یکی از دهها سند خیانت و جنایت شبکه داخلی همسو را میتوان لابهلای گزارش روزنامه لس آنجلس تایمز دید که ۲۸ مهر ۱۳۸۸، از رایزنی جانهانا مقام آمریکایی با نمایندگان سران جنبش سبز خبر داده و از قول او نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم امکان میدهد که خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند تحریم برای اینکه مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن…
۱)اگر انتخابات در ایران، آن گونه که انبوه رسانههای دشمن و حنجرههای همسو وانمود میکنند، بیاهمیت و تزئینی و تشریفاتی است، پس چرا به شکل پر حجم، انتخابات را تخریب میکنند؟! چرا برای آمریکا و انگلیس و برخی دولتهای استعماری دیگر، مهم است که ملت ایران در انتخابات حضور گسترده نداشته باشند؟ مقامات آمریکایی و انگلیسی قبلا به شکل مستقیم علیه انتخابات در ایران لجن پراکنی میکردند، اما حالا پشت پرده رفتهاند و همان کار را پادوهایی که به فارسی حرف میزنند، سپردهاند. به همین دلیل هم، مواضع ضد انتخاباتی فلان سرکرده فتنه ۸۸، با منویات دشمنان مو نمیزند.
۲) انتخابات ایران چرا برای دشمنان تاریخی ملت ما مهم است؟ تحلیلگران بسیاری در آمریکا و اروپا، بارها اذعان کرده اند که برخلاف پروپاگاندای همیشگی علیه جمهوری اسلامی، مردم و انتخابات در این نظام، «نقش واقعی، مؤثر و تعیینکننده» دارند و جمهوری اسلامی، عمیقا متکی به مردم است. آنها گفتهاند که این واقعیت، هم نقطه قوت و مایه استحکام جمهوری اسلامی است، و هم نقطه حساسی که باید هدف گرفت و آسیب زد. میگویند ایران بر پایه استواری مردمش تبدیل به ابرقدرت منطقهای شده، و آمریکا و غرب هر چه بد بیاری در منطقه پیدا میکنند، زیر سر نفوذ و اقتدار ایران است. صدراعظم دولت آلمان که در قبال اسرائیل کودککش مانند برده رفتار میکند، به فاصله یک هفته، دو بار فشار خورده و علیه ایران حرف زده است. اولاف شولتس، پریروز در کنفرانس امنیتی مونیخ چانه جنبانده و گفت: «نفوذ ایران در منطقه نباید گسترش یابد. نباید این امکان را به ایران داد که از موقعیت فعلی منطقه سوءاستفاده کرده و نفوذ خود را گسترش دهد». او هفته گذشته هم در واشنگتن گفته بود: «ایران نباید مهمترین قدرت منطقهای شود. باید از تبدیل شدن ایران به مهمترین قدرت منطقه با در نظر گرفتن تشدید تنشهای احتمالی جلوگیری کرد. ما در مرحله بسیار مهمی از تحولات سیاسی به سر میبریم».
۳) اما شولتس، تنها سیاستمدار غربی نیست که از نزدیک شدن ایران به جایگاه «مهمترین قدرت منطقهای» خبر میدهد. هفتهای نیست که رسانههایی مانند فارین پالیسی، فارین افرز، واشنگتن پست، بلومبرگ، سیانان، اکونومیست، نیویورک تایمز، اشپیگل، گاردین، و…، تحلیلهایی با مضمون «قدرتمند شدن ایران، آسیبدیدگی عمیق اسرائیل، سیبل شدگی نظامیان آمریکا، ضرورت خروج آمریکا از باتلاق منطقه و تمرکز روی بحران روسیه و چین، و فشار برای توقف جنگ غزه به عنوان تنها راه حل توقف بحران پر هزینه فعلی برای آمریکا» منتشر نکنند. فقط چند نمونه از صدها تحلیل در این زمینه را مرور کنید:
– فارن افرز: جنگ غزه موجب اتحاد بیسابقه در خاورمیانه بر محور مقاومت شد. جبهه جدید پان اسلامی به رهبری ایران، به بزرگترین چالش آمریکا تبدیل میشود. طیفی گسترده از درگیریها، موجب کمرنگ شدن اختلافات فرقهای شده که اغلب شکل دهنده تحولات خاورمیانه بوده. درگیری سنی و شیعه، عامل اصلی جنگهای داخلی در عراق، سوریه و یمن در سالهای متمادی بود، اما جنگ غزه موجب فراموشی این اختلافات شده. در حالی که دولتهای غربگرا تلاشی برای توقف جنگ غزه نکردهاند، ایران و متحدانش، چهره رهبران منطقهای و حامیان فلسطین را ترسیم نمودهاند. حمایت رو به رشدی نسبت به مقاومت، در حال شکل گیری است و ایران و متحدانش در نتیجه اشتباهات دشمنانشان، از نفوذ و اهرم فشار بیشتری برخوردار شدهاند.
– جوزف نای، روزنامه فایننشال تایمز: قدرت نرم آمریکا به خاطر اسرائیل، آسیب دیده است.
– نشریه پزشکی «لَنست» در انگلیس: اسرائیل، گرفتار بزرگترین بحران سلامت روانی از سال ۱٩۴٨ است.
– دنی سیتیرینوویچ، مقام سابق اطلاعات دفاعی اسرائیل، شورای آتلانتیک: توانمندی نظامی ایران، رشد چشمگیری یافته و این کشور به یکی از بزرگترین صادرکنندگان تسلیحات در دنیا تبدیل شده است.
– زویهاوسر، رئیس سابق کمیته نظامی کنست، روزنامه اسرائیل هیوم: ضربات اسرائیل، تاکتیکی است؛ اما ایران به شکل راهبردی ضربه میزند. اسرائیل در حلقه محاصره ایران افتاده و این حلقه، هر سال تنگتر شده است.
– خبرگزاری بلومبرگ: تا زمانی که هزاران نظامی در عراق و سوریه حضور دارند، آمریکا آسیب پذیر است و ایران هم از این فرصت استفاده خواهد کرد. رهبر معظم ایران میخواهد آمریکا و اسرائیل از خاورمیانه خارج شوند. حماس، ایران و متحدانش، به دنبال دامن زدن به بیاعتمادی و نفرت نسبت به اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه هستند، تا ارتباط با آنها به حدی سمّی شود که مقامات عربستان تا مصر، مجبور به فاصله گرفتن شوند. خشم «خیابان عربی»، علیه اسرائیل افزایش یافته است.
– سیانان: حملات آمریکا به متحدان ایران، بیهوده بود؛ نفوذ ایران رو به گسترش است.
– تایم: نیروی دریایی آمریکا در خاورمیانه درمانده شده و در حال نابودی است.
– اکونومیست: ترساندن ایران با تهدید نظامی، بسیار دشوار است. پایگاهها و نظامیان آمریکا در منطقه، عملا سیبل شدهاند. ابتکار عمل، دست متحدان ایران است، نه آمریکا.
– هیل: ایران و متحدانش بسیار قدرتمند شدهاند. ایران در حال انجام بازی طولانی در منطقه است، در حالی که دولت بایدن یکی از کوتاهترین بازیها را انجام میدهد. ایران به عنوان کشوری سرشار از منابع نفتی و نفوذ ژئوپلیتیک قابل توجه، به جای درگیر شدن در استراتژیهای کوتاهمدت، رویکرد صبورانهای را اتخاذ کرده و بر اهداف چند دهه دورتر تمرکز میکند. ایران بر این باور است که عزم برتر را دارد و بنابراین در نهایت پیروز خواهد شد.
– وال استریت ژورنال: تسلیحات ارزان اما پیشرفته ایران، در حال تغییر معادله امنیتی خاورمیانه است. ایران به یکی از بزرگترین صادرکنندگان تسلیحات ارزان تبدیل شده و مشتریان این تسلیحات پیشرفته ایران، تهدیدی علیه منافع آمریکا در خاورمیانه، اوکراین، و فراتر از آن هستند. توانایی ایران در تولید و استقرار پهپادها، به سرعت در حال تغییر معادله امنیتی در خاورمیانه است.
– روزنامه سنگاپوری استریتس تایمز: اتفاقات چند ماه اخیر در خاورمیانه، نشاندهنده یک رویداد بسیار مهمتر است؛ ظهور ایران به عنوان یک ابر قدرت در مقابل آمریکا.
– روزنامه گاردین: The US isn’t the biggest power in the Middle East any more. Iran is. آمریکا دیگر، بزرگترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است. جایگاه قدرت برتر در منطقه، اکنون در اختیار ایران است. نظم جهانی مبتنی بر قوانین آمریکا نیز، برای فروپاشی و جایگزینی آماده است».
۴) مقامات آمریکایی، برای چند دهه متوالی آرزو داشتند ایران را مانند افغانستان، عراق، لیبی، ژاپن، یوگسلاوی، سودان و…، بمباران کنند و نتوانستند؛ در عین حال از تحریم و ترور و آزار ملت ایران و به ویژه «بمباران رسانهای» دریغ نکردهاند. تلاش بر این بوده که این آتشبار روانی، به داخل منتقل شود و هر چه مؤثرتر باشد؛ از جمله در زمینه تخریب انتخابات، تا مردم را از یکی از بزرگترین حقوق و مسئولیتهای اجتماعی خویش درباره اقتدار و امنیت کشور باز دارند. یکی از دهها سند خیانت و جنایت شبکه داخلی همسو را میتوان لابهلای گزارش روزنامه لس آنجلس تایمز دید که ۲۸ مهر ۱۳۸۸، از رایزنی جانهانا مقام آمریکایی با نمایندگان سران جنبش سبز خبر داده و از قول او نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم امکان میدهد که خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند تحریم برای اینکه مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن… برخی از آنها نگرانند که رژیم بر اثر حمله فلج نشود و به جای آن، جنبش سبز سرکوب شود. با وجود این، آنها پیشنهاد دادند بمباران همزمان تأسیسات هستهای و مراکز سپاه و بسیج- هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات جمع کردن بساط حکومت را تسریع خواهد کرد».
۵) خیانت در حق ملت ایران، به دادن گرای «تحریمهای فلجکننده» محدود نمیشود. غربگرایان به فاصله ۱۴ سال، چند بار به مردم دروغ گفتند تا ستاد آمریکایی ضد انتخابات بتواند نقشه خود را برای ضعیف کردن ایران قدرتمند از طریق دلسرد کردن مردم پیش ببرد.
آنها سال ۱۳۸۸ با ضریب دادن به دروغ تقلب، کشور را به کام آشوب کشاندند و حماسه مشارکت ۴۰ میلیونی را به ضد خود تبدیل کردند و حال آن که از خاتمی تا تاجزاده و دیگران، در پستو اعتراف میکردند تقلب واقعیت ندارد. با این وجود، صداقت و شجاعت نداشتند که حقیقت را به مردم بگویند.
۶) نوبت بعدی خیانت، از سال ۱۳۹۸ تاکنون بوده که به تواتر ادعا کردهاند در انتخاباتها نامزد نداشتهاند. چهار سال پس از آن فریب بزرگ که حتی موجب میشود فلان برادر دانشگاهی به اشتباه بیفتد و در برنامه تلویزیونی بگوید «انتخابات از سال ۱۳۹۸، رقابتی و استاندارد نبوده»، آقای مرعشی دبیرکل کارگزاران در نشست اصلاحطلبان در کرمان اذعان میکند: «خوشبختانه از ۱۰ کرسی استان کرمان، ۹ کرسی رقابتی داریم؛ همه نامزدهایی که هدف گرفته بودیم، تایید شدند. این سندی است که با همین شرایط میشود با یک فرمان عاقلانه حرکت کرد… نقدهایی بر مجلس دهم وارد بود، ولی نقد اصلی به اصلاح طلبان، برای نیامدن در انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ۱۴۰۰ بود. کسی نمیتواند از این نقد فرار کند. در انتخابات مجلس یازدهم (سال ۱۳۹۸)، لیستی که برای تهران آماده شد، از لیستی که برای مجلس دهم آماده شده بود قویتر بود؛ اما تصمیم گرفته شد «به دروغ» به مردم بگوییم که کاندیدا نداریم(!) جریان چپ در هیچ دورهای، کمتر از ۵۰ کرسی نداشتند. در مجلس یازدهم رسیدیم به کمتر از
۵ کرسی. اشتباه کردیم فرصت انتخابات را از دست دادیم». اشاره او به ارائه سه فهرست یا سرلیستی آقای مجید انصاری است که نارضایتی مردم از عملکرد مدعیان اعتدال و اصلاحات موجب شد نفر اول فهرستهای مذکور نتواند بیش از ۶۹۲۵۲ رأی کسب کند. همین جا باید خاطر نشان کرد و بیانصافی است گفته نشود که اقدام برخی اصلاحطلبان برای ارائه فهرست انتخاباتی و رونق بخشیدن به انتخابات، سیلی بر صورت تحریمکنندگان و تخریبکنندگان این جشن بزرگ ملی است و میتواند موجب احیای اعتبار اصلاحطلبان شود که در اثر غفلت از نفوذطلبی گروهکهای برانداز، لکهدار شده است.
۷) بر مبنای آنچه گفته شد اولا همه باید انتخابات را بسیار جدی بگیرند تا زرادخانه ملی جمهوری اسلامی از رای مؤثر و مبارک مردم انباشته شود و مسیر امنیت و ثبات و پیشرفت، هر چه هموارتر شود. ثانیا باید از فعالان انتخاباتی و ائتلافها و نامزدها به ویژه مدعیان عنوان «انقلابی» خواست از بدگویی و سیاهنمایی و تخریب یکدیگر که بازی در زمین دشمنان ایران است، پرهیز کنند. انتخابات، این گونه میتواند برای ملت ما مبارک باشد و موجب سرخوردگی افزونتر دشمنان شود. ممکن است افراد به دلایل مختلف درباره برخی عملکردها -به حق یا ناحق- دلخوری و اعتراض داشته باشند. اما عقل تایید نمیکند که کسی بخواهد از سر دلخوری، به مصالح یا زندگی خود آسیب بزند؛ چه رسد به این که برای نیشگون گرفتن انتقادی نسبت به دیگری، خودزنی کند. امیر مؤمنان(ع) به کسی که میخواست به دیگری آسیب بزند، با کاری که به خود زیان میرساند، فرمود: «إِنَّمَا أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ. تو مانند كسى هستى كه نيزه را در تن خود فرو كند، تا دیگری را كه پشت سرش بر مرکب سوار است، بكُشد».
(حکمت ۲۹۶ نهجالبلاغه)
۲) انتخابات ایران چرا برای دشمنان تاریخی ملت ما مهم است؟ تحلیلگران بسیاری در آمریکا و اروپا، بارها اذعان کرده اند که برخلاف پروپاگاندای همیشگی علیه جمهوری اسلامی، مردم و انتخابات در این نظام، «نقش واقعی، مؤثر و تعیینکننده» دارند و جمهوری اسلامی، عمیقا متکی به مردم است. آنها گفتهاند که این واقعیت، هم نقطه قوت و مایه استحکام جمهوری اسلامی است، و هم نقطه حساسی که باید هدف گرفت و آسیب زد. میگویند ایران بر پایه استواری مردمش تبدیل به ابرقدرت منطقهای شده، و آمریکا و غرب هر چه بد بیاری در منطقه پیدا میکنند، زیر سر نفوذ و اقتدار ایران است. صدراعظم دولت آلمان که در قبال اسرائیل کودککش مانند برده رفتار میکند، به فاصله یک هفته، دو بار فشار خورده و علیه ایران حرف زده است. اولاف شولتس، پریروز در کنفرانس امنیتی مونیخ چانه جنبانده و گفت: «نفوذ ایران در منطقه نباید گسترش یابد. نباید این امکان را به ایران داد که از موقعیت فعلی منطقه سوءاستفاده کرده و نفوذ خود را گسترش دهد». او هفته گذشته هم در واشنگتن گفته بود: «ایران نباید مهمترین قدرت منطقهای شود. باید از تبدیل شدن ایران به مهمترین قدرت منطقه با در نظر گرفتن تشدید تنشهای احتمالی جلوگیری کرد. ما در مرحله بسیار مهمی از تحولات سیاسی به سر میبریم».
۳) اما شولتس، تنها سیاستمدار غربی نیست که از نزدیک شدن ایران به جایگاه «مهمترین قدرت منطقهای» خبر میدهد. هفتهای نیست که رسانههایی مانند فارین پالیسی، فارین افرز، واشنگتن پست، بلومبرگ، سیانان، اکونومیست، نیویورک تایمز، اشپیگل، گاردین، و…، تحلیلهایی با مضمون «قدرتمند شدن ایران، آسیبدیدگی عمیق اسرائیل، سیبل شدگی نظامیان آمریکا، ضرورت خروج آمریکا از باتلاق منطقه و تمرکز روی بحران روسیه و چین، و فشار برای توقف جنگ غزه به عنوان تنها راه حل توقف بحران پر هزینه فعلی برای آمریکا» منتشر نکنند. فقط چند نمونه از صدها تحلیل در این زمینه را مرور کنید:
– فارن افرز: جنگ غزه موجب اتحاد بیسابقه در خاورمیانه بر محور مقاومت شد. جبهه جدید پان اسلامی به رهبری ایران، به بزرگترین چالش آمریکا تبدیل میشود. طیفی گسترده از درگیریها، موجب کمرنگ شدن اختلافات فرقهای شده که اغلب شکل دهنده تحولات خاورمیانه بوده. درگیری سنی و شیعه، عامل اصلی جنگهای داخلی در عراق، سوریه و یمن در سالهای متمادی بود، اما جنگ غزه موجب فراموشی این اختلافات شده. در حالی که دولتهای غربگرا تلاشی برای توقف جنگ غزه نکردهاند، ایران و متحدانش، چهره رهبران منطقهای و حامیان فلسطین را ترسیم نمودهاند. حمایت رو به رشدی نسبت به مقاومت، در حال شکل گیری است و ایران و متحدانش در نتیجه اشتباهات دشمنانشان، از نفوذ و اهرم فشار بیشتری برخوردار شدهاند.
– جوزف نای، روزنامه فایننشال تایمز: قدرت نرم آمریکا به خاطر اسرائیل، آسیب دیده است.
– نشریه پزشکی «لَنست» در انگلیس: اسرائیل، گرفتار بزرگترین بحران سلامت روانی از سال ۱٩۴٨ است.
– دنی سیتیرینوویچ، مقام سابق اطلاعات دفاعی اسرائیل، شورای آتلانتیک: توانمندی نظامی ایران، رشد چشمگیری یافته و این کشور به یکی از بزرگترین صادرکنندگان تسلیحات در دنیا تبدیل شده است.
– زویهاوسر، رئیس سابق کمیته نظامی کنست، روزنامه اسرائیل هیوم: ضربات اسرائیل، تاکتیکی است؛ اما ایران به شکل راهبردی ضربه میزند. اسرائیل در حلقه محاصره ایران افتاده و این حلقه، هر سال تنگتر شده است.
– خبرگزاری بلومبرگ: تا زمانی که هزاران نظامی در عراق و سوریه حضور دارند، آمریکا آسیب پذیر است و ایران هم از این فرصت استفاده خواهد کرد. رهبر معظم ایران میخواهد آمریکا و اسرائیل از خاورمیانه خارج شوند. حماس، ایران و متحدانش، به دنبال دامن زدن به بیاعتمادی و نفرت نسبت به اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه هستند، تا ارتباط با آنها به حدی سمّی شود که مقامات عربستان تا مصر، مجبور به فاصله گرفتن شوند. خشم «خیابان عربی»، علیه اسرائیل افزایش یافته است.
– سیانان: حملات آمریکا به متحدان ایران، بیهوده بود؛ نفوذ ایران رو به گسترش است.
– تایم: نیروی دریایی آمریکا در خاورمیانه درمانده شده و در حال نابودی است.
– اکونومیست: ترساندن ایران با تهدید نظامی، بسیار دشوار است. پایگاهها و نظامیان آمریکا در منطقه، عملا سیبل شدهاند. ابتکار عمل، دست متحدان ایران است، نه آمریکا.
– هیل: ایران و متحدانش بسیار قدرتمند شدهاند. ایران در حال انجام بازی طولانی در منطقه است، در حالی که دولت بایدن یکی از کوتاهترین بازیها را انجام میدهد. ایران به عنوان کشوری سرشار از منابع نفتی و نفوذ ژئوپلیتیک قابل توجه، به جای درگیر شدن در استراتژیهای کوتاهمدت، رویکرد صبورانهای را اتخاذ کرده و بر اهداف چند دهه دورتر تمرکز میکند. ایران بر این باور است که عزم برتر را دارد و بنابراین در نهایت پیروز خواهد شد.
– وال استریت ژورنال: تسلیحات ارزان اما پیشرفته ایران، در حال تغییر معادله امنیتی خاورمیانه است. ایران به یکی از بزرگترین صادرکنندگان تسلیحات ارزان تبدیل شده و مشتریان این تسلیحات پیشرفته ایران، تهدیدی علیه منافع آمریکا در خاورمیانه، اوکراین، و فراتر از آن هستند. توانایی ایران در تولید و استقرار پهپادها، به سرعت در حال تغییر معادله امنیتی در خاورمیانه است.
– روزنامه سنگاپوری استریتس تایمز: اتفاقات چند ماه اخیر در خاورمیانه، نشاندهنده یک رویداد بسیار مهمتر است؛ ظهور ایران به عنوان یک ابر قدرت در مقابل آمریکا.
– روزنامه گاردین: The US isn’t the biggest power in the Middle East any more. Iran is. آمریکا دیگر، بزرگترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است. جایگاه قدرت برتر در منطقه، اکنون در اختیار ایران است. نظم جهانی مبتنی بر قوانین آمریکا نیز، برای فروپاشی و جایگزینی آماده است».
۴) مقامات آمریکایی، برای چند دهه متوالی آرزو داشتند ایران را مانند افغانستان، عراق، لیبی، ژاپن، یوگسلاوی، سودان و…، بمباران کنند و نتوانستند؛ در عین حال از تحریم و ترور و آزار ملت ایران و به ویژه «بمباران رسانهای» دریغ نکردهاند. تلاش بر این بوده که این آتشبار روانی، به داخل منتقل شود و هر چه مؤثرتر باشد؛ از جمله در زمینه تخریب انتخابات، تا مردم را از یکی از بزرگترین حقوق و مسئولیتهای اجتماعی خویش درباره اقتدار و امنیت کشور باز دارند. یکی از دهها سند خیانت و جنایت شبکه داخلی همسو را میتوان لابهلای گزارش روزنامه لس آنجلس تایمز دید که ۲۸ مهر ۱۳۸۸، از رایزنی جانهانا مقام آمریکایی با نمایندگان سران جنبش سبز خبر داده و از قول او نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم امکان میدهد که خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند تحریم برای اینکه مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن… برخی از آنها نگرانند که رژیم بر اثر حمله فلج نشود و به جای آن، جنبش سبز سرکوب شود. با وجود این، آنها پیشنهاد دادند بمباران همزمان تأسیسات هستهای و مراکز سپاه و بسیج- هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات جمع کردن بساط حکومت را تسریع خواهد کرد».
۵) خیانت در حق ملت ایران، به دادن گرای «تحریمهای فلجکننده» محدود نمیشود. غربگرایان به فاصله ۱۴ سال، چند بار به مردم دروغ گفتند تا ستاد آمریکایی ضد انتخابات بتواند نقشه خود را برای ضعیف کردن ایران قدرتمند از طریق دلسرد کردن مردم پیش ببرد.
آنها سال ۱۳۸۸ با ضریب دادن به دروغ تقلب، کشور را به کام آشوب کشاندند و حماسه مشارکت ۴۰ میلیونی را به ضد خود تبدیل کردند و حال آن که از خاتمی تا تاجزاده و دیگران، در پستو اعتراف میکردند تقلب واقعیت ندارد. با این وجود، صداقت و شجاعت نداشتند که حقیقت را به مردم بگویند.
۶) نوبت بعدی خیانت، از سال ۱۳۹۸ تاکنون بوده که به تواتر ادعا کردهاند در انتخاباتها نامزد نداشتهاند. چهار سال پس از آن فریب بزرگ که حتی موجب میشود فلان برادر دانشگاهی به اشتباه بیفتد و در برنامه تلویزیونی بگوید «انتخابات از سال ۱۳۹۸، رقابتی و استاندارد نبوده»، آقای مرعشی دبیرکل کارگزاران در نشست اصلاحطلبان در کرمان اذعان میکند: «خوشبختانه از ۱۰ کرسی استان کرمان، ۹ کرسی رقابتی داریم؛ همه نامزدهایی که هدف گرفته بودیم، تایید شدند. این سندی است که با همین شرایط میشود با یک فرمان عاقلانه حرکت کرد… نقدهایی بر مجلس دهم وارد بود، ولی نقد اصلی به اصلاح طلبان، برای نیامدن در انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ۱۴۰۰ بود. کسی نمیتواند از این نقد فرار کند. در انتخابات مجلس یازدهم (سال ۱۳۹۸)، لیستی که برای تهران آماده شد، از لیستی که برای مجلس دهم آماده شده بود قویتر بود؛ اما تصمیم گرفته شد «به دروغ» به مردم بگوییم که کاندیدا نداریم(!) جریان چپ در هیچ دورهای، کمتر از ۵۰ کرسی نداشتند. در مجلس یازدهم رسیدیم به کمتر از
۵ کرسی. اشتباه کردیم فرصت انتخابات را از دست دادیم». اشاره او به ارائه سه فهرست یا سرلیستی آقای مجید انصاری است که نارضایتی مردم از عملکرد مدعیان اعتدال و اصلاحات موجب شد نفر اول فهرستهای مذکور نتواند بیش از ۶۹۲۵۲ رأی کسب کند. همین جا باید خاطر نشان کرد و بیانصافی است گفته نشود که اقدام برخی اصلاحطلبان برای ارائه فهرست انتخاباتی و رونق بخشیدن به انتخابات، سیلی بر صورت تحریمکنندگان و تخریبکنندگان این جشن بزرگ ملی است و میتواند موجب احیای اعتبار اصلاحطلبان شود که در اثر غفلت از نفوذطلبی گروهکهای برانداز، لکهدار شده است.
۷) بر مبنای آنچه گفته شد اولا همه باید انتخابات را بسیار جدی بگیرند تا زرادخانه ملی جمهوری اسلامی از رای مؤثر و مبارک مردم انباشته شود و مسیر امنیت و ثبات و پیشرفت، هر چه هموارتر شود. ثانیا باید از فعالان انتخاباتی و ائتلافها و نامزدها به ویژه مدعیان عنوان «انقلابی» خواست از بدگویی و سیاهنمایی و تخریب یکدیگر که بازی در زمین دشمنان ایران است، پرهیز کنند. انتخابات، این گونه میتواند برای ملت ما مبارک باشد و موجب سرخوردگی افزونتر دشمنان شود. ممکن است افراد به دلایل مختلف درباره برخی عملکردها -به حق یا ناحق- دلخوری و اعتراض داشته باشند. اما عقل تایید نمیکند که کسی بخواهد از سر دلخوری، به مصالح یا زندگی خود آسیب بزند؛ چه رسد به این که برای نیشگون گرفتن انتقادی نسبت به دیگری، خودزنی کند. امیر مؤمنان(ع) به کسی که میخواست به دیگری آسیب بزند، با کاری که به خود زیان میرساند، فرمود: «إِنَّمَا أَنْتَ كَالطَّاعِنِ نَفْسَهُ لِيَقْتُلَ رِدْفَهُ. تو مانند كسى هستى كه نيزه را در تن خود فرو كند، تا دیگری را كه پشت سرش بر مرکب سوار است، بكُشد».
(حکمت ۲۹۶ نهجالبلاغه)
محمد ایمانی