در اینکه باید نسبت به مسئله بی حجابی های سازمان دهی شده واکنش نشان داد و برخورد کرد، تردیدی نیست، اما این برخوردها نباید در عین حال به درگیری با مردم بسط پیدا کند، که اگر تصمیم بر این باشد، برخورد با مسئولان و متولیان فرهنگ در کشور نیز نباید از قلم جا افتاده باشد.
امروز پس از گذشت بیش از چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، زمان مناسبی است که از نهادها و مسئولان فرهنگی و رسانه به صورت جدی سوال شود که با اختیارات و اعتباراتی که در دست داشتند، چه اقداماتی در نسبت با ترویج حجاب در جامعه انجام داده اند؟ چقدر دغدغه حجاب داشته اند؟ چند سریال و فیلم جدی درباره مسئله حجاب در جمهوری اسلامی تولید شده است که حجاب را به صورت صحیح معرفی و بی حجابی را به چالش بکشد؟ بعد از کتاب مسئله حجاب شهید مطهری چند کتاب و برنامه پیرامون آن تهیه و تولید شده است؟ مسئولان فرهنگی و رسانه ای در این باره هیچ مسئولیتی ندارند؟ مسئولان مرتبط با این حوزه نباید نسبت به نتایج مسئولیت و اقدامات خود پاسخگو باشند؟ اگر فردی در جامعه به جرم بی حجابی دستگیر و محاکمه شود، آیا نباید مسئولی که وظیفه سیاست گذاری و گسترش فرهنگ حجاب را بر عهده دارد محاکمه شود؟
آیا در میان مسئولان نظام، مدیری وجود ندارد که چالش بی حجابی دامن گیر خانواده او را نیز گرفته باشد؟ این پرسش های چطور، چه زمان و کجا باید مطرح و در پی پاسخ آن جستجو کرد؟
آیا تا به امروز شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما کرسی منظمی شکل داده اند که مسئله حجاب و اساسا میزان موفقیت و شکست ها در حوزه های فرهنگی را ارزیابی کرده و علل شکست را مورد بررسی قرار دهد؟ آیا وقت آن نرسیده که عرصه فرهنگ را به کسانی واگذار کنیم که از اهالی همین عرصه هستند و دغدغه مسائل فرهنگی جزو زیست روزمره آنهاست؟ زمان آن نرسیده تا مسائل سیاسی را از مسائل فرهنگی تفکیک کنیم و با حوزه فرهنگ به صورت سلیقه ای و شخصی مواجه نشویم؟
فرهنگ مسئله ای است که شاید در طول یک دهه دچار خدشه و چالش شود، اما برای اصلاح یا ساخت آن حداقل نیازمند به یکصد سال زمان نیازمند هستیم. اما درعین حال ایران عزیز مملو از فرهنگ و آداب و رسوم محلی، ملی و دینی است که می توان به آن افتخار و تکیه کرد و ما تنها باید زحمت حفظ آن را به روش خود بکشیم، اما متاسفانه گویی نه تنها توان فرهنگ سازی، بلکه حفظ ارزش های فرهنگی خود را هم نداریم، در پذیرش فرهنگ بیگانه البته مدتی است که استعداد عجیبی از خود نشان می دهیم.
مسئولان کشور باید درک کنند که نمی توان جامعه ای با هنجارهای اجتماعی و دینی مطلوب داشت، اما اقتصاد را غیردینی و ربوی اداره کرد. مسئله اقتصاد در همه جوامع دینی و غیردینی بر سایر حوزه ها از جمله فرهنگ و هنجارهای اجتماعی تاثیر مستقیمی به جای می گذارد و امروز نیز بی حجابی و هنجارشکنی در برابر فرهنگ بی نظیر ایرانی و اسلامی، نتیجه اقتصاد بیمار و سیستم مالی و پولی معیوب و کم کاری در حوزه هنجار سازی وترویج ارزشهاست نه علت های خیالی که مسئولین بر سر زبان خود تکرار می کنند.
پس در قدم نخست بیش آنکه برای اصلاح پوشش و بی حجابی به خیابان ها مراجعه کنیم، باید به دفاتر مدیران فرهنگی و رسانه ای مراجعه کنیم و سپس به اقتصاد پول مبنای کشور توجه کنیم تا پول تمام فکر و ذکر و خواب و خیال مردم نباشد، و وجدان، اخلاق، دوستی و گذشت در جامعه احیا شود.