آن گونه که ضدانقلابِ انحلال طلب با بهره گیری از همه ظرفیت پروپاگاندایی خود می گوید و میکوشد که فضا را ترسیم کند، جمهوری اسلامی از زمان تأسیس تاکنون، هیچ خاصیت و کارآمدی نداشته و در طول ۴۴ سال اخیر مُدام پسرفت داشته و در موضع ضعف بوده است، اما آن چه واقعیت ها نشان می دهد این که علیرغم ضعف ها و نقص ها در برخی قسمت ها، کارآمدی کلیت نظام و موفقیت های آن چیزی نیست که بتوان چشم بر روی آن فروبست.
از سویی دیگر به تعبیر یکی از اساتید حوزه رسانه و فرهنگ، ما در عصری زندگی میکنیم که نه تنها هیچکس خود را مخالف مردم، آزادی، قانون، امنیت و صلح معرفی نمیکند؛ بلکه مستبدترین افراد، ظالمترین نظامهای سیاسی و مستکبری عالم هم، خود را طرفدار حقوق بشر، آزادی، صلح و امنیت معرفی میکنند. «مردم» کلیدواژهای است که هر کسی برای پیشبرد مقاصد و اهدافش، هر چند این اهداف و مقاصد ضد مردمی هم باشد؛ به آن دستبرد زده و مرتب از مردم دم میزند.
در این بلبشو که رسانهها نیز در ایجاد و توسعه آن بیتأثیر نبودهاند، عدهای خود را در جایگاه «صدای مردم» جا میزنند و در عین انکار واقعیتهایی از جنس نکته ای که در صدر این نوشتار بیان شد، میکوشند روایت نادرست خود را در ذهن و قلب مخاطب نفوذ بدهند و با ضریب دادن رسانهای، آن را به عنوان روایت قطعی و غالب جا بزنند.
قضایای چند ماه اخیر کشور و تأثیر و تأثرات جنگ ترکیبی و شناختی ۱۴۰۱ علیه نه تنها نظام جمهوری اسلامی بلکه ملت ایران نشان داد که ما با وجود برخی ادعاها در جبهه انقلابی دچار ضعفهایی به خصوص از جنس رسانه هستیم؛ اگر این گونه نبود، رهبر انقلاب چندین مرتبه در همین مدت بر لزوم اهتمام نسبت به جهاد تبیین تأکید نمیکردند.
باید بپذیریم که یک جای کار لنگ میزند. باید قبول کنیم که یک جاهایی ایراد و ضعف داریم که اگر این پذیرش صادقانه وجود داشته باشد طبعاً از پیِ آن، میل و اراده ای جدی به منظور ایجاد تغییر در ما شکل می گیرد و این مسأله به حول و قوه الهی زمینهساز یک جنش امیدبخش میشود و به راستی که چه خوب است در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، ما خود زمینهساز آغازی باشیم بر پایان ضعفها و نقصهایمان به خصوص در ساحت رسانه. اول بپذیریم بعد فکر کنیم و نقشه بریزیم برای جبران مافات.