قدیمها و حتی تا چند سال گذشته، در خانوادهها دائما حرف از قناعتورزی بود و پدر و مادرها سعی داشتند با تربیت نسلی قانع، به نوعی فکر فرزندانشان را اقتصادی کنند. در واقع پدر و مادرها میدانستند که قناعتورزی سطح توقعات فرزندانشان را پایین آورده و باعث میشود آنها از درخواستهای نامعقول و پرهزینه اجتناب کنند. همچنین قناعتورزی یکی از ارکان اصلی موفقیت در مدیریت اقتصاد خانواده محسوب میشد.
از چند سال گذشته و به واسطه پیشرفت چشمگیر تکنولوژی و نفوذ شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام در زندگی مردم، تغییرات بسیاری در سبک زندگی خانوادهها و الگوهای تربیتی آنها ایجاد شده است. یکی از این تغییرات مصرف گرا شدن خانوادههاست. بله خانوادهها. در واقع این روزها تاکید بر قناعت ورزی در شیوههای تربیتی جایی ندارد و حتی در نظر بسیاری از پدر و مادرها نیز پیروی از آن بی کلاسی محسوب میکنند.
مصرفگرایی مفهومی است که خرید هر چه بیشتر کالا و خدمات را تشویق کرده و دائما در فرد احساس نیاز برای خرید کردن ایجاد میکند. این الگوی مصرف با شعار «میخرم، پس هستم»، بودجه فرد را بدون هدف و در موقعیتهای غیر ضروری هدر میدهد و غالبا فرد را از خرید خود پشیمان میکند. مصرفگرایی با رشد صنایع، از سوی کشورهای غربی که ارضای نیازهای مادی و لذتجویی بر سایر نیازها برتری دارد ایجاد شد و از طریق تکنولوژیهای ارتباطی به خانهها راه پیدا کرد.
دو گونه رایج مصرفگرایی
یکی از گونههای الگوی مصرف گرایی مبتنی بر «بازارسازی» است و نه بازاریابی. در بازاریابی فرد بر اساس اینکه جامعه به چه چیزی نیاز دارد محصولی را تولید میکند اما در بازارسازی، از طریق تبلیغات گسترده در شبکههای اجتماعی خصوصا تبلیغ از طریق افراد تاثیرگذاری چون سلبریتیها و بلاگرها، ابتدا احساس نیاز به یک کالا یا خدمات در افراد ایجاد شده و پس از اینکه توجهها را به خود جلب کرد تولید میشود. به این شکل احساس نیاز برای خرید پیش از تولید محصول در فرد ایجاد میشود.
«مصرف متظاهرانه» نیز یکی دیگر از اَشکال مصرفگرایی است به این معنا که فرد مصرف میکند نه به خاطر اینکه نیاز خود را برطرف کند بلکه به خاطر اینکه نشان دهد، توانایی خرید خصوصا خرید محصولات گران را دارد.
در جامعه ایران الگوی مصرفگرایی متناسب با واردات کالاهای غربی است و نه تولیدات داخلی؛ به همین دلیل این شکل از مصرف در سبک زندگیهای غربزده با سرعت بیشتری ورود پیدا کرد. در واقع برخی از افراد مصرفگرا نه تنها این سبک زندگی را روشنفکری میداند بلکه معتقد هستند باید حتما از برندهای خارجی مصرف کرد. بنابراین مصرفگرایی نمادی از دنیای جدید غرب تلقی میشود.
همانطور که گفته شد گسترش رسانهها و خصوصا شبکههای اجتماعی تاثیر بسزایی در تغییر سبک زندگی و گرایش افراد به مصرفگرایی داشت. برای مثال بلاگرهای فعال در اینستاگرام با به نمایش گذاشتن سبک زندگی پر زرق و برق و تجملاتی در تغییر نگرش افراد و مصرفگرا شدن آنها تاثیر بسزایی دارند. این سبک زندگی همچنین باعث افزایش چشم و همچشمی و در نتیجه آن افزایش نزاع میان زن و شوهر در بستر خانواده شده است.
چگونه مصرفگرایی میتواند اقتصاد خانواده را ضعیف کند؟
مصرف گرایی میتواند باعث افزایش هزینهها و بدهکار شدن خانواده شود. بدهیهای هنگفتی که آسیبزا است و میتواند آرامش خانواده را برهم بزند. در صورتی که فرد نحوه مصرف خود را اصلاح نکند، به مرور زمان قدرت خریدش کم شده و پس انداز کردن برایش دشوار خواهد شد.
همچنین مصرف گرایی میتواند باعث خروج منابع مالی از فعالیتهای مفیدی مانند سرمایه گذاری و پسانداز شود. این الگوی مصرف توانایی خانواده را برای مقابله با شوکهای مالی و مخارج غیر قابل پیشبینی کاهش میدهد. به عبارت دیگر مصرف گرایی اقتصاد خانواده را در برابر تغییرات و نوسانات آینده آسیبپذیر میکند.
چطور مصرفگرا نباشیم؟
۱. دنبال کردن سلبریتیها و بلاگرهایی که سبک زندگی تجملاتی خود را به نمایش میگذارند در تغییر نگرش شما و احساس نیاز دائمی برای خرید کردن تاثیر زیادی دارد بنابراین کاهش استفاده از شبکههای اجتماعی به میزان قابل توجهی میتواند در تصحیح الگوی مصرف موثر باشد.
۲. تعیین اهداف مالی برای خود و خانواده نیز میتواند اشتیاق شما را برای پس انداز بیشتر کند. در واقع برنامه ریزی و آینده نگری شما را نسبت به خرج کردن بودجهتان محتاط تر میکند.
۳. اگر پس از دریافت حقوق خود بخشی از آن را در کارت دیگری واریز کرده و با بخش باقیمانده مخارج ماه را بودجهبندی کنید، از بسیاری هزینههای اضافه و غیر ضروری جلوگیری خواهد شد. این کار نه تنها الگوی مصرف شما را اصلاح میکند بلکه باعث تقویت مهارت پسانداز میشود.
۴. بهتر است برای خرید کردن زمان مناسبی را انتخاب کنید. برای مثال زمانی که خسته و بی حوصله هستید تمرکز شما انتخاب بهترین گزینه کاهش مییابد و حتی میتواند باعث پشیمانی شما از انتخابتان شود.
۵. ذهنیت خود را در مورد خرید کردن یا پاساژگردی تغییر دهید و آن را تفریح ندانید. همچنین هیچگاه پاساژ را به عنوان مقصد تفریحی خود انتخاب نکنید چرا که اشتیاق شما را برای خرید وسایل غیر ضروری افزایش میدهد بنابراین سعی کنید فقط زمانی که بر اساس برنامه اول ماه به چیزی نیاز داشتید مقصدتان فروشگاه باشد.
در نهایت مدیریت مصرف و به کارگیری این راهکارها میتواند به خانوادهها کمک کند تا نه تنها اقتصاد خود را بهبود بخشند بلکه بتوانند با برنامه ریزی برای مدیریت منابع مالی، رفاه خانواده را تامین کنند.
عطیه ذاکری