قبل از رخدادهای اخیر در ایران، فضای رسانهای جهان بهدلیل تبعات بسیار گسترده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی جنگ اوکراین بر این حوزه متمرکز بود.
رسانههای غربی با به راه انداختن شدید جنگ موج چهارمی علیه روسیه و ارسال انبوه مدرنترین تجهیزات آفندی و پدافندی به اوکراین تلاش داشتند روسیه را برای همیشه از عرصه بازیگری فعال در نظام بینالملل حذف کنند.
این اقدامات بهدلایل مختلف از جمله عدم همراهی سایر کشورهای تاثیرگذار جهان بهویژه چین، هند و… و همچنین بازیگری فعال روسیه در موضوع انرژی و یارگیری از کشورهای تولیدکننده انرژی که همپیمان آمریکا هستند، عملا با شکست روبرو شد و این جنگ نیابتی نتوانست دستاورد مورد انتظار را برای غرب داشته باشد.
اکنون روسیه به بخش مهمی از اهداف میدانیاش رسیده و توانسته میان اروپا و آمریکا از یک سو و آمریکا با سایر متحدانش (عربستان، ترکیه و…) شکاف ایجاد کند.
مردم و مسئولان اوکراین هم که بیشترین هزینههای مالی و انسانی متوجه آنان است دچار ضعف روحیه، سرخوردگی و خستگی شده و انگیزه همراهی با اهداف غرب را از دست دادهاند.
آمریکا و غرب با تمرکز بر رخدادهای اخیر در ایران و دروغپردازی در مورد صادرات انبوه تجهیزات نظامی ایران به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، به صورت همزمان چند هدف را دنبال میکنند:
اول؛ بهدلیل ناکامیهای مستمر در بحران اوکراین و زیر سوال رفتن سیاستهای آمریکا و اروپا در این حوزه، دیگر تمرکز رسانهای بر بحران اوکراین نه تنها سودی برای غرب ندارد بلکه با مطرح شدن شکستهای غرب از یک سو و افزایش فشارهای معیشتی و انرژی بر مردم اروپا از سوی دیگر مشکلات غرب را جدیتر میکند.
دوم؛ تمرکز بر اخبار تحولات ایران و دروغپردازی مستمر در مورد شرایط داخلی ایران برای آمریکا و غرب در شرایط کنونی مزیتهای زیادی دارد:
الف) به حاشیه رفتن تحولات اوکراین نزد افکار عمومی
ب) مشغولسازی افکار عمومی کشورهای غربی به موضوعاتی که ماهیت حقوق بشری دارد و با چاشنی دروغ میشود از آنها سوژههای متاثرکننده برای فریب مردم تولید کرد.
ج) فعال کردن سلبریتیهای غربی و اظهارنظرهای متعدد آنها که طبیعتا بر مردم اثرگذار است و علاوه بر اینکه بر محبوبیت سلبریتیهای غربی بهدلیل حمایت از حقوق بشر میافزاید، ذهن مردم را نیز درگیر میکند.
د) القاء این باور به مردم اوکراین و افکارعمومی غرب در چارچوب سیاست ایرانهراسی که شکست غرب در اوکراین بهدلیل حمایت ایران از روسیه و تجهیزاتی است که ایران در اختیار روسیه قرار داده است. آنها از این طریق و با مرتبط کردن اخبار جعلی حقوق بشری از تحولات ایران و نقش ایران در بهاصطلاح کشتار مردم اوکراین و شکست سیاستهای غرب، عملا خود را از این غائله بیرون میکشند.
در این مقوله رژیم صهیونیستی و رسانههای وابسته به آن هم فعالیت گستردهای دارند زیرا علاوه بر مشترک بودن مزایای ذکر شده برای جریان غربی و عبری، فرصت مغتنمی را برای جلوگیری از بازتاب دستاوردهای کمنظیر مقاومت در انتفاضه سوم در کرانه باختری و همچنین به زانو در آوردن رژیم صهیونیستی توسط حزبالله لبنان در مناقشه مرزی بر سر میدان گازی «کاریش» فراهم میکند.
طبیعتا کشتار بسیار خشن فلسطینیها از سوی رژیم صهیونیستی در انتفاضه سوم و آمار بالای آن که نقض آشکار حقوق بشر است میتواند تحتالشعاع بزرگنمایی و دروغپردازی در مورد تحولات ایران قرار بگیرد.
اگرچه بهدلیل فعالیت همهجانبه سفارتخانههای غربی در ایران، این کشورها کاملا با ماهیت و گستره رخدادهای اعتراضی در ایران که تقریبا به صفر رسیده آشنا و آگاه هستند اما بهدلایل ذکر شده، روند دروغپردازی از سوی رسانههای غربی با جعل سوژههای جدید همچنان ادامه خواهد یافت.