یورش اخیر نیروهای “اف بی ای” به اقامتگاه “دونالد ترامپ” رئیس جمهور سابق آمریکا در کالیفرنیا(عمارت مار ا لاگو) و اوج گیری نوعی جنگ و منازعه سیاسی تمام عیار میان ترامپ و حزب جمهوریخواه از یک سو، و نظام قضایی آمریکا و اف بی آی و البته حزب دموکرات و جامعه اطلاعاتی-امنیتی آمریکا از سوی دیگر، یکی از مسائل و موضوعات مهمی است که در روزهای اخیر جریان های سیاسی و رسانه ای آمریکایی و حتی بین المللی به نحو قابل ملاحظه ای به آن پرداخته اند.
در این چهارچوب به طور خاص کشف میزان قابل توجهی از اسناد فوق محرمانه دولت آمریکا که مرتبط با تسلیحات اتمی این کشور هستند در اقامتگاه ترامپ و متعاقبا نوعِ واکنش ترامپ و حامیان افراطی اش به این مساله، خبر از ملتهب شدنِ مجدد عرصه سیاست داخلی آمریکا و آغاز دور تازه ای از تنش و جنگ قدرت در این کشور می دهد. با این همه، اینطور به نظر می رسد که معادله مذکور، حامل چهار پیام عمده است که توجه به آنها کاملا ضروری به نظر می رسد.
یک: مردم در محاسبات راهبردی و منازعات سیاستمداران آمریکایی هیچ کاره هستند
یکی از ابتدایی ترین پیام های تنش های اخیر در عرصه سیاست داخلی آمریکا با محوریت بورش نیروهای اف بی آی به اقامتگاه ترامپ در کالیفرنیای آمریکا، قربانی بودنِ مردم این کشور و بی توجهی سیاستمداران و احزاب سیاسی اصلی این کشور به آن ها است.
در واقع، منازعات اخیر این نکته را بیش از هر زمان دیگری آشکار کرده که جناح ها و احزاب سیاسی در آمریکا و حامیانشان در چهارچوب معادلات سیاسی صرفا به منافع خود می اندیشند و در این مسیر هیچ ابایی هم از ایجاد تنش و آشوب های گسترده داخلی به هزینه مردم آمریکا ندارند. در واقع از چشم آن ها، مردم صرفا ابزاری هستند که در راستای برخی منافع خاصِ سیاسی بسیج می شوند و باید از آن ها استفاده کرد.
دو: گزاره فروپاشی ساختار سیاسی آمریکا و افول هژمونی این کشور کاملا جدی است
یکی دیگر از پیام های تنش های اخیر سیاسی در آمریکا با محوریت یورش نیروهای اف بی آی به خانه ترامپ، عیان شدنِ بیش از پیشِ سست بودن ساختارهای سیاسی در آمریکا و البته هژمونی ادعایی این کشور در عرصه بین المللی است. در این راستا، تنش های مذکور تا حد زیادی نشان داده اند که تا چه اندازه خطر قطبیگراییِ سیاسی در جامعه آمریکا جدی است و هر تنشی به صورت بالقوه از این ظرفیت برخوردار است که به یک جنگ و خشونت تمام عیار در این کشور تبدیل شود.
در این میان، تنها چیزی هم که مورد توجه قرار ندارد، قدرت منطق و استدلال است. در این راستا شاهد بودیم که ادعاهای دور و دراز سیاستمداران آمریکایی در بابِ تعهد آن ها به قانونمداری تا چه اندازه بی پایه است. کما اینکه حزب جمهوریخواه تنها اندکی پس از طرح اتهامات مختلف علیه ترامپ، به جای اینکه به این نکته بپردازد که اساسا اصلِ موضوع چیست، به صورت کامل و متحد در پسِ وی قرار گرفت و از او حمایت کرد.
در واقع جمهوریخواهان تحولات اخیر در آمریکا را به مثابه تلاشی جهت ضربه زدن به کلیتِ حزب متبوع خود و نَه فقط فردی نظیر ترامپ ارزیابی کرده اند و حتی به ناحق نیز حاضرند که به حمایت از دونالد ترامپ بپردازند. مساله ای که نشان می دهد تا چه اندازه عرصه سیاسی آمریکا چند دسته و پُر از گسل هایی است که هر آن احتمالِ فعال شدن آن ها و خلق فجایعی قابل توجه وجود دارد.
سه: گزاره وقوع جنگ داخلی در آمریکا به هیچ عنوان دور از انتظار نیست
یکی دیگر از پیام های تنش های اخیر در آمریکا با محوریت اقدام ترامپ در نگهداری اسناد محرمانه دولتی در خانه شخصی خود و متعاقبا جبهه گپری های جدی سیاسی در این رابطه، ارسال این سیگنال به جامعه آمریکا و البته جهان است که طرح گزاره احتمال وقوع جنگ داخلی در آمریکا به هیچ عنوان بعید یا عجیب و غریب نیست. در این راستا در مدت اخیر حتی شاهد بوده ایم که برخی ناظران و تحلیلگران آمریکایی حتی در این مورد هشدار داده اند و خواستار خویشتن داری جریان های سیاسی و سیاستمداران آمریکایی در این رابطه شده اند.
استدلال اصلی طرفداران این دیدگاه نیز مبتنی بر این اصل است که قطبی گرایی و شکاف های سیاسی و اجتماعی در داخلی جامعه آمریکا که به طور خاص از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا در سال 2016 به نحو بی سابقه ای تعمیق شده اند، عملا در شرایط کنونی زمینه های مساعدی را جهت وقوع یک انفجار بزرگ در جامعه آمریکا دارند و می توانند بر بستر اندک تنش های ایجاد شده در جامعه آمریکا سوار شده و فجایعی بزرگ را خلق کنند.
در این رابطه جهان هنوز صحنه های مرتبط با رژه نیروهای مسلح حامی ترامپ در شهرهای مختلف آمریکا در جراین انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا را فراموش نکرده است. ظرفیتی که هر لحظه امکان دارد در قالب حمایت از ترامپ به وقوع انفجار بزرگ در جامعه آمریکا ختم شود.
چهار: ترامپ و قرار گرفتن در مقابل یک دوراهیِ سرنوشت ساز
یکی دیگر از پیامدهای جنجال های اخیر با محوریت یورش نیروهای اف بی آی به خانه ترامپ، قرار گرفتن دونالد ترامپ رئیس جمهور جنجالی سابق آمریکا در یک دو راهی سرنوشت ساز است. در این راستا، عده ای از تحلیلگران بر این باورند که اتهامات جدید مطرح شده علیه ترامپ که ذیل قوانین مرتبط با جاسوسی و امنیت ملی آمریکا قرار می گیرند و در نوع خود بی سابقه هستند، کار را برای ترامپ به جایی خواهند رساند که در نهایت وی محکوم به این خواهد شد که موجب درزِ اسناد فوق محرمانه دولت آمریکا به رقبا و دشمنان بین المللی این کشور شده و همین مساله وی را به زندان و یا حتی اعدام رهنمون خواهد کرد.
از چشم اندازی کلان تر نیز، اگر اف بی آی و وزارت دادگستری آمریکا نتوانند اتهامات خود علیه ترامپ را ثابت کنند، به احتمال فراوان وی نه تنها بختِ مسلم پیروزی در انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان برای انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا خواهد بود بلکه حتی شانس فراوانی را نیز پیدا خواهد کرد تا بار دیگر رئیس جمهور آمریکا شود و به کاخ سفید راه پیدا کند. از این رو، ترامپ شرایط کنونی را فرصتی طلایی برای خود میبیند و سعی دارد به هر نحو ممکن، قواعد بازی را در راستای منافع خود وارونه سازد و یک پیروزی طلایی را برای خودش رقم بزند. مساله ای که در صورت تحقق می تواند بار دیگر آمریکا را وارد دوره ای از بحران و تنش در دو عرصه داخلی و بین المللی کند. البته که در صورت وقوع این سناریو نیز همانطور که پیشتر گفته شد، مردم آمریکا بزرگترین قربانیان هستند.