طی دوران همکاری با کمپانی مرسدسبنز وقتی از قائم مقام شرکت در خصوص کشورمان در قالب تاسیس شرکت تاپخودرو با مشارکت ایرانخودرو و احداث سایت مونتاژ E کلاس ریسک ها را جویا شدم پاسخ داد: «اگر این ترس را داشتیم، اصلا این کار را شروع نمیکردیم! به خاطر اینکه تصویری که مرسدسبنز قصد دارد در ایران داشته باشد، مسلما بازتاب بزرگی در تمام دنیا خواهد داشت. ما در ویتنام، آفریقایجنوبی و هند تجربههای مونتاز مرسدسبنز را داریم و…» طبق صحبتهای او، پروژه بنز تقریبا مو به مو در کشورهایی مانند آفریقای جنوبی و هند پیاده شده بود. در هند سرمایهگذاری این شرکت برای احداث کارخانه خودروی سواری به مساحت ۱۰۰ هکتار در سال ۱۹۹۴ تا کنون سبب اشتغال یکهزار نفر و تولید ۹ کلاس مرسدسبنز از جمله S کلاس و مایباخ Sکلاس و تولید بیش از ۱۸هزار دستگاه خودرو در سال شده است؛ بعدها متوجه شدم که «دایملر» تمایل داشت، در صورت موفقیت طرح خود در ایران، کشورمان را به مرکز پایلوت در منطقه برای صادرات بنزهای تولیدی به همسایگان ما تبدیل کند! در کنار طرح ناموفق مونتاژ، این شرکت توانست پس از دههها، سرانجام بهصورت مستقیم اقدام به واردات CBU در کلاسهای ،E، C، S، SL SLK و… کند و به رقیبی برای محصولات «بامو» در بازار کشور تبدیل شود. بیش از ۱۵سال از آن روزها گذشته و رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… شرایط حال حاضر کشور را به گونهای متفاوت از گذشته رقم زده و کشوری که قرار بود صادرکننده مرسدسبنز به کشورهای همجوار باشد، حالا در تلاش صادرات موفق پراید و… به عراق، سوریه و جمهوری آذربایجان است!
بهتازگی «طرح واردات خودرو» به شرط صادرات خودرو و قطعه، بدون درگیر کردن منابع ارزی برای انتقال پول در مجلس تصویب شده و در یک بند مهم آن میزان واردات، از سوی وزارت صمت و هیاتوزیران تعیین خواهد شد! با بررسی شرایط حاکم بر اقتصاد و بهویژه صنعت خودرو کشور این پرسش مطرح می شود که قدرت صادراتی خودروسازان ما بهصورت منطقی و واقعبینانه چه میزان است؟
در حالی تعیین سقف واردات خودرو به وزارت صمت سپرده شده که وزیر صمت، خود یکی از مخالفان واردات خودرو، حداقل تا یک سال پیشروست! به اضافه اینکه با توجه به وجود محدودیتهای گذشته در این طرح که شامل واردات خودرو تا سقف قیمتی ۴۰هزار دلار و با پیشرانهای کمتر از حجم ۲۵۰۰سیسی میشود، اگر یکی از ارزانترین خودروهای وارداتی را «تویوتا کرولا ۲۰۲۲» با قیمت جهانی حدود ۲۰هزار دلار در نظر بگیریم، حداقل سه دستگاه پراید حدود ۷هزار دلاری باید صادر شود تا در مقابل آن، یک دستگاه کرولا وارد شود! بازار کشور حدودا به واردات ۶۰ تا ۷۰هزار دستگاه خودرو بهصورت میانگین در طول سال نیاز دارد تا تعادلی نسبی را تجربه کند. برای واردات حداقل ۷۰هزار خودروی ۲۰هزار دلاری، باید ۲۱۰هزار دستگاه پراید ۷هزار دلاری صادر شود تا ارز مورد نیاز واردات این خودروها به کشور تامین شود؛ این یعنی به جز نیاز بازار داخلی کشور به خودروی داخلی که حدود ۲/۱ تا ۳/۱میلیون دستگاه است و خودروسازان تا این لحظه توانستهاند تنها به عدد ۹۰۰هزار دستگاه برسند، در حالت نرمال باید سالانه خودروسازان داخلی، مجموعا ۵/۱ تا ۶/۱میلیون دستگاه (با مجموعه خودروهای صادراتی) با چنین زیان انباشته و مشکلات متعدد تولید و تامین قطعه، تولید کنند!
از این گذشته تحریمهای سنگین و نپذیرفتن FATF عملا داشتن تجارت شفاف و آسان با کشورهای دنیا حتی در قالب خرید خودرو را تقریبا غیرممکن کرده است. پاشنه آشیل دیگر این موضوع، قیمت دلار برای ارزشگذاری این خودروها در بازار فروش داخلی است؛ بازاری که همین امروز، یک دستگاه «بامو ۷۳۰» مدل ۲۰۱۸ صفر کیلومتر نزدیک به ۸میلیارد تومان است؛ بسیاری از خودروهای وارداتی در بازار کشورمان با دلار ۴۰هزار تومان فروخته میشوند، نه ۲۸هزار تومان! درصورتی که قیمت مدل ۲۰۲۲ سری ۷ چیزی نزدیک به ۱۲۰هزار دلار است که ضربدر دلار ۴۰هزار تومان نزدیک به ۵میلیارد تومان خواهد شد! کاهش قیمت خودروهای داخلی، نیازمند مولفههای دیگری همچون کاهش قیمت ارز به دلیل تامین مواد اولیه تولید قطعات خودرو است.
اگر همهچیز طی این ۱۵سال بهآرامی پیش میرفت، حالا نهتنها به جای پراید، در حال صادرات مرسدسبنز بودیم، بلکه اصولا با فروش این خودروها، ارزآوری برای کشور ایجاد میشد و اثر مثبت جهانی آن، ورود دیگر بزرگان صنعت خودروسازی جهان به ایران را سبب میشد. همه اینها در حال حاضر شبیه یک چیز است: اثر جاودانه نویسنده شهیر «چارلز دیکنز» با نام «آرزوهای بزرگ».
نویسنده: مسیح فرزانه