علوم پایه یا علوم بنیادی (basic sciences) مجموعه علومی هستند که به بررسی بنیادین پدیدهها میپردازد و از بارزترین این علوم میتوان به ریاضیات، فیزیک، شیمی، آمار، زیستشناسی، زمینشناسی اشاره کرد. علوم پایه، زیربنای اصلی سایر دانشها محسوب میشود و به همین دلیل در مواقعی به کل علم تعمیم داده میشوند.
علوم پایه منشأ و زمینه ساز پیشرفت در دیگر زمینههای علمی است و هرگونه پیشرفت در فناوریها بدون رشد و توسعه در علوم پایه امکان پذیر نیست. علوم پایه به درک اساسی از پدیدههای طبیعی و فرآیندهایی که منابع طبیعی در آنها دگرگون میشوند، میپردازد.
مقام معظم رهبری در خردادماه ۱۳۹۸ در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها صراحتاً به این موضوع اشاره میکنند و میفرمایند: «بحث علوم پایه خیلی مهم است منتها چون دستاوردِ نقدِ حاضر و آمادهای برایش وجود ندارد، گرایش به آن در بین دانشجوها و کسانی که رشته انتخاب میکنند، کم است. باید ترتیبی داده بشود که گرایش به این دانشهای علوم پایه یک گرایش بهتری، و گرمتری از سوی دانشجویان باشد. و علوم پایه، هم نیاز دارد به سرمایهگذاری دولت؛ آموزش و پرورش در این زمینه وظیفه دارد؛ هدایت تحصیلی باید انجام بگیرد از طرف آموزش و پرورش؛ طوری این جوان را حرکت بدهند و هدایت تحصیلی بکنند که به سمت علوم پایه و مانند اینها حرکت بکند.»
ایشان در ادامه بر سرمایه گذاری در زمینه علوم پایه تاکید میکنند و یادآور میشوند: «ما در علوم پایه باید سرمایهگذاری مستمر بکنیم و حرکتمان حرکت پیشدستانه باشد؛ یعنی سعی کنیم به استقبال حقایق کشفنشده عالم برویم. پرداختن به علوم پایه و علوم بنیادی این خصوصیت را دارد که جامعه علمی را میکشاند به سمت کشف حقایق کشفنشده؛»
پرداختن به این نکته که هرگونه پیشرفت در فناوریها بدون رشد و توسعه در علوم پایه امکان پذیر نیست نیز مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است و ایشان در دیدار جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور در آبان ماه ۱۴۰۰ بر این موضوع تاکید کردند: «ما گفتیم که باید طوری حرکت بکنیم که در یک فاصله معقول زمانی -بنده چند سال قبل گفتم پنجاه سال بعد- ایران در دنیا منبع علم محسوب بشود؛…. ما باید چشم به این افق [بدوزیم]؛…. مرحله اول این است که ما امروز فاصلهی خودمان را با مرز دانش جهان پُر کنیم؛ ما فاصله داریم.
«مرحله دوم این است که از خطوط دانش جهانی و مرز دانش جهانی عبور بکنیم؛ یعنی بتوانیم خدمات جدید علمی و کشفیات جدید علمی را به دنیا عرضه کنیم؛ مرحله بعد هم این است که دنبال تمدن نوین اسلامی باشیم. یقیناً یکی از پایههای مهم هر تمدنی علم است -علم نافع- و ما که تکرار میکنیم «تمدن نوین اسلامی»، قطعاً یکی از پایههایش پیشرفت علمی است؛
«بحث آفرینش علمی مهم است. امروز کارهای علمی زیادی در کشور میشود، اما این کارها غالباً متفرعات بر آفرینش علمی دیگران است؛ آنچه نیاز هست و بایستی انجام بگیرد آفرینش علم است؛ باید خلّاق باشید، باید تولید کنید علم را که غالباً از کشف یک نیرویی در طبیعت به وجود میآید؛ یعنی نوآوری در علم ناشی از این است که یک قانونی را که در طبیعت وجود دارد و تا امروز کشف نشده، شما کشف میکنید، بر اساس آن تولیدِ علم میشود، بر اساس آن فناوریهای متعددی به وجود میآید. باید دنبال این باشیم؛ کشف یک حقیقتی در طبیعت، کشف یک سنّتی، یک ناموسی، یک عنصری در طبیعت الهی و صنع الهی موجب میشود که شما به یک نکته علمی پی ببرید، آن نکته علم خواهد بود، تدوین میشود، گسترش پیدا میکند، منتهی میشود به فناوری و مانند اینها.»
علاوه بر این تأکیدات، علوم پایه در اسناد بالادستی و قوانین از جمله سیاستهای کلی علم و فناوری، نقشه جامع علمی کشور، سند راهبردی کشور در امور نخبگان، سند ملی علوم و فناوریهای سلولهای بنیادی، قوانین برنامه توسعه چهارم، پنجم و ششم هم مورد توجه قرار گرفته است.
چالشهای پیش رو در حوزه علوم پایه
با این حال وضعیت و عملکرد دولتها در شاخصهای مرتبط با نیروی انسانی علوم پایه، وضعیت آموزش و پژوهش علوم پایه در دوره آموزش عمومی و میزان هزینه کرد اعتبارات پژوهشی دولت نشان میدهد به دلیل عدم ضمانت اجرایی اسناد و قوانین، مشخص نبودن وظایف دستگاههای اجرایی در اسناد بالادستی، مشخص نبودن سازوکارهای حمایتی، عدم اتخاذ قوانین موضوعه رشد نیروی انسانی علوم پایه متناسب با هدف گذاری ها نبود و از آن فاصله بسیاری دارد.
روند سالهای اخیر نشان میدهد تمایل دانشجویان به سمت تحصیل در اینگونه رشتهها به شدت کاهش یافته است. ضمن اینکه سهم هزینه کرد دولت در پژوهشهای پایهای در مقایسه با سایر حوزههای تحقیق و توسعه از نسبت ۲۶ درصد در سال ۱۳۹۵ به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۰ کاهش داشته است. وضعیت نامناسب اشتغال دانش آموختگان رشتههای علوم پایه و شیوه نامناسب آموزش در دوره آموزش عمومی نیز از دلایلی است که موجب شده توجه به علوم پایه کاهش یابد.
ضمن اینکه استعدادهای برتر نظام آموزش عمومی، گرایش کمتری به سمت تحصیل در رشتههای علوم پایه دارند. بسیاری از رتبههای برتر المپیادهای علمی در رشتههای ریاضی، شیمی یا زیست شناسی به جای ادامه تحصیل در همین رشتهها ترجیح میدهند در مقاطع بالاتر تحصیلی رشتههای فنی مهندسی و یا پزشکی ادامه تحصیل دهند. در صورتی که سازوکارهای جبرانی تعبیه نشود، این وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد. ضمن اینکه از دلایل عمده کاهش داوطلبان تحصیل در رشتههای علوم پایه، بیکاری گسترده در گروه علوم پایه است.
حسین نصیری کارشناس گروه آموزش عالی و تحقیقات دفتر آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس، با اشاره به اهمیت علوم پایه برای کشورها گفت: علوم پایه برای نه تنها کشور ما بلکه برای همه دنیا بسیار از اهمیت بالایی برخوردار است؛ واقعیت این است که در کشور ما اگر در حوزه فناوریهای هستهای، علوم پزشکی، سلولهای بنیادی، صنعت و فناوری هوا فضا و نانو پیشرفت کرده و به دستاوردهاییرسیدیم، مدیون توسعه و رشد علوم پایه بوده است.
اگر کشور نتواند در علوم پایه سرمایهگذاری کند در آینده وابسته خواهد شد
کارشناس گروه آموزش عالی و تحقیقات دفتر آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس افزود: علوم پایه در کلام رهبری بسیار جایگاه ویژهای دارد و ایشان از تعبیر پیش دستانه در علوم پایه نام میبرند و معنایش این است که اگر کشور نتواند در این زمینه سرمایهگذاری کند در آینده به سایر کشورها وابسته خواهد شد. به طور مثال ما در دوره کرونا توانستیم واکسن تولید کنیم که این به دلیل وضعیت مناسب حوزه آموزش و پژوهش علوم پایه بود که توانستیم به این دستاورد برسیم.
وی خاطرنشان کرد: علوم پایه اهمیت زیادی دارد و بسیاری از کشورها محصولات و فناوری خود را در حوزه علوم پایه انحصاری میدانند و آن را در اختیار سایر کشورها قرار نمیدهند، به عنوان نمونه کشوری که برای ساختن یک واکسن هیچ زیرساختی علمی در حوزه علوم پایه ندارد نمیتواند یکی دوساله به توسعه و ساخت واکسن بپردازد، بنابراین یک تلاش سی و چند ساله نیاز است که به این دستاوردها برسیم.
این پژوهشگر ادامه داد: در قوانین بالادستی مثل نقشه جامع علمی به دلیل اهمیت علوم پایه، یک راهبرد کلان به بحث علوم پایه پرداخته و در برنامه ششم به دلیل اهمیت این موضوع، تنها برای گروه علوم پایه در این برنامه هدف گذاری کمّی شده است. ما اسناد و قوانین را بررسی کردیم که ببینیم چرا وضعیت علوم پایه به این صورت است و در این حوزه چرا در سالیان اخیر سرمایه گذاری نمیکنیم. قوانین در این حوزه گاهاً از ضمانت اجرایی بالایی برخوردار نیستند و وظایف دستگاههای اجرایی اصلاً مشخص نیست.
وظایف دستگاهها و دانشگاهها و نهادهای سیاستگذار در حوزه علوم پایه مشخص نیست
وی افزود: وظایف دستگاههایی مثل وزارت علوم، بهداشت، دانشگاهها و دیگر دستگاهها مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد سیاستگذار مشخص و روشن نیست؛ به طور مثال در قانون آمده از علوم پایه حمایت شود اما چه حمایتی منظور است؛ حمایت مالی، انگیزشی یا غیره؟ نیاز است که یک قانون موضوعی مشخصی ناظر به این اسناد بالادستی تصویب شود که نبود آن در حال حاضر یک ضعف محسوب میشود.
بررسیها نشان میدهد که تعداد دانشجویان علوم پایه در سالهای اخیر کاهش داشته است، تعداد دانشجویان مقطع کارشناسی علوم پایه فاصله ۵۰ درصدی و تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم پایه فاصله ۶۰ درصدی با هدفگذاری برنامه ششم دارد. بیکاری، ضعف حمایت بخش دولتی، ضعیف بودن دانش آموزان در دروس علوم و ریاضی در دوره مدرسه از دیگر دلایل افت علوم پایه است
نصیری با اشاره به کاهش دانشجویان علوم پایه در سالیان اخیر گفت: بررسیها نشان میدهد که تعداد دانشجویان علوم پایه در سالهای اخیر کاهش داشته است و بسیار افت کردهایم؛ در سال ۹۶ هدف گذاری کشور برای دانشجویان مقطع لیسانس ۳۱۸ هزار و ۴۰۰ نفر بوده که تا سال ۱۳۹۹ باید به ۳۷۰ هزار نفر میرسید اما بررسی که انجام دادیم در سال ۹۶، تعداد دانشجویان مقطع کارشناسی ۲۴۴ هزار و ۲۱۹ نفر بوده و در سال ۹۹ به ۲۰۶ هزار نفر رسیده است؛ یعنی یک فاصله ۵۰ درصدی با آنچه که هدف گذاری شده است، وجود دارد و در تحصیلات تکمیلی حدود ۶۰ درصد این فاصله وجود دارد.
کارشناس گروه آموزش عالی و تحقیقات دفتر آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس با اشاره به دیگر دلایل کاهش دانشجویان علوم پایه اشاره کرد و گفت: یکی از دلایل آن بیکاری و دیگری ضعف حمایت بخش دولتی است و در واقع حمایتهای درستی صورت نمیگیرد؛ با توجه به اینکه بخش خصوصی هیچگونه ظرفیت و امتیازی در حمایت از علوم پایه نمی بیند.
وی با اشاره به تحصیل حدود ۶۰ درصد دانش آموزان رشته تجربی در رشتههای علوم پزشکی گفت: یکی دیگر از ضعفها در حوزه علوم پایه به ضعیف بودن دانش آموزان در دروس علوم و ریاضی در دوره مدرسه برمی گردد؛ به طوری که در آزمون تیمز و پرلز که یک آزمون عمومی برای ارزیابی سطح یادگیری علوم و ریاضی است، شاهد افت دانش آموزان هستیم که این موضوع در آینده به حوزه آموزش عالی و دانشگاه نیز سرایت میکند. قطعاً وقتی دانش آموز ما توانایی لازم در ریاضی و علوم را نداشته باشد، در دوره دانشگاه هم در حوزه علوم پایه به همین صورت است.
کاهش بودجههای حوزه علوم پایه در کشور در حالی اتفاق افتاده است که در آمریکا نزدیک به ۷۰ درصد کل اعتبارات تحقیق و توسعه آموزش عالی، در حوزه مرتبط با علوم پایه و سلامت به مصرف میرسد و این نسبت برای حوزههای فنی و مهندسی ۲۱ درصد و برای علوم انسانی نزدیک به ۱۲ درصد است و در سایر کشورهای توسعه یافته، روند حمایتهای بخش عمومی از علوم پایه افزایشی بوده است اما در کشور ایران کمتر در زمینههای علوم پایه و تحقیقات بنیادی سرمایه گذاری می کنند و سهم هزینه کرد دولت در پژوهشهای پایهای از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ روندی کاهشی داشته است.
افت واضح اعتبارات حوزه علوم پایه در بودجههای پژوهشی
نصیری افزود: در همه دنیا معمولاً بخش حاکمیتی از علوم پایه حمایت میکند و دلیل آن طولانی مدت بودن روند نتیجه گیری است. به طور مثال در رشتههای شیمی، فیزیک و ریاضی در یکی دو سال به نتیجه نمی رسیم اما بخش خصوصی به دنبال این است که در کمترین زمان به بیشترین سود برسد و به همین دلیل به این مسائل ورود نمیکند.
این پژوهشگر حوزه آموزش عالی خاطرنشان کرد: در بحث اعتبارات حوزه علوم پایه در قانون بودجه، اصول مختلفی داریم؛ فصل پژوهشهای پایه که اعتبارات حوزه علوم پایه از آن را گرفته میشود نسبت به سایر فصول مثل پژوهشهای کاربردی و توسعهای افت کرده است؛ به طوری که در سال ۹۶، اعتبارات تحقیق و توسعه در حوزه علوم پایه ۲۶ درصد بوده که به ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۰ کاهش یافته است که این اعتبارات احتمالاً به حوزههای دیگر تخصیص داده شده است.
بر اساس آماری که منبع آن گزارش عملکرد برنامه ششم توسعه است. در سال تحصیلی ۱۳۹۹ – ۱۳۹۸ تعداد کل دانشجویان گروه علوم پایه ۲۰۶ هزار و ۳۳۹ نفر بوده است که این میزان نسبت به دانشجویان دانشجویان کشور تنها ۶.۴۸ درصد است.
بیشترین حجم دانشجویان علوم پایه با ۱۰۵ هزار و ۵۷۸ دانشجو معادل ۵۱ درصد کل دانشجویان علوم پایه در دانشگاههای تحت نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مشغول به تحصیل و تحقیق هستند. در همین خصوص، حدود ۶۲ درصد دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاههای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در مقطع کارشناسی تحصیل میکنند. کمترین حجم دانشجوی علوم پایه با ۹۳۹ نفر دانشجو نیز مربوط به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی وابسته به دستگاههای اجرایی است.
دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم پایه نیز با ۵۷ هزار و ۲۷۲ دانشجو یعنی حدود ۲۸ درصد کل دانشجویان علوم پایه در میانه این طیف قرار دارد. از منظری دیگر حدود ۶۳ درصد از دانشجویان علوم پایه در دانشگاههای دولتی مشغول به تحصیل هستند و پذیرش دانشجو در این رشتهها در دانشگاههای شهریه محور ۳۷ درصد است. از همین رو در مقایسه با هدفگذاری برنامه ششم توسعه نشان میدهد که دولت در این زمینه ضعیف عمل کرده است و با وجود اینکه این میزان دانشجو در این گروه باید افزایش پیدا می کرده اما روند کاهشی را شاهد هستیم.
همچنین بررسی آمارها نشان میدهد شاخص تعداد دانشجویان علوم پایه و تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم پایه، از سال ۱۳۹۵ روند نزولی را آغاز کرده و این روند کاهشی طی سالهای بعدی نیز ادامه یافته و آمار تا ۶۰ درصد با هدفگذاری قانون برنامه ششم فاصله دارد.
چالش کاهش داوطلبان برای تحصیل در رشتههای علوم پایه
کاهش داوطلبان برای تحصیل در رشتههای علوم پایه یکی از چالشهای جدی در این رابطه است. این مهم از جمله موضوعاتی است که مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده است. دانشجویان رشتههای علوم پایه در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی از بین داوطلبان رشتههای ریاضی و تجربی پذیرش میشوند. آمار منتشر شده از سوی سازمان سنجش آموزش کشور نشان میدهد که طی سالهای اخیر تعداد داوطلبان گروه ریاضی با کاهش شدیدی مواجه شده است.
طبق آمار آزمون سراسری در سال ۱۴۰۱ فقط حدود ۱۰ درصد داوطلبان در گروه ریاضی ثبت نام کردهاند. این در حالی است که براساس آمار آزمون سراسری سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۰ این میزان به ترتیب ۱۹ و ۲۵ درصد بود. این موضوع درخصوص داوطلبان گروه علوم تجربی متفاوت است و عمده داوطلبان با هدف پذیرش در رشتههای گروه پزشکی به خصوص رشتههای دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی وارد گروه علوم تجربی میشوند.
نمودار آماری داوطلبان تجربی و ریاضی در مقایسه با تعداد کل داوطلبان در ۱۰ سال اخیر
متأسفانه الان به جای هدایت تحصیلی هدایت تحمیلی داریم
در همین زمینه دکتر محمدعلی زلفی گل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، درخصوص کاهش داوطلبان کنکور در رشتههای پایه و آسیب شناسی این موضوع و راهکار برای توسعه رشتههای علوم پایه گفت: توزیع متوازن استعدادها در رشتههای مختلف نیاز به یک عزم فرابخشی و فرا وزارتخانهای دارد.
وی گفت: در حال حاضر داوطلبان بر اساس آینده شغلی رشتههای خود را انتخاب میکنند نه بر اساس علاقه ذاتی و اینکه در کدام رشته استعداد بیشتری دارند. این موضوع خیلی مناسب نیست و باید هدایت تحصیلی بر اساس استعداد افراد باشد. متأسفانه الان به جای هدایت تحصیلی هدایت تحمیلی داریم. آینده شغلی تعیین میکند افراد در چه رشتهای درس بخوانند و برای اینکه این مشکل برطرف شود نیاز به عزم فرا بخشی دارد.
وزیر علوم حل مشکل بیکاری را مهمترین گام در توسعه رشتههای علوم پایه دانست و گفت: باید بیکاری را مشکل اول کشور بدانیم و تمام امکانات را بسیج کنیم تا برای همه رشتههای تحصیلی و همه اقشار شغل مناسب وجود داشته باشد.
وی اضافه کرد: در این زمینه باید کار فرهنگی کنیم. کار فرهنگی این است که نباید همه تحصیل کردگان دانشگاهی دنبال شغل دولتی باشند باید بحث کارآفرینی و کارآمدی جز برنامههای آموزشی دانشگاهها باشد و کسانی که از دانشگاه فارغ التحصیل میشوند به ویژه در مقاطع ارشد و دکتری در رشتههای علوم پایه با حمایتهایی که میشوند هم خودشان شرکتهای دانش بنیان تأسیس کنند و هم در شرکتهای دانش بنیان به کار گرفته شوند.
زلفی گل معتقد است اگر بحث شرکتهای دانش بنیان و و تولید دانش بنیان در کشور ما رونق بگیرد خود به خود برای همه رشتههای تحصیلی از جمله رشتههای علوم پایه شغل ایجاد میشود و آن زمان افراد بر اساس علاقه ذاتی خود رشته انتخاب میکنند.
نکتهای که وزیر علوم نیز به آن اشاره کرده است در آمارها رنگ واقعیت به خود گرفته است و در سال ۱۳۹۵ نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در همه گروههای علمی و در کلیه مقاطع تحصیلی، حدود ۲۲ درصد و در علوم پایه حدود ۲۴ درصد بوده است.
در حال حاضر داوطلبان بر اساس آینده شغلی رشتههای خود را انتخاب میکنند نه بر اساس علاقه ذاتی، این خوب نیست و باید هدایت تحصیلی بر اساس استعداد افراد باشد. متأسفانه الان به جای هدایت تحصیلی هدایت تحمیلی داریم. آینده شغلی تعیین میکند افراد در چه رشتهای درس بخوانند و برای اینکه این مشکل برطرف شود نیاز به عزم فرا بخشی دارد.
بررسیها نشان میدهد از هر ۱۰۰ نفر فارغ التحصیل دانشگاهی فقط حدود ۱۵ نفر از شاغلین دارای رشته و مقطع تحصیلی مرتبط هستند. در این میان، گروه علوم پایه با نسبت ۱۳ در میان سایر گروههای علمی، ضعیفترین وضعیت را داراست. در واقع وضعیت نامناسب اشتغال فارغ التحصیلان علوم پایه در کشور یکی از دلایل اصلی کاهش متقاضیان به سمت تحصیل در این رشته هاست.
با این حال بخش عمدهای از سرآمدی علمی ایران در سالهای اخیر در حوزه علوم پایه رخ داده است. کسب جوایز در المپیادهای علمی بین المللی، انتشار مستندات علمی با کیفیت در مجلات
معتبر بین المللی، ایجاد و گسترش علوم و فناوریهای جدید همانند «زیست فناوری»، «علوم و فناوری نانو»، «علوم شناختی»، «سلول های بنیادی»، «فناوری هسته ای»، «علوم و فناوریهای هوافضا» و… همگی بیانگر رشد علمی کشور در حوزههای مختلف به ویژه علوم پایه است.
علاوه بر حرکت در راستای مرزهای دانش، رجوع به آرا و نظرات دانشمندان و محققان ایرانی از طریق تقاضای داوری مقالات و ویراستاری علمی در مجلات علمی بین المللی را نیز باید به این مجموعه افزود.
در حوزه تولیدات علمی نقش گروههای علمی علوم پایه بسیار پُررنگ است. در بازه زمانی ۲۰۱۵ ۲۰۱۹ تولیدات علمی ایران در گروه علوم پایه ۷۰.۶۵۷ سند بوده است. این حجم از سند علمی نزدیک به ۳۸ درصد کل مستندات علمی ایران در این بازه زمانی است. نکته جالب اینکه گروه علوم پایه با داشتن حدود ۶ درصد دانشجو و نزدیک به ۱۴ درصد اعضای هیئت علمی سهم ۳۸ درصدی در مستندات علمی بین المللی کشور دارد.
با توجه به این آمار این مهم که آمار دانشجویان علوم پایه روند نزولی خود را آغاز کرده زنگ خطری برای کاهش نرخ تولیدات علمی این گروه است، از سوی دیگر سهم پایین گروه علمی علوم پایه در مقایسه با گروه سایر گروههای علمی، نشان از کم توجهی به رشتههای این گروه علمی و عدم توجه به نقش پژوهشهای علوم پایه در توسعه فناوریهای مهم و استراتژیک برای حال و آینده کشور است.
کاهش توجه به علوم پایه و به صدا درآمدن زنگ خطر برای کاهش نرخ تولیدات علمی
به منظور ارائه راهکار برای توسعه علوم پایه در کشور باید ابتدا چالشهای آن را شناخت. علوم پایه با چالشهایی از جمله برداشت نادرست از علوم پایه و مفهوم کاربردی شدن تحقیقات در این حوزه مواجه است.
به همین منظور گسترش تعاملات بین المللی، توجه به تجارب جهانی علوم پایه و زمانبندی کاربردی شدن آنها، توجه به تجارب جهانی علوم پایه و زمانبندی کاربردی شدن آنها، پژوهشهای بین رشتهای و همکاریهای علوم پایه و بالینی، بودجه ریزی مناسب پژوهشی کشور در علوم پایه، ایجاد و گسترش گرنت بادیهای قوی در حوزه علوم پایه، ایجاد سامانه تجمیع دادههای علوم پایه و استانداردسازی کمی و کیفی در این حوزه، اهمیت بخشی به علوم پایه در آموزشهای ابتدایی و متوسطه از جمله این راهکارها است.
همچنین تقویت آموزش علوم پایه در سایر حوزههای دانشی، ایجاد نظام انگیزشی رویکرد به رشتههای علوم پایه، پیوستگی آموزش عمومی و آموزش عالی، شکل گیری آزمایشگاههای ملی ارتقا جایگاه و شأن اجتماعی دانش آموختگان علوم پایه و پیوستهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در حوزه علوم پایه نیز از دیگر راهکارهایی است که میتواند به توسعه این علوم که پایه و اساس رشد علمی کشور هستند کمک کند.