قهوه، ورزش، روتین پوستی یا در یک کلام اینستاگرام

همه چیز درآنجا رنگ و بویی دیگر دارد. دنیای قشنگ اینستاگرام. همان دنیایی که آدم هایش صبح زود از خواب بلند می‌شوند و به باشگاه می‌روند و بعد قهوه صبحگاهی شان را می‌خورند و روز خود را همین قدر جذاب شروع می‌کنند. خانه آدم‌های این دنیا بزرگ است و مجلل و همیشه تمیز. لباس هایشان هر روز یک رنگ یا مدل. آن‌ها دغدغه‌ای ندارند جز پاکسازی پوست و رسیدگی به ظاهر و تناسب اندامشان. اگرهم خیلی فرهیخته باشند در کنار این کار‌ها تمام روز از موفقیت‌ها و فعالیت هایش عکس و فیلم می‌گیرند جوری که انگار درحال فتح دنیا هستند. اما دنیای رنگارنگ اینستاگرام  فرسنگ‌ها فاصله دارد با دنیای واقعی ما آدم ها. ما آدم‌های معمولی که صبحمان را با عجله  پوشیدن لباس شروع می‌کنیم تا مبادا از اتوبوس جا بمانیم و وقتی خسته و له ولورده از سرکار می‌آییم دیگر نه توانی برای رفتن به کافه و خوردن قهوه روزانه داریم و نه پولی برای ریخت و پاش‌های این چنینی. ما آدم‌های معمولی چشممان به عدد‌های قیمت دلاری است که زندگی روزمره و آرزو‌های قد و نیم قدمان به آن گره خورده.

تمامِ روز داریم به دنیای همدیگر سرک می‌کشیم

حالا دیگر تفریح رایج مردم همین اسکرول کردن دنیای دیگران در اینستاگرام شده است. تمام لحظات در مترو اتوبوس و تاکسی، شب قبل از خواب، صبح بلافاصله بعد از خواب بیدارشدن سرک کشیدن به این دنیای دیگران است. حالا برای آدم‌ها مهم است که بدانند فلان بلاگر امروز کجا می‌رود و چه می‌پوشد و چه کالا‌هایی را برایشان تبلیغ می‌کند تا آن‌ها هم شروع کنند به مصرف یا حسرت مصرف و خرید آنها. انگار ما آدم‌ها بعد از خستگی‌ها و نرسیدن‌ها و نشدن‌های طی روز پناه می‌بریم به دیدن زندگی دیگران. همان برشی که بخشی از آرزو‌ها و خواسته‌های ما هستند. برشی از لحظاتی که شاید برای ما آنقدر دور شده‌اند که نزدیک‌ترین راه برای رسیدن به آن‌ها دیدن آن‌ها از طریق گوشی همراهمان باشد.

اینستاگرام و مارپیچ حسادت

اینکه آمار‌ها به ما بگویند هر فردی حدود ۵۳ دقیقه در روزش را مشغول چرخیدن و گشت زدن در اینستاگرام است به این معنی است که بخش زیادی از زندگی ما تحت تاثیر این اپلیکیشن به ظاهر سرگرم کننده است. یعنی بخشی از طرز لباس پوشیدن، تفریحات و افکارمان در همان ۵۳ دقیقه تماشا و استفاده ما از اینستاگرام شکل می‌گیرد. حتی اگر خودمان متوجه نباشیم. یاسمن طباطبایی روانشناس معتقد است در بخش ناخودآگاه ذهن، تصاویری که در اینستاگرام و فضای مجازی افراد دریافت می‌کنند تثبیت می‌شود و کم کم می‌تواند به یک مدل رفتاری برای فرد در زندگی تبدیل شود. یعنی فرد با دیدن زندگی دلخواه دیگران آن را درگوشه ذهنش ذخیره می‌کند و تلاش می‌کند آن را در زندگی خود پیاده کند؛ و اگر به هر دلیل امکان پیاده سازی آن را نداشته باشد و آن را سرکوب کند به خشم و نفرت از خود و دیگران تبدیل می‌شود. «ذات انسان‌ها نیازمند به تایید و دیده شدن است. اما دنیای مدرن به دلیل گستردگی و محدود شدن روابط این تاییدشدگی و شناخته شدن افراد توسط دیگران را محدود کرده است. پس افراد به زندگی نمایشی در اینستاگرام روی می‌آورند. افراد نگاه می‌کنند که چه نوع ظاهر و چه نوع پوششی و چه نوع تفریحاتی آن‌ها را بیشتر در معرض نگاه دیگران قرار می‌دهد و به تایید می‌رساند تا از آن‌ها استفاده کنند. کاربران خود را با فیلتر‌های ادیت اینستاگرام به ظاهری زیبا و دلخواه دیگران تبدیل می‌کنند، با انواع رژیم‌های آسیب زا بدن خود را تحت فشار قرار می‌دهند، انواع عمل‌های زیبایی و خرید کالا‌های تجملی و هزاران راه دیگر تا دیده شوند و به تایید برسند.»

او معتقد است اینستاگرام انسان ها را به جنگ با خود کشانده است. جنگی نابرابر؛ «متاسفانه کاربران اینستاگرام دچار خشم و افسردگی بیشتری نسبت به کاربران سایر شبکه‌ها هستند. احساس بد نسبت به وضعیت بدن و ظاهر و زیبایی خود، احساس تنهایی بیشتر و دور شدن از خانواده، تغییر در کمیت و کیفیت خواب همگی از تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم اینستاگرام بر روی نوجوانان و جوانان است.»

یاسمن طباطبایی می‌گوید؛ «زمان در زندگی انسان مدرن به وسیله اینستاگرام و در کل فضای مجازی مخدوش شده است. افراد ساعت‌ها وقت خود را صرف دیدن و خواندن مطالبی می‌کنند که آورده‌ای برایشان نخواهد داشت و تنها حجم زیادی از اطلاعات بی‌فایده در ذهنشان انباشت می‌شود. کاربران زمان زیادی را برای گرفتن تعدادی عکس و سپس مرحله انتخاب و فیلتر و ادیت عکس و متن موردنظر برای آن صرف می‌کنند تنها به این دلیل که چند ثانیه‌ی گذرا دنبال کننده هایش آن را ببینند. دیدن چنین عکس‌هایی ممکن است حس حسادت را در برخی کاربران فعال کند و آن‌ها هم به جبران آن و به دلیل قرار گرفتن در این رقابتی که انتها ندارد تصاویر زیباتری از خود یا زندگیشان به نمایش بگذارند. همین عاملی می‌شود برای دورتر شدن کاربران از واقعیت و روی آوردن به زندگی نمایشی. این پدیده‌ای است که به آن «مارپیچ حسادت» می‌گویند. عکس‌هایی سلفی که روز به روز بیشتر می‌شود و جنگی که پایانی ندارد.»

ذائقه سازی عمومی به وسیله اینستاگرام

بودریار می‌گوید: «جامعه مصرف کننده، جامعه‌ای است که در آن مردم به دنبال تاییـد هویـت و تفاوت خود و تجربه شادمانی کردن از طریق خرید و مـصرف نظـام مـشترک نـشانه‌ها هستند. فرهنگ مصرفی مردم را ترغیب می‌کند که بیش از نیاز‌های زیستی خود مصرف کنند تا از این طریق فرآیند انباشت سرمایه ادامه پیدا کند و صحه‌ای شود بر عملکرد نظام سرمایه داری. در این فرهنگ  هویت و معنای زندگی افراد و همچنین تمایزشان با دیگری براساس داشته‌های فرد استوار است. آدم‌ها حس هویتشان و اینکه چه کسی هستند را از طریق آنچه مصرف می‌کنند به دیگران عرضه می‌کنند. به نظر وبلن، مصرف چشمگیر، تن آسایی بسیار و. شیوه‌های هستند که انسان‌ها به کمک آن‌ها می‌کوشند در چشم همسایگان و عموم مردم برتر جلوه کنند و در ضمن، برای خود نیز ارزش بیشتری قائل شوند.»

دیدن چنین عکس‌هایی ممکن است حس حسادت را در برخی کاربران فعال کند  و آن‌ها هم به جبران آن و به دلیل قرار گرفتن در این رقابتی که انتها ندارد تصاویر زیباتری از خود یا زندگیشان به نمایش بگذارند. همین عاملی می‌شود برای دورتر شدن کاربران از واقعیت و روی آوردن به زندگی نمایشی. این پدیده‌ای است که به آن «مارپیچ حسادت» می‌گویند

افراد در اینستاگرام معمولا افرادی را دنبال می‌کنند که دوست دارند مانند آن‌ها عمل کنند یا مانند آن‌ها زندگی کنند، این افراد برای ایجاد محتوا و  برای جذب مخاطب بیشتر در هر عکس از پوشش متفاوت، آرایش متفاوت و. استفاده می‌کنند، افرادی که آن‌ها را دنبال می‌کنند تصادفی یا آگاهانه سعی می‌کنند آن فرد را به عنوان الگوی مصرفی خود برگزیند و مانند آن‌ها عمل کنند. درنتیجه فرد به تقلید از او در نحوه‌ی مصرف خود در امور مختلف می‌پردازد، این محتوا‌های تولید شده توسط افراد مختلف در شبکه اجتماعیِ اینستاگرام باعث می‌شود  ابتدا برخی از چیز‌هایی که نیاز به مصرف آن‌ها اهمیت چندانی ندارد در اولویت مصرف قرار گیرند و هم میزان مصرف افزایش پیدا کند، یعنی اینستا گرام هم برای مخاطب به وسیله نفوذی که دارد ذائقه سازی می‌کند و در نتیجه این ذائقه سازی او را به مصرف بیشتر سوق می‌دهد. کاربران پربازدید اینستاگرام یا به اصطلاح امروزی‌تر بلاگرها، هر کدام به نوعی سعی می‌کنند صفحه خاص و متفاوت خود را داشته باشند در حالی که اکثر آن‌ها یک مسیر تکراری اشتراک گذاری زندگی شخصی خود را دارند، به عبارتی یک  نوع ذائقه سازی عمومی در اینستاگرام شکل می‌گیرد که نتیجه آن افزایش هرچه بیشتر مصرف گرایی است.

اندیشمندان معتقدند در پدیده خرید کردن افراد با دونوع خرید فایده گرایانه و خرید فراغتی مواجه هستند. خرید فراغتی این روز‌ها به واسطه اینستاگرام و آنلاین شاپ‌ها به پدیده قابل توجهی تبدیل شده است. بخش زیادی از خرید‌های اینترنتی خرید‌هایی هستند که از قبل برنامه ریزی نشده و صرفا کاربران با گشت زدن در فضای اینستاگرام و دیدن کالا‌های پر زرق و برق ترغیب به خریدن آن‌ها کرد. صاحبان صفحات مجازی با علم به این موضوع به وسیله ترفند‌های مختلفی، چون عکس‌ها و ویدویو‌های ادیت شده و جذاب، نورپردازی‌های تاثیر گذار و جملات متناسب با نیاز کاربران  او را به حس نیاز کاذب برای خرید کالا برساند.

جالب است بدانید زنان یکی از مهمترین اهداف تبلیغات در اینستاگرام هستند. شوی لباس، ارائه مدلینگ و الگو‌های تازه و جذاب، چاقی و لاغری و تناسب اندام، محصولات آرایشی و بهداشتی، آشپزی، دکوراسیون و پروژه‌هایی از این دست همگی توانسته اند با تکیه بر ویژگی‌های منحصر به فرد زنان در گرایش به خرید، جایگاه خوبی در این برنامه پیدا کنند. دیدن هرروز کالاهایی زیبا و متنوع افراد را متمایل می‌کند به خرید. چه در توان مالی او و خانواده باشد چه نباشد.

از همین رو کارشناسان معتقدند افراد روز به روز به نیاز‌های کاذب خود جواب مثبت داده و در دام مصرف گرایی افتاده. چرخه‌ای که انتهایی ندارد و اشتهای فرد را برای هرچه خرید بیشتر افزایش می‌دهد.

آمار‌ها چه می‌گویند؟

اینستاگرام در این سال‌های اخیر آنقدر در تار و پود زندگی آدم‌های همه جای دنیا رخنه کرده است که بد نیست نگاهی به آمار‌های جالب استفاده از آن بیندازیم.

اینستاگرام در میان تمام سایت‌های محبوب دنیا توانسته سیزدهمین مقام را در میزان محبوبیت به دست آورد. بیراه نیست که بیزینس‌های معروف دنیا بخش مهم و قابل توجهی از هزینه‌های تبلیغات خود را بر این اپ متمرکز کرده‌اند. زیرا براساس یک نظرسنجی ۸۹ درصد اظهار کرده‌اند که اینستاگرام مهمترین کانال رسانه‌های اجتماعی برای بازاریابی تأثیرگذار است. صاحبان برند‌ها حالا می‌دانند که برای بازاریابی کالاهایشان کجا بهتر از اینستاگرامی که هم محبوب است و همه در دسترس همگان و کاربرانی که از گذراندن وقت شان در این آپ هیچ گاه خسته نمی‌شوند.

بد نیست بدانید سه صنعت برتر مشغول به کار در اینستاگرام شامل ۹۱٪ مارک‌های لوکس، ۸۴٪ لباس ورزشی و ۸۳٪ برند‌های زیبایی هستند. یعنی تمام چیز‌هایی که می‌تواند در جهت هرچه مصرف گرا کردن بیشتر انسان‌ها تاثیر بگذارد.
بیشترین تعداد کاربران در ایالات متحده آمریکا، با ۱۱۰ میلیون کاربر است. در رتبه‌های بعدی، برزیل با ۶۶ میلیون کاربر و هند با ۶۴ میلیون کاربر قرار دارند. ۸۹٪ از کاربران خارج از ایالات متحده هستند. ایران نیز در رتبه هفتم این جدول قرار دارد.
۵۶٫۳٪ از کاربران اینستاگرام را زن‌ها تشکیل می‌دهند و ۴۳٫۷٪ آن‌ها آقایان هستند. این بدان معنیست که اینستاگرام می‌تواند به  زنان آسیب بیشتری وارد کند.

اما با این حال نتایج پژوهش انجمن سلطنتی بهداشت عمومی بریتانیا نشان می‌دهد که ۶۳٪ از کاربران اینستاگرام احساس ناخشنودی بیشتری در رابطه با زندگی خود نسبت به کاربران دیگر شبکه‌های اجتماعی داشتند.

کارشناسان رسانه، روانشناسان و جامعه شناسان معتقدند بیان مشکلات و آسیب‌های برآمده از اینستاگرام  نه به معنای مخالفت با این پدیده قرن اخیر که هدف آگاه سازی کاربران از آسیب‌ها و ضربه‌های احتمالی آن است. اگر استفاده کنندگان از آن به معایب و مشکلات پیش افتاده در میان دیگران پی ببرند در نحوه استفاده از این اپلیکیشن و چگونگی مواجه شدن با آن تغییر رویه خواهند داد. در بیان مزایای اینستاگرام می‌توان به پژوهشی که در دانشگاه کمبریج انجام شده است رجوع کرد. این پژوهش نشان می‌دهد به اشتراک گذاشتن تصاویر با دیگران که منتج به ایجاد حس اجتماعی در میان کاربران می‌شود نقطه مثبتی در روند استفاده از این اپلیکیشن پر طرفدار است. کاربران مایل‌اند «نقطه اشتراکی در نگاه خود و دیگران» بیابند و این حس تعامل در آنها، همبستگی اجتماعی را بیشتر می‌کند، مهارت عکاسی را در افراد بهبود می‌بخشد و سبب بروز خلاقیت‌ها می‌شود. مزیت دیگر اینستاگرام برای کاربران آن است که آن‌ها را قادر می‌سازد از خدمات این شبکه برای مستند ساختن رویداد‌ها و به روز نگه‌داشتن خود با مرور اخبار  و صفحات دیگران بهره ببرند. یافته جالب دیگر این مطالعه تاثیر درمانی اینستاگرام است. بسیاری از پاسخگویان به تاثیر «ضد استرس» این اپلیکیشن اشاره کرده‌اند و معتقدند این آرامش نتیجه تعامل با دیگران و کسب اعتبار اجتماعی است. نمی‌توان این حقیقت را انکار کرد که استفاده از اینستاگرام ایده‌ها و خلاقیت افراد را توانسته به شکل منحصر به فردی شکوفا کند.

شاید باید رجوع کرد به آن حرف معروف که اینستاگرام در این سال‌ها، نه سبک زندگی ما، که سبک تظاهر ما به آنچه هستیم را تغییر داده است.

دیدگاهتان را بنویسید