پایگاه خبری “اوراسیا ریویو” در گزارشی به کاهش شدیدِ اثرگذاری تحریم های تحمیلی غرب علیه ایران اشاره کرده و تاکید دارد که ایران در سال های اخیر به واسطه عملیاتی کردن برخی تاکتیکهای خاص توانسته سطح آسیب پذیری خود را در برابر تحریم های غرب، به نحو قابل ملاحظه ای کاهش دهد. موضوعی که در نوع خود سطح نگرانی ها و دغدغه ها را در کشورهای غربی و میان مخالفان ایران به نحو قابل ملاحظه ای افزایش داده است.
اوراسیا ریویو در این رابطه می نویسد: «روزی روزگاری به زعم عده ای از ناظران و تحلیلگران، تحریم های آمریکا علیه نظام سیاسی ایران، موثر و سازنده بود. با این حال، تحولات اخیر حاکی از این هستند که تحریم های آمریکا علیه ایران، از میزان موفقیت به مراتب کمتری برخوردار شده اند و دیگر قادر نیستند موانع جدی را برای تهران ایجاد کنند.
قبل از سال 2015، یعنی همان سالی که توافق هسته ای “برجام” به امضا رسید، ناظران و تحلیلگران معتقدند که تحریم ها اثرگذاری زیادی بر اقتصاد ایران داشتند. البته که این مساله چندین دلیل عمده نیز داشته است. اول اینکه آمریکا تا حدی در تعامل با روسیه و چین توانسته بود آن ها را قانع سازد که در تشدید فشارها علیه تهران، همراهی کرده و یا حداقل مانعی را ایجاد نکنند. درست به همین دلیل بود که شاهد بودیم در این دوره زمانی، در چندین نوبت قطعنامه هایی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسید و راه جهت وضعِ تحریم های گسترده علیه ایران هموار شد. در این راستا، در چهارچوب قطعنامه 1696 شورای امنیت در سال 2006 میلادی، از ایران خواسته می شد که کلیه فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیم و بازفرآوری خود نظیر تحقیق و توسعه را تعلیق کند. در این رابطه آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز موظف بود تا میزان تعهد ایران را به این مساله بسنجد.
پنج عضو دائم شورای امنیت همچنین به صورت متفق القول از تمامی کشورها درخواست کردند تا دارایی های مالی ایران که به نوعی با برنامه اتمی این کشور مرتبط هستند را بلوکه کنند و هرگونه فروش تجهیزات به ایران را که قابلیت استفاده در صنعت و فناوری هسته ای را دارند هم متوقف کنند. قطعنامه 1803 شورای امنیت در سال 2008 نیز محدودیت های گسترده ای را بر مبادلات بانکی ایران تحمیل می کرد و از کشورهای مختلف جهان می خواست تا کشتی ها و هواپیماهای باری ایران را هدفِ بازرسی قرار دهند.
با این همه، در شرایط فعلی جهان، شکافی بزرگ میان قدرت های جهانی در مواجهه با مساله ایران دیده می شود. از یک سو، آمریکا، انگلستان و فرانسه هستند و در سوی دیگر، روسیه و چین قرار دارند. برای مثال، آمریکا در سال 2020 تلاش کرد تا مانع از منقضی شدنِ تحریم های 13 ساله مرتبط با خرید و فروش تسلیحات علیه ایران شد. با این حال، شورای امنیت سازمان ملل متحد عملا راه را برای منقضی شدن این تحریم ها هموار کرد. در این میان، چین و روسیه از حق وتوی خود استفاده کردند و 11 عضو دیگر شورای امنیت نیز رای ممتنع دادند. آمریکا همچنین نتوانست حمایت های کافی جهت بازگرداندنِ تحریم های سازمان ملل متحد علیه ایران را هم به دست آورد. در این رابطه “حسن روحانی” رئیس جمهور سابق ایران گفت: “من هیچگاه در گذشته به یاد نمی آورم که آمریکا قطعنامه ای را علیه ایران در طول چندین ماه و برای ضربه زدن به این کشور آماده کرده باشد و یکچنین تلاشی صرفا یک رای مثبت را در راستای درخواست آمریکا(از جانب کشوری نظیر جمهوری دومینیکن) به دست آورد”.
جهت درکِ بهتر این نکته که این شکاف جهانی چگونه به ایران کمک کرده تا یک اقتصادِ ضدتحریم را توسعه بخشد، مهم است که اول از همه بفهمیم که بخش زیادی از درآمدهای ایران از چه منبعی حاصل می شوند. جمهوری اسلامی ایران دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی در جهان است و در عین حال، دارنده چهارمین ذخایر شناخته شدن نفت جهانی است. در این میان، فروش نفت چیزی قریب به 60 درصد از درآمدهای کلی دولت ایران و حدودا 80 درصد از درآمدهای صادراتی این کشور را تشکیل می دهد. در این راستا، فروش نفت بخش قابل ملاحظه ای از درآمدهای ایران را تشکیل می دهد.
ایران در شرایط کنونی به خوبی از شکافِ ایجاد شده در مناسبات جهانی بهره می برد. در این چهارچوب، نظام سیاسی ایران قراردادهای بلند مدتی را با مشتریان نفتی خود به امضا می رساند تا مانع از وارد آمدن ضربات جدی از ناحیه تحریم های گسترده غرب علیه خود بویژه در بحث فروش نفت شود. مساله ای که خسارت های زیادی را نیز به اقتصاد ایران وارد می کند. برای مثال، ایران و چین در ماه ژانویه گذشته از اجرایی شدنِ توافق مشارکت راهبردی 25 ساله میان یکدیگر خبر دادند. بر اساس این توافق راهبردی، چینی ها مبلغی بالغ بر 400 میلیارد دلار را در صنایعِ نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری می کنند. از این منظر، چینی ها در هر پروژه ای که مربوط به حوزه های مذکور باشد، از اولویت برخوردار هستند. چین همچنین درپرداخت های نقدی خود به ایران تخفیف 12 درصدی دارد و می تواند پرداخت هایش به ایران را تا دو سال نیز به تاخیر بیندازد. در عین حال، چینی ها می توانند بدهی های خود را به ارزهای معتبر مختلفی نیز به ایرانی ها پرداخت نمایند.
یکچنین توافقاتی به وضوح به ایران کمک می کنند تا به راحتی تحریم های آمریکا و مجموعه غرب را علیه خود دور بزند و دسترسی قابل ملاحظه ای را به منافع مالی پیدا کند و عملا توان نظامی، اقتصادی و هسته ای خود را نیز بیش از پیش تقویت کند.
باید توجه داشت که ایران در شرایط کنونی روزانه بیش از یک میلیون بشکه صادرات نفت دارد که از این میزان، چیزی در حدود 800 هزار بشکه به مقصد چین انجام می گیرد. این روند که به ویژه در دولت “ابراهیم رئیسی” سرعت بیشتری نیز به خود گرفته به نوعی این پیام را می رساند که ایران در فروش نفتش، تا حد زیادی موانع را کنار زده است. در این راستا، اخیرا رئیس جمهور ایران نیز در موضع گیری اعلام کرد که “فروش نفت ایران دو برابر شده و ایران هیچ نگرانی در رابطه با فروش نفتش ندارد”.
در این شرایط، ایران اخیر نیز یک توافق مرتبط با همکاری های راهبردی 20 ساله را با ونزوئلا به امضا رساند که در قالب آن، روابط ایران و ونزوئلا در حوزه صنایع نفت و پتروشیمی گسترش می یابد و در عین حال، روابط دو کشور در دیگر حوزه ها نیز توسعه قابل توجهی پیدا می کند.
به طور کلی، تحریم های آمریکا علیه ایران، بیش از هر زمانِ دیگر کارایی خود را از دست داده است و دلیل اصلی این مساله نیز این است که ایران عملا یک اقتصاد مقاوم و ضدتحریم را بواسطه تقویت پیوندهای خود با کشورهایی نظیر چین و ونزوئلا و تضمین جریان فروش نفتش، ایجاد کرده است. »