چین از جنگ اسرائیل و حماس چه می‌خواهد؟

با تشدید درگیری بین اسرائیل و حماس، تحولی غیرمحتمل ظاهر شده است: چین نقش میانجی صلح را بازی می‌کند؛ اما محدودیت‌هایی برای دستیابی به این هدف وجود دارد. «وانگ یی»، دیپلمات ارشد چین، چندی پیش در میان وحشت از جنگ منطقه‌‌‌ای بزرگ‌تر، با مقامات واشنگتن درباره این درگیری مذاکراتی انجام داد. ایالات‌متحده متعهد شده است که برای یافتن راه‌حلی در این زمینه با چین همکاری کند. وانگ همچنین پس از سفر «ژای جون»، فرستاده ویژه چین به خاورمیانه برای دیدار با رهبران عرب، با همتایان اسرائیلی و فلسطینی خود صحبت کرده است. همچنین او یکی از طرفداران سرسخت‌ آتش‌بس در جلسات سازمان ملل بوده است. برخی به این امید دل بسته‌اند که چین بتواند از روابط نزدیک خود با بازیگران منطقه‌ای برای کاهش تنش استفاده کند. فایننشال‌تایمز گزارش داد که مقامات آمریکایی ظاهرا وانگ را تحت فشار قرار داده‌اند تا با ایرانی‌ها در این زمینه وارد لابی‌گری شود.

چین بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران است و اوایل سال‌جاری پکن میانجی‌گر تنش‌‌‌زدایی نادر بین ایران و عربستان‌سعودی بود. تهران می‌گوید برای حل و فصل وضعیت غزه «آماده تقویت ارتباط با چین» است. «داون مورفی»، استادی که سیاست خارجی چین را در کالج ملی جنگ زیر نظر وزارت دفاع ایالات‌متحده مطالعه می‌کند، گفت از آنجا که دولت چین رابطه نسبتا متعادلی با همه بازیگران درگیر داشته است، می‌توان نقش این کشور از سوی بازیگران درگیر را به عنوان میانجی‌گر صادق تلقی کرد. وی گفت، به‌ویژه چین روابط مثبتی با فلسطینی‌ها، اعراب، ترکیه و ایران دارد و «به همراه آمریکا که روابط خوبی با اسرائیل دارد، می‌‌‌توانند همه بازیگران را پای میز مذاکره بیاورند.»اما ناظران دیگر اشاره می‌کنند که چین همچنان بازیگری کوچک در سیاست خاورمیانه است.

جاناتان فولتون، کارشناس ارشد غیر‌مقیم شورای آتلانتیک که متخصص روابط چین با کشورهای خاورمیانه است، گفت: «چین بازیگری جدی در این موضوع نیست. در صحبت با مردم منطقه، دریافتیم که هیچ‌کس انتظار ندارد چین بتواند در یافتن راه‌حل مشارکت کند.» اولین بیانیه چین در مورد درگیری میان اسرائیل و حماس، اسرائیل را خشمگین کرد و از اینکه چین، حماس را محکوم نکرده و به حق اسرائیل برای دفاع از خود اشاره نکرد «ناامیدی عمیق» خود را ابراز کرد. پس از خشم اسرائیل در مورد بیانیه اول چین، وانگ خطاب به اسرائیل گفت که «همه کشورها حق دفاع از خود را دارند» اما این مقام همچنین در جایی دیگر گفت که اقدامات اسرائیل «فراتر از محدوده دفاع از خود» رفته است. چین با اقدام متعادل‌کننده دشواری روبه‌روست؛ زیرا مدت‌هاست آشکارا با آرمان فلسطین همدردی می‌کند.

ریشه این مساله به مائو تسه تونگ، بنیان‌گذار حزب کمونیست چین بازمی‌گردد که در حمایت از جنبش‌های موسوم به «آزادی ملی» در سراسر جهان برای فلسطینی‌ها سلاح فرستاد. مائو حتی اسرائیل را با تایوان –که هر دو مورد حمایت ایالات‌متحده هستند- به عنوان پایگاه امپریالیسم غربی مقایسه کرد. در دهه‌‌‌های بعد، چین از نظر اقتصادی درهای خود را گشود و روابط خود را با اسرائیل عادی کرد و اکنون هر دو طرف روابط تجاری میلیارد دلاری با یکدیگر دارند. اما چین به‌صراحت اعلام کرده که به حمایت از فلسطینی‌ها ادامه می‌دهد.

مقامات چین و حتی رئیس‌جمهور شی جین پینگ در اظهارات خود در مورد مناقشه اخیر بر ضرورت تشکیل کشور مستقل فلسطین تاکید کرده‌اند. یکی از عوارض جانبی، افزایش یهودی‌ستیزی در فضای آنلاین است که توسط وبلاگ‌نویسان ملی‌گرا دامن زده می‌شود. برخی از رسانه‌‌‌های اجتماعی چین با متهم کردن اسرائیل به نسل‌‌‌کشی فلسطینی‌‌‌ها، اقدامات اسرائیل را با نازیسم یکی دانسته‌‌‌اند که این امر باعث سرزنش سفارت آلمان در پکن شد. وارد آوردن ضربات چاقو به یکی از اعضای خانواده کارمند سفارت اسرائیل در پکن نیز بر این ناراحتی افزوده است.

همه اینها ممکن است نگرش خوبی برای چین نباشد؛ آن هم زمانی که این کشور تلاش می‌کند با اسرائیل وارد تعامل شود. با توجه به این عدم‌قطعیت‌ها، چرا چین تلاش دارد خود را وارد چنین تعاملاتی سازد؟ یکی از دلایل آن منافع اقتصادی این کشور در خاورمیانه است که در صورت گسترش درگیری‌ها به خطر می‌افتد.پکن در حال حاضر به‌شدت به واردات نفت خارجی وابسته است و تحلیلگران تخمین می‌زنند که حدود نیمی از این نفت از خلیج‌فارس تامین می‌شود. کشورهای خاورمیانه به طور فزاینده‌ای به بازیگران مهم «ابتکار کمربند و جاده چین» (BRI) تبدیل شده‌اند که سنگ‌بنای سیاست خارجی و اقتصادی این کشور است. اما دلیل دیگر این است که این درگیری فرصتی طلایی برای پکن فراهم می‌کند تا شهرت خود را بهبود بخشد.

دکتر مورفی خاطرنشان کرد که چین معتقد است «ایستادگی برای فلسطینی‌ها در کشورهای عربی، کشورهای با اکثریت مسلمان و بخش بزرگی از جنوب جهانی طنین‌انداز است.» جنگ زمانی شروع شد که چین خود را در جایگاه بهتری نسبت به ایالات‌متحده در جهان معرفی می‌کند. از آغاز سال، چین نگرشی از نظم جهانی به رهبری خود را ترویج کرده و در عین حال آنچه را که شکست‌های رهبری «هژمونیک» ایالات‌متحده می‌داند مورد انتقاد قرار داده است.

چین رسما از حمله به آمریکا به دلیل حمایتش از اسرائیل خودداری کرده است. دکتر مورفی خاطرنشان کرد، اما در عین حال رسانه‌های دولتی «پاسخ ناسیونالیستی می‌دهند … آنچه را که در خاورمیانه اتفاق می‌افتد با حمایت ایالات‌متحده از اسرائیل گره می‌زنند.» روزنامه نظامی چین (PLA Daily)، ایالات‌متحده را متهم کرد که «روی آتش بنزین می‌ریزد»؛ همان لفاظی‌هایی که پکن برای انتقاد از واشنگتن به خاطر کمک به کی‌یف در جنگ اوکراین استفاده کرد. روزنامه دولتی انگلیسی‌زبان گلوبال‌تایمز کاریکاتور عموسام را با دستان خون‌آلود منتشر کرد. یک دیدگاه در میان ناظران این است که پکن موضع متضادی در برابر ایالات‌متحده اتخاذ می‌کند تا بتواند جایگاه جهانی رقیب غربی خود را تنزل دهد. اما چین با محکوم‌نکردن صریح حماس، با خطر تضعیف موقعیت خود نیز مواجه است.

چین در بلندمدت با چالش‌هایی مواجه است. یکی از چالش‌ها این است که چین چگونه می‌تواند موقعیت دیپلماتیک خود را با سوابقش تطبیق دهد. در حالی که این کشور با کشورهای دارای اکثریت مسلمان ابراز همبستگی می‌کند و با اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل مخالف است، به ارتکاب نقض حقوق و فشارهای شدید علیه اقلیت مسلمان اویغور متهم است. ناظران می‌گویند با توجه به روابط مستحکمی که چین با اعراب برقرار کرده است، احتمالا این برای جهان عرب مساله‌ای نخواهد بود. مشکل بزرگ‌تر این است که پکن با خطر سطحی‌نگریستن در تعامل خود یا حتی بدتر از آن، با خطر سرمایه‌گذاری روی درگیری اسرائیل-حماس برای پیشبرد منافع خود مواجه است.

دکتر فولتون با اشاره به اینکه صدای واحدی در میان کشورهای عربی در مورد این موضوع بسیار تفرقه‌‌‌انگیز وجود ندارد، گفت: چین تصور می‌کند که «با گفتن اینکه از فلسطین حمایت می‌کند، می‌تواند از کشورهای عربی امتیاز کسب کند و این یک رویکرد بی‌‌‌سابقه است.» وانگ مدعی شده است که چین فقط به دنبال صلح برای خاورمیانه است و «هیچ منفعت خودخواهانه در مورد مساله فلسطین» ندارد. چالش این خواهد بود که جهان را متقاعد کنیم این مساله حقیقت دارد.

دیدگاهتان را بنویسید