار را پیش ببریم. خلق ثروت و توزیع عادلانه ثروت را باید در دستور کار قرار دهیم. در حال حاضر مردم ریالی درآمد کسب کرده اما با مسیری که ما تنظیم کردیم دلاری خرج میکنند و این اشکال اساسی اقتصاد ماست و بزرگترین ناتوانی اقتصاد ما در دخل و خرج همین است. تا زمانی که این امر حل نشود امکان حل موضوعات وجود ندارد و ما دائما نسخه غلط برای اقتصاد میپیچیم. باید به قدرت پول ملی برگشت. بخش خصوصی را باید باور کار کرد و موتور محرکه اقتصاد باید بخش خصوصی باشد. آحاد مردم باید در این امر مشارکت داشته باشند، باید بر جریان پول و کالا اشراف داشت. باید بستر کار را برای مردم فراهم کنیم. عدهای با مردم میجنگند و عدهای با فساد اقتصادی و شرایط مختلف سفره مردم را تنگتر میکنند.
حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی
حل مشکلات اقتصادی صرفا راهکار اقتصادی ندارد
مردم مشکلات اقتصادی را با گوشت و پوست خود درک میکنند. مسأله اقتصاد صرفا راهحل اقتصادی ندارد و اقتصاد مقولهای پیوسته به فرهنگ، اجتماع، موضوعات حقوقی، امور سیاسی و مسائل بینالمللی است. بدون توجه به اینها نمیتوان راهحل اقتصادی ارائه داد. نزدیک دو دهه است با تحریم مواجهیم، دنیا تحریم فلجکنندهای بر ما تحمیل کرد اما ما ساده از این امر میگذریم.
نمیتوانیم فرصتها را شکار کنیم درحالیکه اقتصاد ما اقتصاد بزرگی است و باید با دنیا کار کرده و نیازهای مردم را بهطور جدی تامین کنیم. امروز در عرصه خارجی به یک وفاق ملی نیاز داریم. در عرصه داخلی باید اعتماد بسازیم و به اعجاز اعتماد نیاز داریم. مردم ما را باور ندارند و ما را صادق نمیدانند.
باید مردم ما را باور کنند. بهجد معتقدم با توان ملی و مدیریتی و کارشناسی میتوان مشکلات را حل کرد اما باید همچنان به نظرات کارشناسی بها دهیم. دنیای امروز دنیای دانش، تخصص و تجربه است و اعداد گواه همه چیز است. باید نسبت به واقعیات خارجی همبستگی و هماهنگی و دقت داشت. ثبات مالی رمز موفقیت اقتصادی در هر جامعهای است و اولین گام آن کنترل تورم است. تورم شش سال اخیر بالای ۴۰ درصد است و در دریای مواج تورم نمیتوان ثبات اقتصادی ایجاد کرد.
نقدی بر مناظره اول
علیالظاهر و بنابر سابقه، نامزدها در بخش مناظره سه دسته کلی بودند. هرچند در واقع شش نفر مجزا و بیارتباط به هم دیده شدند! مصطفی پورمحمدی ظاهراً به هیچکدام از نامزدها نزدیک نیست، هرچند هیچکدام از نامزدها نیز تلاش نکردند که او را بخشی از جریان یا همسوی خود بدانند.
مسعود پزشکیان بهنظر میرسید که در این مناظره یک قطب تنها بود. هرچند این تنهایی ظاهری، از جهاتی هم بهنفع او تمام شد و هم آن چهار نامزد دیگر برای پرهیز از ایجاد دوقطبی با او، کمتر تلاش کردند که پاسخ پزشکیان را بدهند یا خود را طرف او قرار دهند و این نیز کمک بیشتری به پزشکیان کرد تا از التهابات احتمالی در امان باشد!
تا اینجای کار برخی ایرادات به نامزدها از هر دسته و گروه وارد بود که با چه برنامه اجماع یا تشکیلاتی به مناظره آمدند. در سویی که به نامزدهای اصولگرا معروفند، تناقضات و سخنان پراکنده درباره اجماع یا حضور تا پایان، شنیده میشود! هرچند آنان معمولاً از نام اصولگرا برای خود استفاده نمیکنند و گاهی با عنوان کلی جبهه انقلاب از خود یاد میکنند و ایندرحالی است که نامزد وابسته به اصلاحطلبان نیز خود را متعلق به انقلاب میداند.
بههر حال نامزدهای اصولگرا در این روزها با پرسش مردم و حتی کارشناسان میزگردهای تلویزیونی روبهرو بودند که آیا اجماع میکنید یا نه؛ و هرچند از پاسخ صریح طفره رفتهاند، اما باز هم آنچه وعده دادهاند، نسبت به آنچه ساعاتی بعد مشاوران و رسانههای وابسته به آنان میگویند و هر چیز از جنس اجماع را به کل تکذیب میکنند، به اجماع نزدیکتر است.
حال اگر قرار بر اجماع است، مناظره به چه معنا و با کدام هدف است؟
برخی طرفداران این نامزدها نگرانند که در مناظرهها فاز تخریب یکدیگر روشن شود و برخی هم نگران ایجاد دوقطبی کاذب و هیجانی با نامزد رقیب هستند. البته مشخص است که اذعان صریح و شفاف به کنارهگیری در این مقطع موجب از دستدادن امتیاز مناظرهها یا بذل توجه مردم به نامزدها در مناظرهها باشد، اما این بخشی از ضعف قانون انتخابات و ضعف تحزب در کشور ماست که احزاب و جریانهای سیاسی نامزدهای متعدد را به انتخابات وارد میکنند تا «بعداً ببینیم چه میشود!»
ذوب در رهبری، ادعا یا صدق
در سوی دیگر که نامزد اصلاحطلبان حضور دارد، این روزها سخنانی مانند «من اصلاً ذوب در رهبری هستم و به رهبری سرسپردگی دارم» برجسته شد، اما ایراد کار آنجا بود که طرفداران پزشکیان کمتر روی اذعان او به تلاش در چارچوب قانون نظام و انقلاب و تحت هدایت رهبری اشاره میکردند و مخالفان او نیز از حلقه اطرافیان و مشاوران او که با این ادعاها تناسبی ندارند، یاد میکردند و از او میخواستند برای نشان دادن صدق ادعاهای خود در انتخاب مشاورانی که سوابق آنچنانی در بزنگاههای نظام داشتهاند، پرهیز کند. این بدان معناست که این ادعا تنها زمانی آزموده میشود که وی در عمل نیز مبادرت به گماشتن افرادی باشد که غرض او را نقض نکنند.
آغاز پاسخ به پرسشها
پرسشهای مرحله اول که متعدد و متنوع بود بهنظر میرسید که یک آزمون و خطای دیگر در برپایی مناظرات باشد! پرسشها اگرچه در اختیار نامزدها بود، اما در ذهن بینندگان و شنوندگان نمیماند. مقدمه توصیهگونه نامزد میز اول که قاضیزادههاشمی بود و خارج از موضع پرسش گفته شد، نشان داد که صداوسیما از وادارکردن نامزدها به سخنگفتن در چارچوب ناتوان بود. بهویژه آنکه وقتی شروع به پاسخ درباره یکی از پرسشها که تحقق رشد ۸ درصدی بود، وقتش به پایان رسید و حرفش ابتر ماند. نامزد میز دوم که قالیباف بود نیز حرفش را بدون مقدمه شروع نکرد.
شاید بتوان این را از معضلات مناظره اول دانست. البته فرصت چهار دقیقهای نیز همچنان فرصتی ناکافی برای بیان یک ایده است؛ و یکبار دیگر نشان میدهد که چرا مناظره باید بین دو نامزد باشد و نه بیشتر! قالیباف از جمله گفت: «ما در دهه ۹۰ شرایط سختی را گذراندیم، به طوری که نقدینگی کشور به ۲۶ درصد افزایش پیدا کرد. مادران و زنان ایرانی در شرایط کرونا، علاوه بر تربیت فرزندان، به عنوان مادر خرج به دنبال حل مشکلات اقتصادی خانواده نیز افتادند. رئیسجمهور باید علاوه بر حل مشکلات اقتصادی و سفره مردم، پروژههای کلان را پیش ببرد. الان باید جبران شود.
در برنامه هفتم که کار مشترک دولت سیزدهم و مجلس یازدهم است باید اجرا شود. رئیسجمهور هم با دقت باید حواسش به سفره مردم و رشد اقتصادی و پروژههای کلان باشد. ما باید قفل این توقف را بشکنیم و کار دولت سیزدهم را که شهید رئیسی شروع کرد، ادامه دهیم، نقاط قوتش را تقویت و ضعفهایش را برطرف کنیم. ظرفیتهای کشور اینقدر هست که فقط هدردادن مستقیم سرمایهها سه و نیم برابر یارانههای امروز است. در دولت خدمت و پیشرفت حقوق کارگران و کارمندان متناسب با تورم افزایش خواهد یافت و قدرت خرید مردم را حفظ خواهیم کرد.»
نامزد میز سوم پزشکیان بود که او نیز بدون اینکه به سراغ پاسخ به پرسشها در آغاز سخن برود، مردم را به مشارکت بیشتر دعوت کرد. پزشکیان سپس گفت: «امکان ندارد بدون بازکردن مرزها و ارتباط با دنیا به رشد اقتصادی ۸درصدی برسیم. برای هر اقدام اول یک مشکل اساسی داریم، اگر نتوانیم مشارکت همه گروهها را همراه کنیم، هرچقدر هم برنامه درست بنویسیم مثل برنامههای قبل معطل میماند و اتفاقی نمیافتد. لازمه اقتصاد خوب دوری از اختلاف و مشارکت همه و استفاده از کارشناسان از سلایق مختلف است. برخی کارشناسان اسمشان کارشناس است ولی واقعاً کارشناس نیستند.
قانون برنامه که در مجلس نوشته شد، آنچه دولت آورد تغییر کرد. دولتی که در آینده میآید باید روی برنامه جدید برنامهریزی کند. از نظر علمی غیرممکن است. دولت همراه کارشناسان باید برنامه درستی را تنظیم و مجدداً اهداف را بازنگری کند. علاوه بر انسجام داخلی، امکان ندارد بدون ارتباط یا بازکردن مرزهایمان با دولتهایی که در منطقه هستند و دولتهای دنیا، بتوانیم به ۸ درصد برسیم. برای رشد ۸ درصدی سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار پول میخواهیم. ما باید با دنیا ارتباط برقرار کنیم و چگونگی این از ملزومات این رشد ۸ درصدی است. در داخل هم تولیدکنندگان و اتاق بازرگانی را باید در تصمیمسازی و فعالیت میدان دهیم و دستشان باز باشد.
نباید یک تولیدکننده بدنش بلرزد از اینکه فردا چه بلایی میخواهد سرش بیاید و چه مشکلاتی پیش پایش میافتد. امنیت سرمایهگذاری باید تأمین شود.» نامزد چهارم که جلیلی بود، به نسبت زودتر از بقیه سراغ پاسخها رفت، اما او نیز ایرادی به ساختار پرسشها وارد ساخت. جلیلی نیز از جمله اشاره کرد: «سؤالاتی که مطرح شد دو ایراد دارد. اگر چیزی میشود قانون و فصلالخطاب، در چنین مقطعی و سطحی نباید درش تردید ایجاد شود. وقتی صحبت میکنیم از رشد ۸ درصد، یعنی یک ضرورت است و در قانون آمده است. بنابراین مردم باید بتوانند انتخاب کنند که این ضرورت را کدام عزیز میتواند به بهترین شکل انجام بدهد. دوم اینکه معمولاً در برنامهها برای تحقق رشد، عوامل مختلفی هست.
اینکه فقط رشد را منوط کنیم به سرمایه، نگاه ناقصی است، چرا که میدانید رشد عوامل مختلفی دارد، هم سرمایه است و هم مهمتر از آن مدیریت این سرمایه. استفاده از نیروی انسانی که امروز خوشبختانه جزو فرصتهای ماست. همینطور فناوریهای مهمی که میتواند رشد دهد و به اندازه سرمایهها کمک کند. اگر ما میگوییم قرار است رشد ۸ درصد داشته باشیم و این در برنامه هفتم هم آمده است، اتفاقاً در اینجا حدود ۴۷ برنامه را از دولت خواسته که تهیه کند تا از روزی که برنامه شروع میشود ارائه شود. اگر در اصلش تردید داشته باشیم، رشد محقق نمیشود. اگر مطالعه نکرده باشیم و بگوییم میخواهیم بررسی کنیم کارمان عقب میافتد. رشد ۸ درصد میتواند انجام شود بهشرطی که از فردای انتخابات شروع کنید. بهشرطی که بدانید باید فرصتهای کشور را بشناسید. اینکه گفتیم یک جهان فرصت، این واقعی است شما باید اینها را بشناسید.
کشور فرصتهای زیادی دارد که لازمهاش یک ایران جهش است و میتوان جهش داشت. لازمهاش این است که فکر نکنید با چند جذب سرمایه انجام میشود. این اشتباه را قبل از انقلاب هم داشتند. از هاروارد آمدند بررسی کردند، گفتند اینها فکر کردند فقط سرمایه میخواهد. یکی از الزامات اصلی مشارکت دادن آحاد جامعه است. دولت باید بتواند هر یک از آحاد جامعه که استعداد و امکانی دارد بستر نقشآفرینی او را فراهم کند. این کار ممکن است و با برنامه ریزی میشود اجرایی کرد.»
نامزد پنجم زاکانی بود. او ابتدا یادآور شد که یک پزشک است و نباید تشخیص اشتباه بدهد. سپس گفت: «مشکل اقتصادی ایران تحریم ظالمانه امریکا نیست. تجویزهای اقتصادی امریکاست. بنابراین بنده برای تحول در اقتصاد در چهار محور اساسی برای ارتقای شاخص عدالت و پیشرفت با استفاده از همه فرصتهای داخلی، منطقهای و جهانی قائلم که اولاً باید تأکید بر استقلال اقتصادی و ثباتبخشی در اقتصاد کشور بر اساس دلارزدایی از اقتصاد و تکیه به پول ملی و افزایش قدرت ملی کنیم. ثانیاً جهش تولید با حرکت به سمت تولید محصول محور و دانشبنیان و با ارزش افزوده بالا را پیگیری کنیم.
ثالثاً حاکمیت مردمسالاری دینی در عرصه اقتصاد را بپذیریم و با تکیه بر مشارکت مردم کارها را پیش ببریم. رابعاً خلق ثروت و توزیع عادلانه ثروت را در دستور کار بگذاریم. مردم ریالی درآمد کسب میکنند ولی با مسیری که خلق کردیم دلاری خرج میکنند. این مشکل اساسی اقتصادی ماست.
تا وقتی که این حل نشود، اساساً امکان حل موضوع وجود ندارد. ما دائماً داریم نسخههای غلط میپیچیم. از سال ۶۹ دنبال جهانیسازی قیمتها و تضعیف دولت بودند. باید برگشت به ارزش پول ملی و استقلال کشور را حفظ کرد. توجه به عدم خامفروشی و ایجاد زمینه ارائه محصول نهایی با ارزش بالا مدنظر است. درباره مشارکت مردم هم مبتنی بر قانون اساسی باید امکانی فراهم شود. چون با تکیه بر فناوری میشود فرایندها را کوتاه کرد، باید مردم را در اقتصاد هم مشارکت داد و خلق ثروتی که میشود را عادلانه توزیع کرد.»
نامزد ششم و آخر پورمحمدی بود که گفت: «ما و کارشناسان با اعداد و ارقام آشنایی داریم، اما مردم لمس میکنند و روزمره با گوشت و پوستشان مشکلات اقتصادی را درک میکنند.
وقتی با کارشناسان زیادی در گذشته و این ایام مباحثه داشتم، با بخش خصوصی و اندیشهورزان جوان آنها یک دغدغه جدی دارند و میگویند مشکلات اقتصادی صرفاً راهحل اقتصادی ندارد. اقتصاد با فرهنگ و اجتماع و سیاست و امور حقوقی و مسائل بینالمللی پیوستگی دارد. نمیتوان بدون توجه به اینها راهحل اقتصادی ارائه داد.
من هم عقیدهام این است. در عرصه بینالمللی نزدیک به دو دهه است با تحریم روبهروییم. دنیا تحریم فلجکننده را تحمیل کرده و ما ساده از کنار این میگذریم! نقلوانتقال مالی را که تمام اقتصاد ما گرفتار آن است باید حل کنیم. ما جزو لیست سیاه و جزو سه کشور هستیم. فعالان اقتصادی چه طور عمل کنند؟ از آن طرف در کشور به سفارتخانه حمله میشود و کلی تبعات دارد و به تحریمها اضافه میشود.»
بهنظر میرسید مرحله اول مناظره دیشب شعاری و کلیگویی برگزار شد. به ویژه برخی نامزدها که نگاهشان چالش با دیگران بود مانند قاضیزاده که خودش کلیگویی و نصیحت و توصیه کرد، اما بقیه را به پرهیز از کلیگویی سفارش کرد. مراحل بعدی نیز که نامزدها باید به دیگران نقد وارد میکردند خیلی وارد چالش و درگیری نشد و این از امتیازهای این مناظره بود. باید به انتظار نشست و دید که روزهای دیگر مناظرات صورت بهتری پیدا میکند یا نه.
محمد جهاد