«صهیونیست ها سال ها سعی داشته اند تا اراضی تحت اشغال خود را به مثابه مدینه فاضله در خاورمیانه ای پُرتنش و مملو از جنگ معرفی کنند. تحقق یک چنین سناریویی نیز تنها در صورت امکان پذیر است که کشورهای منطقه خاورمیانه به نحو گسترده ای با یکدیگر درگیر باشند و در تنش به سر ببرند.»
توافق اخیر ایران و عربستان با میانجی گری چین جهت احیای روابط سیاسی و دیپلماتیکشان، رویدادی بود که طیف گسترده ای از دولت ها در اقصی دنیا از آن استقبال کردند و آن را گامی مثبت جهت تقویت صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه تحلیل کردند. رویدادی که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران میتواند نمودهای مثبت خود را در پرونده های مختلف منطقه ای نظیر سوریه، عراق، یمن و لبنان نیز به وضوح نشان دهد.
با این حال، در این میان، کنشگری نظیر رژیم صهیونیستی به شدت از توافق مذکور عصبانی شد و البته که طیف قابل ملاحظه ای از مقام های سیاسی و نظامی سابق و فعلی این رژیم نیز به انحای مختلف این عصبانیت و البته سرخوردگی خود را از توافق مذکور اعلام کردند.
در این نقطه، یک سوال اساسی و محوری پیش می آید و آن این است که منفعت رژیم صهیونیستی در متشنجبودنِ وضعیت منطقه خاورمیانه و درگیر بودنِ کشورهای منطقه با یکدیگر چیست؟ چرا صهیونیست ها جنگ و درگیری در خاورمیانه را در زمره منافع راهبردی خود به حساب می آورند و گویی با غیبت عنصر مذکور، احساس خطر می کنند؟ به نظر می رسد که جهت پاسخ به پرسش مذکور می توان 3 دلیل عمده و محوری را مطرح کرد:
اولا، رژیم اشغالگر قدس از زمان تاسیس نامشروع خود سعی کرده تصویر یک سرزمین به اصطلاح موعود را برای حامیانش ارائه کند که در آن می توان نهایتِ صلح و آرامش و ثبات را در یکی از پرهرج و مرج ترین مناطق جهان تجربه کرد. درست به همین دلیل هم است که در سال های گذشته بارها و بارها شاهد بوده ایم صهیونیست ها تاکید داشته اند که نظام سیاسی آن ها تنها دموکراسی واقعی در منطقه خاورمیانه است.
به بیان ساده تر، آن ها سعی داشته اند تا اراضی تحت اشغال رژیم صهیونیستی را به مثابه مدینه فاضله ای در خاورمیانه ای پرتنش و مملو از جنگ معرفی کنند. تحقق یک چنین سناریویی نیز تنها در صورت امکان پذیر است که کشورهای منطقه خاورمیانه به نحو گسترده ای با یکدیگر درگیر باشند و در تنش به سر ببرند.
از این رو، در شرایطی که مثلا اخیرا ایران و عربستان توافق احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک و تنش زدایی از روابطشان را امضا کرده اند و این توافق، نمودهای ثبات بخش منطقه ای را در کشورهایی نظیر یمن نشان میدهد، عملا زنگ خطر برای صهیونیست ها به صدا در آمده و به طور خاص با توجه به اوج گیری اعتراضات و درگیری های اخیر در اراضی اشغالی و به جان هم افتادنِ صهیونیست ها، تصویر واقعی آنچه رژیم صهیونیستی در حقیقت است، بیش از پیش در برابر چشمان افکار عمومی جهان قرار گرفته است. موضوعی که بدون تردید حامل خسارات و هزینه های سنگینی برای رژیم صهیونیستی است.
دوم، رژیم صهیونیستی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش های گسترده ای را با هدف منزوی سازی کشورمان در ابعاد بین المللی و به ویژه منطقه ای، در دستورکار قرار داده است و سعی کرده جدای از اینکه مانع از شکلگیری روابط مثبت و سازنده میان کشورهای منطقه و ایران می شود، در عین حال، روابط این کشور در سطح بین المللی و در قالب پرونده های حساس مرتبط با آن نظیر پرونده اتمی ایران را نیز تا جای ممکن با خرابکاری های خود محدود و تضعیف کند.
از این منظر، حاکم شدن فضای آرامش بر خاورمیانه و به طور خاص تنش زدایی از روابط خارجی ایران در بُعد منطقه ای با کنشگران موثر در منطقه غرب آسیا، تهدیدی جدی برای منافع راهبردی صهیونیست ها به حساب می آید. اهمیت این مساله زمانی بیش از پیش مشخص می شود که بدانیم رژیم اشغالگر قدس تحت نخست وزیری بنیامین نتانیاهو در مدت اخیر، به واسطه پافشاری خود بر دستورکار و طرح اصلاحات قضایی اش که به زعم مخالفان وی نوعی هموار کردن راه از سوی وی جهت برقراری دیکتاتوریاش در اراضی اشغالی است، چه در داخل و چه در سطح منطقه و فرامنطقه، به شدت منزوی شده و با چالش های عدیده ای نیز مواجه گشته است.
به بیان ساده تر، اکنون این اسرائیل است که در گرداب انزوای منطقه ای و بین المللی و به ویژه تنش های داخلی گرفتار شده است. موضوعی که در نوع خود زنگ هشدار جدی را برای این رژیم به صدا درآورده است.
سوم، در نهایت باید گفت که رژیم اشغالگر قدس همچون دولت های امپریالیستی در اقصی نقاط جهان، جنگ و تنش در منطقه نزدیک به خود و حتی ورای آن را نه به چشم بحران، بلکه فرصت می بینند. در واقع این رژیم با اوج گیری و انفجار بحران های امنیتی، سعی می کند تا جای ممکن منافع خود را تامین کند و در کلیت این معادله مسائل حقوق بشری و امثالهم هیچ جایگاهی را ندارند.
از این رو باید توجه داشت که وجود جو تنش و درگیری در منطقه خاورمیانه، تا حد زیادی به صهیونیست ها کمک می کند تا آن ها بتوانند به کشورهای منطقه سلاح بفروشند و منافع اقتصادی گسترده ای را به جیب بزنند. البته که در کنار منافع اقتصادی، رژیم اشغالگر قدس تحرکات گسترده ای را نیز علیه مخالفان خود همچون کشورمان ایران در دستورکار قرارمی دهد و تضعیف منافع ملی ایران را نیز در دستورکار قرار می دهد.
از این منظر اساسا وجود جو تنش و درگیری در منطقه خاورمیانه، برای اسرائیل فضای یک بازی دو سر سود را تداعی می کند. موضوعی که رهبران صهیونیست سال هاست نشان داده اند، نمی توانند از آن چشم پوشی کنند.