فلسطین، نقاب ریاکاری غرب را پس می‌زند!

ساکنان غزه از سال ۲۰۰۷ و بیش از ۱۵ سال است که از زمین هوا و دریا تحت محاصره و حملات وحشیانه اسرائیل قرار دارند و این حمله حماس قابل‌مقایسه با وحشیگری‌های اسرائیل در طول این سال‌ها بر علیه ساکنان غزه نبوده است. آیا صدها کودک فلسطینی در طول ۱۵ سال گذشته در بمباران‌های مکرر اسرائیل در غزه جان خود را از دست نداده‌اند؟ چگونه است که اسرائیل، حق غیرقابل‌انکار برای دفاع از خود در برابر فلسطینی‌هایی که سرزمین‌هایشان را اشغال و کنترل می‌کند، دارد اما فلسطینی‌ها این حق را ندارند؟

«جاناتان کوک»، نویسنده و روزنامه‌نگار برجسته انگلیسی که تا کنون سه کتاب درباره منازعه اعراب و رژیم اسرائیل نوشته است و سال ۲۰۱۱ نیز برنده جایزه ویژه روزنامه‌نگاری «مارتا گلهورن» شد؛ در یادداشت جدیدی که وب‌سایت انگلیسی «Middle East Eye» آن را منتشر کرده است به ریاکاری کشورهای غربی در جنگ کنونی فلسطین می‌پردازد. به گفته وی عملیات صبح روز شنبه ۱۵ مهر حماس، نقاب از چهره ریاکار غربی‌ها را برداشت.

 

رنجی که دیده نمی‌شود

فوران کنونی احساس همدردی با اسرائیل به دنبال عملیات اخیر حماس باید هر کسی را که هنوز قلبی در سینه دارد دچار ناراحتی کند. ناراحتی نه به‌خاطر کشته‌شدن و رنج غیرنظامیان اسرائیلی بلکه به این خاطر که غیرنظامیان فلسطینی در غزه در طول چندین دهه گذشته با تجاوزهای مکرر اسرائیل مواجه شده و رنج بسیار بیش‌تری را متحمل شده‌اند، اما رنج آنها هرگز باعث نگرانی سیاستمداران و افکار عمومی غرب نشده و همدردی آنها را با غیرنظامیان غزه به دنبال نداشته است.

نفاق غرب در مورد مبارزان فلسطینی که صدها اسرائیلی را کشتند و زخمی کردند و ده‌ها نفر دیگر را در شهرک‌های اطراف غزه تحت محاصره به گروگان گرفتند، واقعاً آشکار است. این اولین‌بار است که فلسطینی‌ها – که در این منطقه ساحلی محبوس شده‌اند – توانسته‌اند حمله‌ای قابل‌توجه را به اسرائیل تحمیل کنند. ساکنان غزه از سال ۲۰۰۷ و بیش از ۱۵ سال است که از زمین، هوا و دریا تحت محاصره و حملات وحشیانه اسرائیل قرار دارند و این حمله حماس قابل‌مقایسه با وحشیگری‌های اسرائیل در طول این سال‌ها علیه ساکنان غزه نبوده است. رسانه‌های غربی حمله فلسطینی‌ها از غزه را «بی‌سابقه» خوانده‌اند و این بی‌سابقه‌ترین شکست اطلاعاتی اسرائیل از زمانی است که دقیقاً ۵۰ سال پیش در جریان جنگ «یوم کیپور» غافلگیر شد.

نمی‌توان روح انسان را به طور نامحدود در قفس زندانی کرد. فلسطینی‌های ساکن غزه همواره در حال ابداع راه‌های جدیدی برای رهایی از زندان خود هستند

بنیامین نتانیاهو – نخست‌وزیر رژیم اسرائیل – حماس را که اسماً زندان رو باز غزه را اداره می‌کند، به آغاز یک «جنگ ظالمانه و شیطانی» متهم کرده است. اما حقیقت این است که فلسطینی‌ها هیچ چیزی را «شروع» نکرده‌اند. آنها پس از این همه تلاش تنها موفق شده‌اند راهی برای صدمه‌زدن به شکنجه‌گر خود بیابند. برای فلسطینی‌ها و به‌ویژه غیرنظامی‌ها همان‌طور که نتانیاهو گفته است بهای این حمله «سنگین» خواهد بود. اسرائیل شدیدترین مجازات را به‌خاطر این گستاخی زندانیان غزه برای آنها در نظر خواهد گرفت. ببینید برای بسیاری از مردان، زنان و کودکان فلسطینی که بار دیگر توسط اسرائیل کشته می‌شوند، چقدر همدردی و نگرانی از سوی غرب وجود خواهد داشت. رنج عظیم آن‌ها با اصطلاح «انتقام اسرائیل» پنهان و توجیه خواهد شد.

 

ریاکاری و نفاق غربی‌ها

تمام تحلیل‌های کنونی با تمرکز بر اشتباهات اطلاعاتی اسرائیل، درس واقعی این حادثه به سرعت در حال تحول را منحرف می‌کند. هیچ‌کس طی سال‌های گذشته واقعاً اهمیتی نمی‌داد که فلسطینیان غزه در معرض محاصره‌ای قرار گرفتند که توسط اسرائیل تحمیل شده و آنها را از ضروریات زندگی محروم کرده است. چند ده اسرائیلی که توسط جنگجویان حماس گروگان گرفته شده‌اند، در مقایسه با دو میلیون فلسطینی که نزدیک به دو دهه توسط اسرائیل در یک زندان روباز به گروگان گرفته شده‌اند، رنگ می‌بازد و عددی محسوب نمی‌شود. وقتی مشخص شد که فلسطینی‌های غزه توسط اسرائیل در یک «رژیم گرسنگی» قرار گرفته‌اند، هیچ‌کس واقعاً اهمیت نمی‌داد که تنها غذای محدودی مجاز برای ورود به غزه، محاسبه شده بود تا مردم به‌سختی تغذیه شوند. زمانی که اسرائیل هر چند سال یک بار مناطق محاصره شده را بمباران می‌کرد و هر بار صدها غیرنظامی فلسطینی را می‌کشت، هیچ کس واقعاً اهمیت نمی‌داد. اسرائیل سیاست بمباران غزه را به‌سادگی «چمن‌زنی» نامید. تخریب مناطق وسیع غزه، چیزی که ژنرال‌های اسرائیلی به‌عنوان بازگرداندن این منطقه به عصر حجر به آن افتخار می‌کردند، به‌عنوان یک استراتژی نظامی به نام «دکترین ضاحیه»رسمیت یافت. وقتی تک‌تیراندازان اسرائیلی، پرستاران، جوانان و افرادی را که روی ویلچر نشسته بودند و برای اعتراض به زندانی‌شدنشان توسط اسرائیل بیرون آمده بودند را هدف قرار دادند، هیچ کس کوچک‌ترین اهمیتی نداد. نگرانی غرب از کشته‌شدن غیرنظامیان اسرائیل به دست مبارزان فلسطینی عجیب است. آیا صدها کودک فلسطینی در طول ۱۵ سال گذشته در بمباران‌های مکرر اسرائیل در غزه جان خود را از دست نداده‌اند؟ آیا زندگی آنها به‌اندازه جان اسرائیلی‌ها اهمیت ندارد؟

پس از این همه بی‌تفاوتی برای مدت طولانی، شنیدن وحشت ناگهانی از سوی دولت‌ها و رسانه‌های غربی دشوار و غیرقابل‌قبول به نظر می‌رسد، زیرا فلسطینی‌ها بالاخره راهی برای مقابله مؤثر با اسرائیل پیدا کرده‌اند که منعکس‌کننده سیاست غیرانسانی اسرائیل در چندین دهه گذشته است. این لحظه‌ای است که نقاب از چهره غربی‌ها می‌افتد و نژادپرستی پنهانی را که در پایتخت‌های غربی به‌عنوان نگرانی اخلاقی جلوه می‌کند، آشکار می‌کند.

اسرائیلی‌ها و غربی‌ها می‌توانند به تقلای ذهنی خود ادامه دهند تا ظلم و ستم علیه فلسطینیان را توجیه کرده و هر گونه حق مقاومت آنان را به رسمیت نشناسند، اما ریاکاری و فریبکاری آنان در معرض دید افکار عمومی در جهان قرار می‌گیرد

وارونگی واقعیت نفس گیری است. فلسطینی‌ها نمی‌توانند «زندگی» را در فلسطین «مطیع» خود کنند. آنها چنین قدرتی ندارند، حتی اگر چند نفر برای مدت کوتاهی از قفس خود خارج شوند، این اسرائیل است که دهه‌ها زندگی فلسطینی‌ها را تحت سلطه خود در آورده است. به نظر می‌رسد که همه اشکال «تروریسم» از نظر «زلنسکی» رئیس‌جمهور اوکراین یا حامیان او در پایتخت‌های غربی برابر نیستند. مطمئناً آنها تروریسم دولتی اسرائیل که زندگی فلسطینی‌ها را برای چندین دهه به فلاکت تبدیل کرده است، نمی‌بینند. اسرائیل چگونه «حق غیرقابل‌انکار» برای «دفاع از خود» در برابر فلسطینی‌هایی که سرزمین‌هایشان را اشغال و کنترل می‌کند، دارد؟ پس چگونه روسیه وقتی به تلافی حملات اوکراین به قصد آزادسازی خاک خود از اشغال روسیه به شهرهای اوکراین حمله می‌کند، ادعای برابری برای «دفاع از خود» ندارد؟ اسرائیل – به‌عنوان طرف بسیار قوی‌تر – اکنون غزه را به قول بی‌بی‌سی به «تلافی» حمله فلسطینی‌ها تخریب می‌کند؛ بنابراین، زلنسکی یا سایر سیاسیون بر اساس چه دلایلی قادر خواهند بود مسکو را در هنگام شلیک موشک «در تلافی» حملات اوکراین به خاک روسیه، محکوم کنند؟ اگر مقاومت فلسطین در برابر اشغال غزه توسط اسرائیل تروریسم است، همان‌طور که زلنسکی بیان می‌کند، چگونه مقاومت اوکراین در برابر اشغال روسیه به همان اندازه تروریسم نیست؟

 

به کجا پناه ببرند؟

متحدان اسرائیل با غرق در فریبکاری‌های خود، به اسرائیل اجازه داده‌اند که مرتکب اقدامات ظالمانه‌تر بیشتری شود. نتانیاهو به فلسطینی‌های غزه هشدار داده است که «هم‌اکنون غزه را ترک کنند» زیرا نیروهای اسرائیلی در حال آماده‌شدن برای «اقدام با تمام قوا» هستند. اما نتانیاهو نیز مانند حامیان غربی خود می‌داند که مردم غزه جایی برای فرار ندارند. هیچ مخفیگاهی وجود ندارد. فلسطینی‌ها توسط اسرائیل از زمین، هوا و دریا در غزه محاصره شده‌اند و جایی برای رفتن ندارند. تنها فلسطینی‌هایی که می‌توانند غزه را ترک کنند، گروه‌های مسلحی بودند که از زندان تحمیلی اسرائیل بیرون آمدند و توسط سیاستمداران و رسانه‌های غربی به‌عنوان «تروریست» محکوم شدند. دولت‌های غربی که از حمله فلسطینیان به اسرائیل به وحشت افتاده‌اند همان دولت‌هایی هستند که در برابر اقدام تلافی‌جویانه اسرائیل در قطع برق غزه سکوت اختیار کرده‌اند. مجازات دسته‌جمعی دو میلیون فلسطینی در غزه که برای برق نیز وابسته به اسرائیل هستند، جنایت جنگی محسوب می‌شود. واقعاً عجیب است که مقامات غربی وقتی روسیه نیروگاه‌های برق را در اوکراین بمباران می‌کند و چراغ‌ها را خاموش می‌کند، می‌گویند که این یک جنایت جنگی است. آن‌ها فریاد می‌زنند که «ولادیمیر پوتین»، رئیس‌جمهور روسیه باید به دادگاه کیفری بین‌المللی در لاهه کشانده شود. پس چرا درک شباهت کاری که اسرائیل با غزه انجام می‌دهد برای آن‌ها تا این حد دشوار است؟

 

فرار جسورانه

دو درس فوری و متضاد از آنچه طی روزهای اخیر در فلسطین رخ داده است باید آموخت. اول این که نمی‌توان روح انسان را به طور نامحدود در قفس زندانی کرد. فلسطینی‌های غزه همواره در حال ابداع راه‌های جدیدی برای رهایی از زنجیرهای خود هستند. آنها شبکه‌ای از تونل‌ها را ساخته‌اند که اسرائیل بیشتر آنها را پیدا کرده و ویران کرده است. آنها موشک‌هایی شلیک کرده‌اند که همیشه توسط سیستم‌های رهگیری پیچیده‌تر سرنگون می‌شوند. آن‌ها به طور دسته‌جمعی در مقابل حصارهای مستحکم در نوار غزه و در اعتراض به این حصارها تظاهرات کرده‌اند؛ اما تک‌تیراندازهای اسرائیلی آنها را هدف قرار داده‌اند. حالا اما آنها یک فرار جسورانه ترتیب داده‌اند. اسرائیل این منطقه را البته فقط برای «تلافی» با بمباران‌های گسترده دوباره تحت سلطه خواهد گرفت؛ اما ولع و اشتیاق فلسطینیان برای آزادی و عزت کاهش نخواهد یافت. شکل دیگری از مقاومت که بدون شک خشونت‌آمیزتر خواهد بود، ظاهر خواهد شد. طرف‌هایی که بیشترین مسئولیت را در قبال آن خشونت دارند، اسرائیل و غرب خواهند بود که از جنایت‌ها و وحشیگری‌های اسرائیل علیه فلسطین حمایت می‌کنند.

چند ده اسرائیلی که توسط رزمندگان حماس گروگان گرفته شده‌اند، در مقایسه با ۲ میلیون فلسطینی که نزدیک به دو دهه توسط اسرائیل در یک زندان روباز به گروگان گرفته شده‌اند عددی محسوب نمی‌شود

درس دوم از تحولات روزهای اخیر فلسطین این است که اسرائیل که همواره مورد حمایت حامیان غربی خود بوده است، هنوز هیچ انگیزه‌ای برای درونی کردن حقیقت اساسی فوق ندارد. لفاظی‌های دولت کنونی فاشیست و برتری‌طلب یهودی ممکن است بسیار زشت باشد، اما اجماع گسترده‌ای در میان اسرائیلی‌ها – در تمام جریان‌های سیاسی – وجود دارد که فلسطینی‌ها باید همچنان مورد ظلم قرار بگیرند و سرکوب شوند.

به همین دلیل است که به اصطلاح اپوزسیون مخالف دولت نتانیاهو در حمایت از حمله نظامی به منطقه محاصره شده غزه تردید نخواهند کرد و غیرنظامیان فلسطینی بیشتری را خواهند کشت تا درس عبرتی به فلسطینی‌ها بدهند. در حال حاضر رهبران اپوزیسیون مثل «یائیر لاپید» و «بنی گانتز»در حال مذاکره با «نتانیاهو» برای پیوستن به او در یک «دولت وحدت اضطراری» هستند. کدام اضطرار؟ وضعیت اضطراری را فلسطینیان دارند که خواستار حق زندگی‌کردن در سرزمین خود هستند که در آن زندانی شده‌اند. اسرائیلی‌ها و غربی‌ها می‌توانند به تقلای ذهنی خود ادامه دهند تا ظلم و ستم علیه فلسطینیان را توجیه کرده و هر گونه حق مقاومت آنان را به رسمیت نشناسند؛ اما ریاکاری و فریبکاری آنان در معرض دید افکار عمومی در جهان قرار گرفته است.

دیدگاهتان را بنویسید