بمب اتم فروش نفت به قیمت جهانی

بمب اتم فروش نفت به قیمت دلار جهانی، عامل اصلی جهش بی‌منطق قیمت تمام شده محصولات پالایشگاه‌هاست و بنزین نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی در گام بعدی به جای اینکه جلوی ریشه این تباهی گرفته شود، به پالایشگاه‌های عمدتا شبه‌خصوصی‌سازی شده نیز در قانون مذکور گفته شده محصولاتشان را به قیمت جهانی به فروش برسانند!

 یکی از اصلی‌ترین موانعی که کشورهای مختلف برای سیاست‌گذاری صحیح و نیل به توسعه با آن مواجه‌اند سازه‌های ذهنی نادرست و روش‌های غلط فکر کردن است. طبیعتا مادامی که شناخت غلط و دستکاری شده‌ای از واقعیات داشته باشیم و نتوانیم صحیح و روشمند به تبیین یک واقعیت بپردازیم، قادر به سیاست‌گذاری و اجرای درست نیز نخواهیم بود.

در همین راستا در تمام جوامع جریان‌هایی وجود دارند که به نام اندیشه‌ورزی، وظیفه تولید شبه علم در راستای منافع برخی گروه‌های خاص را بر عهده دارند. این جریا‌ن‌ها با سوءاستفاده و خلط مفاهیم علمی، برچسب‌ها و فریب‌های شبه‌علمی تولید انبوه می‌کنند و با آشفته کردن و تخریب ذهن سیاست‌گذاران مانع درک درست از واقعیات می‌شوند. یکی از این جریان‌های فکری و رسانه‌ای که در کشور ما نیز با قوت فعال است، برخی (نه همه) از افراد و رسانه‌هایی هستند که به تحلیل‌های مبتنی بر آموزه بازارگرایی و مکتب اقتصادی نئوکلاسیک علاقه زیادی نشان می‌دهند.

ویژگی مشترک این جریان‌ها ارائه تحلیل مغلوط و عموما دارای پیشفرض‌های غلط درباره مسائل مختلف اقتصاد ایران است. یکی از این مسائل بسیار حیاتی و کلیدی نیز قیمت‌ حامل‌های انرژی است که به طرق مختلف سرنوشت مردم و آینده کشور را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این گزارش می‌خواهیم ببینیم یک آموزه مخرب ترویج شده توسط حامیان سطحی بازار، چطور ذهن سیاست‌گذاران را نیز آلوده کرده است.

در این کلیپ قطعه‌ای از سخنرانی اخیر محمدرضا میرتاج‌الدینی، نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه را می‌بینید. ادعا این است که قیمت بنزین یک دلار است و ما به این دلیل که بنزین را لیتری ۱۵۰۰ یا ۳۰۰۰(آزاد) می‌فروشیم، در هر لیتر ۴۸۵۰۰ یا ۴۷۰۰۰ تومان یارانه می‌دهیم! حال باید دید اشکال این سخنان در کجاست؟

یارانه چیست؟

یارانه یکی از مفاهیم اصیل و مسبوق به سابقه در علم اقتصاد و اقتصاد بخش عمومی است. در یک تعریف کلی می‌توان گفت یارانه عبارت است از کمکی که دولت برای رونق و تقویت یک فعالیت اقتصادی، به آن فعالیت ارائه می‌دهد. انواع یارانه را بر اساس معیارهای مختلفی نظیر مستقیم یا غیر مستقیم بودن و یا نوع فعالیت اقتصادی تقسیم‌بندی می‌کنند، اما آنچه که مسلم است این است که یکی از زیرشاخه‌های یارانه، یارانه‌ای است که برای رفاه مصرف‌کننده سازماندهی می‌شود؛

به این صورت که مثلا قیمت تمام شده کالایی برای تولید کننده ۱۰۰۰۰ تومان است، اما دولت به آن تولید کننده می‌گوید کالا را با قیمت ۶۰۰۰ تومان به مصرف‌کننده بفروشد و سپس خود دولت مابه‌التفاوتی که وجود دارد یعنی ۴۰۰۰ تومان را به تولیدکننده می‌پردازد تا جلوی زیان تولیدکننده گرفته شود. بنابراین یارانه مفهومی حساب و کتاب دار است و نمی‌توان آن را به هر مدلولی دلالت داد.

اشکال اصلی: با کدام مبنا فاصله نرخ داخلی و جهانی بنزین نامش یارانه است؟!

در صحبت‌های نایب رئیس کمیسون برنامه و بودجه پیداست که دلار آزاد را مبنای محاسبه قیمت بنزین در نظر گرفته و بر همین اساس می‌گوید قیمت بنزین ۵۰ هزار تومان است. حال سوال اصلی و همیشه بی‌جواب است است که چرا دلار آزاد باید مبنای محاسبه قیمت بنزین باشد؟ و چگونه نام فاصله نتیجه این محاسبه با نرخ ۱۵۰۰ تومانی و ۳۰۰۰ تومانی بنزین را یارانه می‌گذارند؟ این یکی از همان تفکرات غلط و شبه‌علم‌های تولید شده توسط جریان‌هایی است که به اسم اندیشه‌سازی، اندیشه‌سوزی می‌کنند و به سیاست‌گذار آدرس غلط می‌دهند.

کار به جایی می‌رسد که یک مقام قاعده‌گذار نیز تحت تاثیر این القائات قرار می‌گیرد. می‌گویند نرخ‌های داخلی انرژی باید به سطح بازارهای جهانی برسد و نام فاصله این دو نرخ را نیز یارانه‌ پنهان گذاشته‌اند و معتقدند باید حذف شود! باید پرسید کدام‌ مبنای علمی و عقلانی می‌گوید انرژی تولید شده در کشور خود را به مردم خود صادر کنید؟!

پشت ظاهر قیمت تمام شده بنزین در ایران چه واقعیاتی نهفته است؟

در ابتدا باید یک مقدمه یادآوری شود. نرخ حامل‌های انرژی از جمله بنزین در اقتصاد ایران به صورت رقابتی تعیین نمی‌شود و عرضه و تقاضای این حامل‌ها به صورت انحصاری است. این انحصارها گاها کامل و گاها چند جانبه و ناقص هستند، اما چیزی که مسلم است این است که نرخ به طور رقابتی تعیین نمی‌شود.

حال موضوع این است که ماجرای قیمت تمام شده بنزین چیست و این رقم در ایران چقدر است؟ سعید مداح مروج، مدیر هماهنگی و نظارت بر عملیات شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی در فروردین ۱۴۰۲ می‌گوید قیمت تمام شده هر لیتر بنزین برای تولیدکنندگان ما ۱۸۰۰۰ تومان است. اگر ما بر این داده که یکی از جدیدترین اطلاعات منتشر شده از جانب یک مقام مسئول و ناظر است تکیه کنیم می‌بینیم در هر لیتر بنزین آزاد ۱۵۰۰۰ تومان یارانه به مردم داده می‌شود. همینجا معلوم می‌شود آن نرخ ۵۰۰۰۰ تومانی اعلام شده توسط میرتاج‌الدینی غلط است.

اما خود همین موضوع که قیمت تمام شده هر لیتر حدود ۱۸۰۰۰ تومان است و در هر لیتر ۱۵۰۰۰ یا ۱۶۵۰۰ یارانه داده می‌شود ظاهر ماجراست. چرا باید ابعاد این قیمت واکاوی شود؟ پاسخ را باید در همان بمب اتمی جستجو کرد که در میانه دهه ۸۰ و سال‌های دولت نهم، زیر اقتصاد ایران منفجر شده است و آن بمب اتم، فروش نفت به پالایشگاه‌ها با نرخ دلار آزاد جهانی است!

همت قلی‌زاده کارشناس اقتصاد انرژی در این باره می‌گوید: براساس اصل ۴۵ قانون اساسی«نفت»، ملی است و تا سال۸۵ سهم نفت خام در بهای تمام‌شده محصولات پالایشگاهی صفر ثبت می‌شد. از سال۸۶ برای نخستین بار در اقتصاد ایران ۴۰هزار میلیارد تومان (معادل ۲ میلیون بشکه نفت خام به قیمت فوب خلیج فارس با نرخ دلار رسمی) وارد بودجه و از همین جا نوسان‌های عجیب اقتصاد ایران آغاز شد. آن زمان بودجه منابع عمومی کشور که از ابتدا ۶۵ هزار میلیارد تومان بود، ناگهان ۴۰ هزار میلیارد تومان افزایش منابع در بخش شرکتی به خود دید.

وی می‌افزاید: قیمت تمام شده هر لیتر بنزین در سال ۱۴۰۰ حدود ۸۵۰ تومان بوده، در حالی که ۳ هزار تومان به مردم فروخته می‌شود و ۱۰ هزار تومان هم بابت نفت خام به آن اضافه می‌شود. (صورت مالی پالایشگاه‌ها در سال ۱۴۰۰ منتشر شده و با یک سرچ ساده قابل دسترسی است). در صورت‌های مالی پالایشگاه‌های ایران، سهم نفت خام در قیمت تمام‌شده بنزین ۹۲درصد درج شده است!

این کارشناس اضافه می‌کند: پالایشگاه‌ها از سال۸۶ مطابق اصل۷۱ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت، ۳۵ فراورده نفتی را با نرخ جهانی می‌فروشند. مردم حتی نام بسیاری از این فراورده‌ها را نشنیده‌اند، چون ما را بیشتر با بنزین سرگرم کرده‌اند اما این فراورده‌ها مستقیم وارد صنعت می‌شوند و علت افزایش قیمت مواد شوینده، دارویی و شیمیایی و انفجار تورمی از سال۸۶ تا به حال است.

خلاصه تمام آنچه گفته شد این است که بمب اتم فروش نفت به قیمت دلار جهانی، عامل اصلی جهش بی‌منطق قیمت تمام شده محصولات پالایشگاه‌هاست و بنزین نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی در گام بعدی به جای اینکه جلوی ریشه این تباهی گرفته شود، به پالایشگاه‌های عمدتا شبه‌خصوصی‌سازی شده نیز در قانون مذکور گفته شده محصولاتشان را به قیمت جهانی به فروش برسانند!

آنچه حائز اهمیت است این است که  مشکل اصلی در بخش عرضه و توزیع حامل‌های انرژی است و بالا بودن قیمت تمام شده، ربطی به مصرف کننده ندارد. اقدام اصولی و اساسی این است که این ساختار معیوب اصلاح شود و نفت دیگر به قیمت دلار جهانی به پالایشگاه‌ها فروخته نشود، نه اینکه این ساختار جهانی سازی و جهش قیمت همینطور حفظ شده و چوب این قیمت‌های تمام شده‌ی بی‌مبنا توسط تولید‌کنندگان انحصاری بر سر مصرف کننده‌ای که راهی جز خرید از این انحصارگران ندارد بخورد. شاید سخت نباشد تصور کنیم در صورت فروش بنزین به قیمت ۱۸۰۰۰ تومان به مردمی که در وضعیت رکود تورمی اسیر شده‌اند، چه اتفاقات تلخی مجدد به وقوع خواهد پیوست.

دیدگاهتان را بنویسید