احتمالا اسرائیل یک سال پیش از طرح حماس برای حمله مطلع بوده

خلاصه تحلیل
1. Abc رسانه تحلیلی آمریکایی، با اشاره به مقاله نیویورک‌تایمز مدعی شده که، مقامات اسرائیلی از نقشه حمله 7 اکتبر حماس مطلع بودند اما مقامات نظامی اسرائیل این حمله را دور ازذهن و تخیلی دانسته‌بودند.
2. این تحلیل اشاره می‌کند که این اولین‌بار نیست که اسرائیل در مواجهه با یک حمله غافلگیر می‌شود و مثال‌هایی از حمله 1973 ارتش سوریه، مصر و اردن و همچنین جنگ یوم‌ کیپور می‌آورد. و در ادامه به تحقیقی اشاره می‌کند که اسرائیلی‌ها برای علت‌یابی این غافلگیری آن را پیگیری کرده‌بودند.
3. نتیجه این تحقیقات نشان داده بود که؛ غافلگیری اجتناب ناپذیر است اما فقط شکست اطلاعاتی نبود که منجر به این شکست ها شد. تمام اطلاعات لازم برای نتیجه گیری صحیح در دسترس بود اما تصمیم گیرندگان متعدد در ارتش و دولت نتوانستند آن را باور کنند. مک رایان، با طرح این اطلاعات نتیجه می‌گیرد که؛ علت شکست 7 اکتبر اسرائیل، خلا یک رهبری سازمان‌یافته و تصمیم‌گیر است.
4. در نتیجه این تحلیل به این مهم اشاره می‌کند که تنها چیزی که در جنگ قطعی است، غافلگیری است. اما مهم این است که پس از غافلگیری چه واکنشی اتخاذ شود. به زعم تحلیلگر abc واکنش عاقلانه در مقابل غافلگیری، اتخاذ تاکتیک‌ها و استراتژی‌های خلاقانه است. و بر این باور است که در جنگ غزه، اسرائیل توانسته این واکنش عاقلانه را از خود نشان دهد. و در ادامه به طرح تاکنیک‌های اسرائیلی‌ها می‌پردازد.
5. مک‌رایان، پس از اینکه به تمجید تاکنیک‌های اسرائیلی‌ها می‌پردازد به این مهم هم اشاره می‌کند که؛ با اینکه استراتژی اسرائیل نابودی حماس است، نمی‌توان پیش‌بینی کرد که این امر امکان‌پذیر است یا خیر؟
6. وی در ادامه دیدگاه خود را اینطور بیان می‌کند؛ « جنگ ها چیزی بیش از تجمیع عملیات های نظامی هستند. پیروزی نظامی تنها در صورتی پایدار خواهد بود که با دیپلماسی موثر، اطلاعات و ابتکارات اقتصادی حمایت شود و برای دستیابی به اهداف سیاسی واقع بینانه انجام شود. نابودی حماس مستلزم حذف حمایتی است که از حزب الله و ایران دریافت می کند. همچنین نیازمند راه‌حل‌های سیاسی و اجتماعی بلندمدت است که راه‌حل دو کشوری را ایجاد کند و دلایل پیوستن جوانان غزه به سازمان‌هایی مانند حماس را از بین ببرد. همانطور که قبلا نوشته ام، “هدف و ایده های حماس باید بی ربط به مردم غزه باشد”.نابودی حماس هدفی ستودنی است. اما استراتژی کنونی اسرائیل برای انجام این کار بسیار شبیه به رفتار قبل از ۷ اکتبر – با تلفات غیرنظامی بالاتر – است.»
7. و در نهایت نتیجه می‌گیرد که؛ عدم طراحی یک استراتژی پایدار امکان حملات جدی تر از 7 اکتبر را برای اسرائیل خواهد داشت.
8. درباره نویسنده: مایک رایان استراتژیست و ژنرال بازنشسته ارتش استرالیا است. او در تیمور شرقی، عراق و افغانستان و به عنوان استراتژیست در ستاد مشترک ارتش ایالات متحده خدمت کرد. او همچنین عضو غیر مقیم موسسه لوی و مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی مستقر در واشنگتن است.

این هفته با پایان یافتن آتش بس غزه، نیویورک تایمز مقاله ای درباره شکست اطلاعاتی دولت اسرائیل پیش از حملات گسترده حماس در 7 اکتبر 2023 منتشر کرد. این مقاله توضیح می‌دهد که چگونه مقامات اسرائیلی ادعا می‌کنند که طرح حمله حماس را بیش از یک سال قبل از وقوع آن به دست آورده‌اند. همانطور که نیویورک تایمز گزارش می دهد، این طرح “نقطه به نقطه، دقیقاً نوعی تهاجم ویرانگر بود که منجر به کشته شدن حدود 1200 نفر شد. حماس این طرح را با دقت تکان دهنده ای دنبال کرد.” ظاهراً مقامات نظامی و اطلاعاتی اسرائیل این طرح را رد کردند و آن را بیش از حد تخیلی دانستند. این اولین بار نیست که یک نهاد نظامی ظرفیت یک دشمن بالقوه با نتایج فاجعه‌بار را نادیده می‌گیرد.
در سال 1973، ارتش سوریه، اردن و مصر یک حمله غافلگیرکننده عظیم علیه اسرائیل انجام دادند. برای چند روزی اسرائیل در تعادل بود. اما نبردهای سرنوشت‌ساز در بلندی‌های جولان، و ضدحمله موفقیت‌آمیز اسرائیل در سراسر کانال سوئز و مصر، مسیر جنگ و آینده خاورمیانه را تغییر داد.
در پی جنگ یوم کیپور در سال 1973، دولت اسرائیل بررسی کرد که چرا اسرائیل غافلگیر شده است؟ رئیس دیوان عالی اسرائیل، رهبری به اصطلاح کمیسیون تحقیق آگرانات را بر عهده داشت که رویدادهای منتهی به جنگ و شکست های تاکتیکی روزهای آغازین آن را بررسی کرد. کمیسیون آگرانات یافته های اولیه خود را در 2 آوریل 1974 منتشر کرد. افراد متعددی از جمله رئیس ستاد ارتش اسرائیل، فرمانده جبهه جنوبی اسرائیل و پرسنل اطلاعاتی زیادی در قبال شکست‌هایی که طول جنگ متحمل شده بودند، مسئول شناخته شدند. و همین امر، در نهایت، منجر به سقوط دولت گلدا مایر در سال 1974 شد.
غافلگیری اجتناب ناپذیر است، آنچه کمیسیون آگانات دریافت کرد این بود که فقط شکست اطلاعاتی نبود که منجر به این شکست ها شد. تمام اطلاعات لازم برای نتیجه گیری صحیح در دسترس بود اما تصمیم گیرندگان متعدد در ارتش و دولت نتوانستند آن را باور کنند. همانطور که کمیسیون آینده در 7 اکتبر نشان خواهد داد، حملات حماس به دلیل شکست رهبری در اسرائیل رخ داده است.

رهبران کلیدی دولتی و نظامی که اطلاعات به دست آمده توسط یکی از مؤثرترین سازمان‌های اطلاعاتی روی کره زمین را به آنها واگذار کرده بودند، نتوانستند از اطلاعات ارائه شده به نتایج درستی برسند و بنابراین نتوانستند به درستی عمل کنند.
تجربه تاسف بار قرن ها روابط بین الملل این است که غافلگیری اجتناب ناپذیر است. شاید این تنها چیزی است که در مورد جنگ قطعی است. تاریخ پر از نمونه هایی از دوران باستان تا امروز است، از جمله غزه و جنگ در اوکراین.
با این حال، آنچه اجتناب ناپذیر نیست این است که نهادهای انسانی، دولت ها، ارتش ها و سازمان های اطلاعاتی چگونه به غافلگیری واکنش نشان خواهند داد. کسانی که شگفت زده می شوند، در نحوه واکنش خود یک انتخاب دارند. اگر مواجهه عاقلانه‌ای داشته باشند، شکست می تواند نقطه شروعی برای یادگیری و تفکر جدید در مورد استراتژی، تاکتیک ها، عملیات اطلاعاتی و تمام اجزای یک رویکرد ملی مدرن برای مبارزه با یک جنگ باشد.
تاکنون، ناکامی های 7 اکتبر منجر به انطباق تاکتیکی در رویکرد ارتش اسرائیل به غزه شده است. این تغییرات شامل استقرار نیروی زرهی سنگین در غزه نسبت به عملیات‌های قبلی اسرائیل و راندن بسیار بیشتر به عمق شهر غزه است. اسرائیل جنگ اطلاعاتی خود را با قطع دسترسی به اینترنت به غزه تطبیق داده است، بنابراین هدفش محدود کردن ظرفیت حماس برای انجام عملیات اطلاعاتی علیه اسرائیل و ایجاد حمایت است.
اسرائیلی ها همچنین مدیریت ریسک تاکتیکی خود را با استفاده از افزایش نیروی هوایی برای شکل دادن به اجرای عملیات زمینی تطبیق داده اند. این امر دامنه حملات حماس علیه نیروهای زمینی اسرائیل را کم می کند و در نتیجه تعداد تلفات اسرائیل را کاهش می دهد.
اسرائیلی ها برای کاهش بیشتر تلفات خود، با انتقال پشتیبانی پزشکی به جلو، روند تخلیه تلفات خود را تعدیل کرده اند. نتیجه غم انگیز کاهش خطر برای نیروهای زمینی اسرائیل با استفاده از نیروی هوایی، خطر (و تعداد تلفات)بسیار بالاتر تصور شده توسط غیرنظامیان در غزه است.


اما شکست استراتژیک همچنین نیازمند رفتار استراتژیک تکامل یافته است، حتی قبل از اینکه کمیسیون های اجتناب ناپذیر تحقیق تشکیل شوند. در حالی که استراتژی اسرائیل نابودی حماس است، مشخص نیست که آیا این امر امکان پذیر است یا خیر. عملیات اسرائیل ضربه قابل توجهی به حماس در شمال غزه و احتمالا جنوب غزه نیز وارد خواهد کرد.
با این حال، جنگ ها چیزی بیش از تجمیع عملیات های نظامی هستند. عملیات نظامی اسرائیل ممکن است به شدت به حماس آسیب برساند، اما پیروزی نظامی تنها در صورتی پایدار خواهد بود که با دیپلماسی موثر، اطلاعات و ابتکارات اقتصادی حمایت شود و برای دستیابی به اهداف سیاسی واقع بینانه انجام شود. نابودی حماس مستلزم حذف حمایتی است که از حزب الله و ایران دریافت می کند. همچنین نیازمند راه‌حل‌های سیاسی و اجتماعی بلندمدت است که راه‌حل دو کشوری را ایجاد کند و دلایل پیوستن جوانان غزه به سازمان‌هایی مانند حماس را از بین ببرد. همانطور که قبلا نوشته ام، “هدف و ایده های حماس باید بی ربط به مردم غزه باشد”. نابودی حماس هدفی ستودنی است. اما استراتژی کنونی اسرائیل برای انجام این کار بسیار شبیه به رفتار قبل از ۷ اکتبر – با تلفات غیرنظامی بالاتر – است.
در پایان جنگ غزه، باید طرحی برای یک راه حل پایدار، پایدار و عادلانه برای اسرائیلی ها و فلسطینی ها (کم تر حماس)برای هم زیستی مسالمت آمیز وجود داشته باشد. از شکست های استراتژیک ۷ اکتبر باید یک رویکرد سیاسی و استراتژیک جدید برای رسیدن به این هدف ایجاد شود.عدم انجام این کار یک شکست استراتژیک به مراتب بزرگتر از 7 اکتبر خواهد بود.

https://www.abc.net.au/news/2023-12-05/israel-hamas-plan-attack-military-institution-misjudge-threat/103183928

نویسنده: مک رایان
ترجمه و تخلیص: دنیای تحلیل

دیدگاهتان را بنویسید