هدف از نگارش این یادداشت تبیین یکی از تناقضهای آشکار بیانیه آینده اینترنت است. بیانیه آینده اینترنت و ادعاهای مطرحشده توسط ایالاتمتحده در آن ازجمله اعلام نگرانی از افزایش انحصار در ارائه خدمات دیجیتال، در یک تشبیه مانند بیانیهای است که یک گروهکی تروریستی در آن از افزایش خشونت و اعمال تروریستی اعلام نگرانی کند! ایالاتمتحده خود بزرگترین متهم انحصار در جهان است.
بخش تازه تاسیس دفتر وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا، موسوم به «دفتر فضای سایبر و سیاست دیجیتال»[۱] در اولین اقدام مهم خود در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۲۲ میلادی اقدام به انتشار سندی کرد که مانیفست ایالات متحده در خصوص حکمرانی اینترنت را بازنمایی میکند. این سند با عنوان «بیانیه آینده اینترنت»[۲] منتشر شد و اعلام شد که آمریکا در این بیانیه با همکاری ۶۱ کشور دیگر، چشم اندازها و اصول مدنظر خود در مورد آینده اینترنت را بیان کرده است.
بیانیه آینده اینترنت در ابتدا به برخی از مهمترین چالشهای جهانی پیش روی فضای مجازی میپردازد. در این بیانیه افزایش انحصار در ارائه خدمات دیجیتال بهعنوان یک از مهمترین چالشهای موجود در آینده اینترنت شناخته شده است. بااینوجود تناقضهای آشکاری در این خصوص قابلمشاهده است.
جالبترین نکته این است که تهیهکننده پیشنویس این بیانیه یعنی دولت ایالاتمتحده آمریکا، خود متهم ردیف اول انحصار نهتنها در لایه خدمات، بلکه در سایر لایههای فضای مجازی یعنی لایه زیرساخت و محتوا نیز هست!
دولتی که از ابتدای شکلگیری فناوری شبکه تاکنون، گلوگاههای فضای مجازی را در اختیار خویش گرفته است و زیربار حکمرانی بینالمللی این بستر نرفته است، اکنون در بیانیهای نگرانی خود را ناظر بر افزایش انحصار ابراز میکند!
قابل توجه است که هرچند انحصار موجود، انحصار قانونی نیست (به این معنا که قانون این انحصار را ایجاب کرده باشد) و راه برای ورود به بازار برای سایر شرکت ها بسته نیست، اما به واسطه سلطه ابتدایی ایالات متحده بر لایه زیرساخت، قدرت اقتصادی بیشتر ایالات متحده در عصر نظام تک قطبی قدرت جهانی و هم چنین قدرت استعماری ایالات متحده در ساحت های مختلف نظام جهانی، عملا این انحصار محقق شده است و شرکت های ملی و محلی در شرایط بازار آزاد، امکان رقابت با شرکت های بین المللی آمریکایی را ندارند.
انحصار ایالاتمتحده در بخشهای مختلف اینترنت در قالب انحصار دولتی نیست، بلکه ایالاتمتحده سعی دارد بهصورت غیرمستقیم و با شرکتهایی که سیاستهای آمریکایی را دنبال میکنند، اعمال حکمرانی کند و اهداف خود را پیش ببرد. درنتیجه با این رویکرد تنها شرکتهایی که در آمریکا ثبت شدهاند نباید موردتوجه باشد، بلکه ممکن است شرکتهای مختلفی در کشورهای دیگر ثبت شده باشند اما همراستا با سیاستهای جهانی ایالاتمتحده عمل نمایند؛ اما اگر بخواهیم خوشبینانه به این موضوع بنگریم و تنها شرکتهای آمریکایی را رصد کنیم بازهم به نتیجه مشابهی در انحصار سنگین ایالاتمتحده در لایههای مختلف فضای مجازی میرسیم.
انحصار ایالاتمتحده در لایه زیرساخت
ایالاتمتحده بهواسطه آسیبهایی که پس از جنگ جهانی اول و دوم به کشورهای قدرتمند رقیب وارد شده بود، به یکی از دو قطب قدرتمند جهانی تبدیل شد و در این فضا در مواجهه با شوروی پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد به فناوری شبکه دست پیدا کرد. به همین واسطه پس از توسعه فناوری شبکه و اتصال کشورهای مختلف به شبکه و شکلگیری شبکه جهانی اینترنت، زیرساختهای اصلی اینترنت تحت سلطه ایالاتمتحده باقی ماند. اکنون نیز همچنان سطوح مختلف لایه زیرساختی اینترنت در سلطه ایالاتمتحده قرار دارد. در ادامه در دو سطح فناوری اطلاعات و فناوری ارتباطات به یکهتازی ایالاتمتحده در لایه زیرساختی اشاره میکنیم.
- فناوری اطلاعات: مهمترین شرکتهای بزرگ آمریکایی فعال در عرصه فناوری اطلاعات عبارتاند از: اپل، اچ پی، وودافون، دل، مایکروسافت، انویدیا، تسلا، اینتل و …
- فناوری ارتباطات: شرکتهای بزرگی چون سیسکو، AT&T، ورایزن، کام کست، برودکام، تی موبایل، چارتر[۳]، اسپیس ایکس و …[۴]
یکی از نشانههای انحصار ایالاتمتحده و اهمیت حفظ قدرت ناشی از این انحصار برای ایالاتمتحده، مواجهه دولت ایالاتمتحده با شرکت هوآوی بهواسطه توسعه فناوری ۵G توسط این شرکت چینی است که مجال بسط و تشریح آن در این یادداشت نیست و تنها سرنخی در این خصوص بیان شد.
علاوه بر انحصار شرکتهای آمریکایی در لایه زیرساخت، حکمرانی این لایه نیز در انحصار دولت ایالاتمتحده است. مطالعه و پژوهش در خصوص:
- سیر حکمرانی اینترنت که ابتدا در اختیار وزارت دفاع آمریکا بوده،
- چگونگی واگذاری حکمرانی اینترنت به شرکت ICANN و نقش کنونی ایالاتمتحده و شرکتهای آمریکایی در حکمرانی اینترنت
- نقش ایالاتمتحده در مسیریابی (برای مثال توجه به اپراتورها و رگولاتور کنونی Root سرورها)، نظام نام دامنه و
- نظام استانداردگذاریها در سطح شبکه هر یک بهتنهایی برای فهم انحصار ایالات متحد در حکمرانی لایه زیرساختی اینترنت کفایت میکند.
انحصار ایالاتمتحده در لایه خدمات
شاید در ابتدا به ذهن متبادر شود که در لایه خدمات بهواسطه گستردگی و تنوع بیشتر، انحصار آمریکا غیرممکن است، اما با توجه به بازار خدمات در عرصههای مختلف، قابلاثبات است که در بسیاری از عرصهها، انحصار شرکتهای آمریکایی وجود دارد. همچنین بهواسطه اینکه گستره و تنوع خدمات در فضای مجازی بسیار زیاد است، امکان ارائه یک دستهبندی جامعومانع از انواع خدمات در فضای مجازی نیست، اما بهطورکلی سعی میشود بزرگترین شرکتهای ارائهدهنده خدمات در فضای مجازی بیان شود تا امکان ارزیابی اجمالی وجود یا عدم انحصار ایالاتمتحده در این لایه از فضای مجازی وجود داشته باشد، البته مشخص است که اثبات متقن این ادعا نیازمند بررسی آمار دقیق سهم شرکتهای آمریکایی از بازار خدمات فضای مجازی است که یافتن آن نیازمند پژوهش مفصل دیگری است.
شرکتهایی ازجمله: اپل، مایکروسافت، گوگل (الفبت)، متا، اوراکل، آمازون، ای بی، آی بی ام، ساپ، پی پال، Salesforce، ادوب، اوبر، توییتر و … از بزرگترین شرکتهای آمریکایی فعال در عرصه خدمات فضای مجازی هستند.
انحصار ایالاتمتحده در لایه محتوا
انواع محتواها در فضای مجازی را میتوان به دو بخش محتوای حرفهای و محتوای غیرحرفهای دستهبندی کرد.
- محتوای غیرحرفهای: بسیاری از محتواهای موجود در فضای مجازی از نوع محتوای غیرحرفهای است که توسط کاربران عادی و نیمهحرفهای (بلاگرها و اینفلوئنسرها) و عموماً بر بستر شبکههای اجتماعی یا وبسایتها تولید میشود.
- در این نوع از محتوا به دلیل توزیع یافتگی فراوان تولیدکنندگان محتوا، امکان ایجاد انحصار در تولید محتوا وجود ندارد. مگر اینکه با ترفندهای رفتاری و روشهای نرم، موجی از تولید محتوا ایجاد شود یا جریان درآمدزایی تولید محتوا بهنوعی کنترل شود که نوع خاصی از محتوا درآمدزایی بیشتری داشته باشد. در این خصوص نیز احتمال انحصار جریانهای آمریکایی در تولید محتوا وجود دارد.
- از طرفی پلتفرمهای جریان محتوا میتوانند با قواعدی که برای انتشار محتوا در نظر میگیرند، بهصورت مستقیم اعمال اراده کنند. در این خصوص نیز به دلیل آمریکایی بودن اکثر پلتفرمهای جریان محتوا بهخصوص شبکههای اجتماعی، انحصار ایالاتمتحده در جریان محتوا قابل رصد است. بهعنوان نمونه میتوان به منع انتشار تصاویر شهید سپهبد قاسم سلیمانی، بیتوجهی به انتشار تصاویر و محتوای تروریستی و خشونتآمیز در اینستاگرام و توئیتر و انتشار تصاویر هدفمند برای شیعه هراسی در جستجوی تصویری گوگل اشاره کرد.
- محتوای حرفهای: در تولید محتوای حرفهای، دو بخش شرکتهای تولیدکننده محتوای حرفهای و پلتفرمهای توزیعکننده محتوا اهمیت ویژهای دارند. در بخش شرکتهای تولیدکننده محتوای حرفهای آمریکایی میتوان به شرکتهای Netflix، AT&T، CBS،Comcast،Disney، Warner Bros، Newscorp، Viacom و شرکتهای مختلف آمریکایی فعالی در عرصه خبر، بازی، فیلم، موسیقی و پخش تلویزیونی اشاره کرد. در خصوص پلتفرمهای توزیعکننده محتوا نیز یا شبکههای اجتماعی و پلتفرمهایی نظیر YouTube و Instagram که هم البته عمدتاً بستر توزیع محتوای غیرحرفهای هستند یا خود شرکتهای تولیدکننده محتوا پلتفرم اختصاصی خود را راهاندازی کردهاند مانند Netflix را میتوان نام برد. در این بخش نیز انحصار ایالاتمتحده مشهود است که یا بهصورت مستقیم تولید محتوا را بر عهده دارد یا در توزیع محتوا بهصورت غیرمستقیم از طریق اعمال قواعدی که برای پلتفرمها در نظر گرفته شده است، اراده خودش را پیش میبرد.
نتیجه
هدف از نگارش این یادداشت تبیین یکی از تناقضهای آشکار بیانیه آینده اینترنت است. بیانیه آینده اینترنت و ادعاهای مطرحشده توسط ایالاتمتحده در آن ازجمله اعلام نگرانی از افزایش انحصار در ارائه خدمات دیجیتال، در یک تشبیه مانند بیانیهای است که یک گروهکی تروریستی در آن از افزایش خشونت و اعمال تروریستی اعلام نگرانی کند! ایالاتمتحده خود بزرگترین متهم انحصار در جهان است.
یکی دیگر از دلایلی که زیرکی در نگارش متن این بیانیه را نشان میدهد این است که بهصورت مستقیم از وجود انحصار در اینترنت سخنی به میان نیامده است، بلکه روی دیگر سکه که «رقابت» است، ۷ مرتبه در این بیانیه تکرار و تأکید شده است؛ زیرا اگر سخنی از انحصار به میان میآمد، آمریکا اولین مخاطب این پیام بود اما زمانی که سخن از ایجاد شرایط رقابتی به میان میآید، دیگر شرکتهای آمریکایی مخاطب قرار نمیگیرند و دولتهای دیگر در سطح جهان مخاطب این پیام قرار میگیرند. در این صورت محل اتهام از ایالاتمتحده و شرکتهای انحصارگر آمریکایی به دولتهای دیگر منتقل میشود.
درنهایت پیشنهاد میشود، اگر ایالاتمتحده واقعاً به دنبال رفع انحصار از فضای مجازی و ایجاد شرایط رقابتی است، ابتدا از رقابتی کردن فضای حکمرانی زیرساختی اینترنت و ICANN آغاز کند و سلطه همهجانبه خود از آن را بردارد و بپذیرد که به همراه مشارکت بینالمللی سایر دولتها در این خصوص حکمرانی صورت پذیرد.