تورم آزمون اسیدی

تورم از نظر تاریخی اغلب به عنوان یک آزمون اسیدی برای دولت‌های دموکراتیک و اقتدارگرا عمل کرده، زیرا نشان دهنده نقض قرارداد اجتماعی بین رهبری سیاسی یک کشور و مردم آن کشور است. با افزایش مجدد تورم در روسیه از مخاطرات پیش روی نظام سیاسی تحت رهبری “ولادیمیر پوتین” رئیس جمهور روسیه کاسته نشده است. مردم در طول تاریخ به دولت‌هایی که وعده‌های خود را زیر پا گذاشته اند پشت کرده اند و پول یکی از قدیمی‌ترین میثاق‌ها بین مردم و دولت‌ها بوده است.
هارولد جیمز استاد مطالعات اروپایی در دانشگاه پرینستون، استاد تاریخ در مدرسه امور عمومی و بین‌المللی وودرو ویلسون و یکی از همکاران مرکز مالی بندهایم است. کتب او شامل مطالعه‌ای درباره رکود آلمان در دوره جنگ (چاپ شده در سال ۱۹۸۶)، تحلیلی از تغییر ماهیت هویت ملی در آلمان به عنوان هویت آلمانی در فاصله سال‌های ۱۷۷۰ – ۱۹۹۰ (چاپ شده در سال ۱۹۸۹ میلادی) و پایان جهانی شدن (چاپ شده در سال ۲۰۰۱ میلادی) هستند.

او هم چنین یکی از نویسندگان تاریخ دویچه بانک (چاپ شده در سال ۱۹۹۵ میلادی) بود که در سال ۱۹۹۶ میلادی برنده جایزه کتاب تجارت جهانی فایننشال تایمز شد. جیمز مورخ رسمی صندوق بین المللی پول است و در سال ۲۰۰۴ میلادی جایزه هلموت اشمیت برای تاریخ اقتصادی و در سال ۲۰۰۵ میلادی جایزه لودویگ ارهارد درباره نگارش پیرامون اقتصاد به او اهدا شد. او استدلال می‌کند که رکود بزرگ نباید تنها به عنوان یک پدیده آمریکایی در نظر گرفته شود بلکه باید به عنوان یک اقتصاد جهانی در نظر گرفته شود. جیمز مسائل معاصر مرتبط با جهانی شدن را در چارچوب روندهای اقتصادی کلان‌تر که توسط جنگ‌های جهانی و رکود بزرگ مختل شده بررسی می‌کند.

افزایش اخیر تورم در سراسر جهان تغییرات سیاسی را برما تحمیل خواهد کرد. هم چنین، افزایش تورم به ما یادآوری می‌کند که این مشکل قدیمی اقتصادی تا چه اندازه به شکلی کارآمد قادر خواهد بود دولتی را سرنگون سازد. در کشورهای دموکراتیک نتایج انتخابات اغلب به تحولات قیمت بستگی دارد. با این وجود، تاثیر تحولات مرتبط با قیمت بر روی حکومت‌های استبدادی نیز آشکار است زیرا تورم، قرارداد اجتماعی ضمنی‌ای که حکومت‌ها براساس آن اقتدار خود را بنا می‌کنند از بین می‌برد.

در آرژانتین، انتخاب یک آنارکوکاپیتالیست* رادیکال چون «خاویر میلئی» به عنوان رئیس جمهور را می‌توان به مثابه پیامد فوری ناتوانی رژیم پرونیست* در مقابله با تورم ۱۴۳ درصد، درک کرد. مهم‌ترین وعده میلئی در کارزار انتخاباتی‌اش احیای ثبات قیمت از طریق ملغی کردن بانک مرکزی و جایگزین نمودن پزوی آرژانتین به جای دلار امریکا بود. پایان دادن به استقلال پولی آشکارا یک آزمایش جسورانه و مخاطره‌آمیز است که اقدامات دولت را به شدت محدود می‌کند. با این وجود، نکته دقیقا همین است. از آنجایی که دولت پیشین آن کشور تلاش زیادی انجام داد و آشکارا با شکست مواجه شد رای دهندگان اکنون احساس می‌کنند که هر چیزی بهتر از سوء مدیریت بیشتر است.

در ابتدا روسیه در مقایسه با آرژانتین در حوزه ثبات شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد. نرخ تورم سالانه آن کشور اخیرا از ۶ درصد به ۷ درصد افزایش یافته در حالی که حتی ایالات متحده و منطقه یورو نیز در سال گذشته برای مدت زمان کوتاهی تورم دور رقمی را تجربه کردند. با این وجود، ایالات متحده، منطقه یورو و بریتانیا همگی تورم را به زیر ۵ درصد رسانده‌اند در حالی که روسیه در جهت مخالف حرکت می‌کند. علاوه بر این، تورم در روسیه نیز در سال ۲۰۲۲ میلادی به دنبال حمله تمام عیار آن کشور علیه اوکراین افزایش یافت درست همان طور که در سال ۲۰۱۴ میلادی پس از اولین تصرف سرزمین کریمه و شرق اوکراین شاهد این موضوع بودیم. سپس از آوریل ۲۰۲۲ میلادی نرخ تورم روسیه برای یک سال کامل کاهش یافت و تقریبا به نظر می‌رسید که به ۲.۵ درصد برسد.

با این وجود، مشخص شد که تورم در تابستان سال جاری پس از کودتای نافرجام «یوگنی پریگوژین» رهبر گروه واگنر بار دیگر به روسیه بازگشت و اکنون بزرگترین خطر فوری برای رژیم تحت رهبری «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه در میانه جنگ با اوکراین محسوب می‌شود. نتیجه تورم را در مسکو می‌توان مشاهده کرد و حتی پوتین که عموما از اعتراف به نقاط ضعف اجتناب می‌ورزد اخیرا در مورد تورم و تهدید آن برای خانواده‌های روس اظهار نظر کرده است. بانک مرکزی روسیه به درستی نرخ بهره خود را به ۱۵ درصد افزایش داده که تقریبا سه برابر بیشتر از بهره وجوه فدرال ایالات متحده محسوب می‌شود.

همان گونه که پوتین به خوبی می‌داند نارضایتی از قیمت‌ها اغلب اولین نشانه از دست دادن حمایت اجتماعی یک رژیم اقتدارگرا می‌باشد. در حالی که شهروندان عادی نمی‌توانند آشکارا علیه دولت اعتراض کنند (از ترس آن که بازداشت شده و یا به سختی مجازات شوند) می‌توانند درباره قیمت‌ها غرولند کنند. به خصوص در زمانی که تورم نتیجه مستقیم افزایش هزینه‌های دولتی برای ادامه یک جنگ باشد.

مشکل صرفا به دلیل هزینه‌های نظامی بالاتر یا محدودیت‌های عرضه ناشی از تحریم‌ها نیست بلکه به دلیل تلاش کرملین برای کسب یا بهتر بگویم خرید حمایت مردمی به وجود می‌آید. برای مثال، سربازان روس اکنون بیش از دو و نیم برابر میانگین حقوق دریافت می‌کنند و خانواده‌های آنان با دریافت ۵ میلیون روبل (۵۷۰۰۰ دلار) در جبهه جنگ غرامت گزافی دریافت می‌کنند.

نشانه‌های گویای تورم ناشی از چنین سیاست و اقداماتی در همه جا در حال ظاهر و آشکار شدن است. به دلیل مهاحرت ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار جوان روس که تمایل برای شرکت در بسیج عمومی نداشتند بازار کار روسیه به سمت بدتر شدن تغییر کرده است. مهارت‌ها کاهش یافته و کارفرمایان مجبور شده‌اند برای جذب کارگران دستمزد بسیار بالاتری ارائه دهند.

این موضوع ممکن است برای مدت زمان کوتاهی کارآمد باشد اما مردم به زودی متوجه می‌شوند که چک حقوق آنان کفاف آن چیزی که می‌خواهند بخرند یا نیاز به خرید آن را دارند نمی‌دهد. تاریخ در اینجا درس‌های قدرتمندی به ما ارائه می‌دهد. تورم عامل مهمی بود که قرارداد اجتماعی رژیم خودکامه تزار با روسیه در دهه ۱۹۱۰ میلادی را در هم شکست.

در طول جنگ جهانی اول امپراتوری روسیه که نمی‌توانست بودجه خود را متعادل کند به چاپ اسکناس متوسل شد. از آنجایی که روسیه در سال‌های پیش از جنگ صادر کننده بزرگ غلات بود دهقانان روس در ابتدا می‌توانستند غلات اضافی خود را به دفاتر تدارکات نظامی بفروشند که مایل به پرداخت قیمت‌های بالاتری بودند. با این وجود، در اواخر سال ۱۹۱۶ میلادی تورم در حال افزایش بود و دهقانان متوجه شدند که اسکناس‌های روبل آنان دیگر ارزش زیادی ندارند و با آن قادر به خرید چیز زیادی نیستند. آنان به جای آن که به فروش غلات ادامه دهند غلات خود را برای تغذیه دام های‌شان مورد استفاده قرار دادند.

نکته مهم آن است که اسکناس آن زمان به طور مستقیم تصاویری از اعضای سلسله تزار را بر روی خود داشت و نقش و راه آنان را در وضعیت ایجاد شده در ذهن شهروندان تداعی می‌کرد. تصویر پطر کبیر بر روی اسکناس‌های ۵۰۰ روبلی و تصویر کاترین کبیر بر روی اسکناس ۱۰۰ روبلی بودند. ناگهان این شخصیت‌های تاریخی بزرگ دیگر مانند قبل بزرگ به نظر نمی‌رسیدند. اسکناس‌هایی که تصویر آنان روی آن دیده می‌شد بی‌ارزش شده بودند و دهقانان از پذیرش آن به عنوان وجه پرداختی خودداری می‌ورزیدند. با فروپاشی عرضه غلات، کمبود مواد غذایی ناشی از آن باعث ناآرامی شهری شد که در انقلاب سال ۱۹۱۷ میلاید به نقطه اوج خود رسید.

سربازان از جنگ دست کشیدند زیرا دیگر نمی‌توانستند با حقوق خود چیزی بخرند. آنان ترجیح می‌دادند به روستاهای خود بروند به خانه خود به جایی که دست کم چیزی برای خوردن پیدا می‌کردند. زمانی که بلشویک‌های اولیه به قدرت رسیدند مجبور بودند برای احیای ثبات قیمت‌ها دست به عملی چشمگیر بزنند بنابراین، آنان ایده طلا یا چرونتز (سکه طلا) به عنوان پول جدید مطرح کرده و در این راستا حتی چند سکه طلا ضرب کردند.

در تاریخ پولی روسیه تداوم فوق العاده‌ای مشاهده می‌شود. اسکناس ۵۰۰ روبلی کنونی که در سال ۱۹۹۷ میلادی طراحی شده بار دیگر تصویر پطر کبیر (این بار به عنوان مجسمه‌ای در بندر آرخانگلسک) را بر روی خود دارد و ممکن است به دلیل افزایش تورم در آن کشور به بدنامی دار شود. مردم در طول تاریخ به دولت‌هایی که وعده‌های خود را زیر پا گذاشته‌اند پشت کرده‌اند و پول یکی از قدیمی‌ترین میثاق‌ها بین ملت‌ها و دولت‌ها بوده است. وضعیت پیش آمده فعلی برای پول روسیه یکی از ملموس‌ترین نشانه‌های سیستمی می‌باشد که قادر نیست آن چه را که وعده داده عملی کند. این سیستمی است که در نهایت با سیستم دیگری جایگزین خواهد شد زیرا ایمان مردم به آن در هم شکسته است.


*یک فلسفه سیاسی لیبرترین است که از حذف حکومت به نفع خویش فرمانی در یک بازار آزاد دفاع می‌کند. در یک جامعه آنارکو کاپیتالیستی اجرای قانون، دادگاه‌ها و همه خدمات دیگر به جای دولت و به واسطه دریافت مالیات توسط رقابت کنندگان با بودجه خصوصی فراهم شده و پول نیز از طریق بخش خصوصی و به طور رقابتی در یک بازار باز فراهم می‌شود.

* پرونیسم یک ایدئولوژی و جنبش سیاسی آرژانتینی است. نام این جنبش از نام‌خانوادگی «خوآن پرون» رئیس جمهور سابق آرژانتین ریشه می‌گیرد. حزب اصلی پیرو این ایدئولوژی حزب عدالت گرای آرژانتین است. از سال ۱۹۴۶ میلادی به این سو از ۱۲ رئیس‌جمهور برگزیده آن کشور نه نفر آنان پرونیست بوده‌اند اگرچه سیاست‌های آنان تا حدی متفاوت از یکدیگر بوده است. پرونیسم ترکیب مبهمی از ملی‌گرایی، عوام گرایی (پوپولیسم)، جنبش کارگری و سوسیالیسم راستگرا توصیف شده است. مرکزیت برنامه‌های پرونیسم عدالت اجتماعی و دولت رفاه است.

دیدگاهتان را بنویسید