فایننشال پست در متنی به قلم اریک نوتال نوشت: زندگی بدون بیمه را تصور کنید. نگرانی دائمی از یک حادثه مانند سوختن خانه یا دزدیده شدن ماشین، شرایط بد مالی بدون اطمینان از آنکه شرایط اقتصادیتان در نهایت درست خواهد شد. این جایی است که جهان در چند ماه آینده به سمت آن می رود. ظرفیت مازاد سازمان کشورهای صادرکننده نفت، که حکم بیمه بازار نفت را داشت، در دهه 1960 برای جلوگیری از جهش شدید قیمتها با رفع اختلالات دورهای عرضه ناشی از رویدادهای ژئوپلیتیکی، ایجاد شده بود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اکنون، به دلیل سالها سرمایهگذاری ناکافی در این حوزه و ارجحیت دادن به مخارج اجتماعی و درآمدهای دولتی در طول یک دوره چند ساله ارزانی نفت، ظرفیت ذخیره اوپک رو به پایان است. این اتفاق قریبالوقوع پیامدهای عظیمی برای بازار نفت دارد که سرمایهگذاران باید فوراً به آن توجه کنند.
بیش از یک سال این بحث را مطرح کردیم که جهان درگیر بحران انرژی با ابعاد گسترده است که منجر به یک بازار صعودی چند ساله برای نفت خواهد شد. تز صعودی ما چهار اصل اساسی داشت: رشد مداوم تقاضا برای حداقل 10 سال آینده، پایان رشد بیش از حد شیل در ایالات متحده، به معنی پیشی نگرفتن افزایش تولید شیل از رشد تقاضای جهانی، رکود در رشد تولید غولهای بزرگ جهان به دلیل عدم سرمایهگذاری هشت ساله و در نهایت، از بین رفتن ظرفیت مازاد اوپک.
سخت ترین بخش، اثبات فرضیه آخر بود. نرخ رشد شیل ایالات متحده را می توان با گفتگو با مدیران نفتی و مدل سازی جریانهای نقدی شرکت ها پیش بینی کرد. میتوان به راحتی متوجه شد هزینهکرد شرکتهای بزرگ که در سال 2014 به اوج رسید، امروزه به نصف آن میزان کاهش یافته و همزمان فشارها برای کربن زدایی نیز بر این شرکتها افزایش یافته است، بنابراین می توانیم رکود را برای سال های آینده آنها پیش بینی کنیم. رشد تقاضا در کوتاه مدت با خروج از قرنطینه جهانی تقویت شد و در میان مدت تا بلندمدت تحت تاثیر واقعیت هایی دیگر ادامه خواهد یافت از جمله اینکه سوختهای جایگزین نتوانستهاند به حجم کافی برای ایجاد تغییری معنادار در تقاضا برای نفت برسند.
با این حال، ظرفیت اضافی اوپک مشکل ساز بود. داده های ماهانه منتشر شده توسط چندین منبع مختلف می تواند بسیار متفاوت باشد. با توجه به اهمیت استراتژیک درآمد نفت برای بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس، داده های سخت در مورد ظرفیت تولیدی در برخی مواقع به عنوان اسرار دولتی تلقی شده و یا به سختی و حتی با شک و تردید به دست می آید. پس چگونه میتوانیم اینقدر مطمئن باشیم که ظرفیت مازاد اوپک رو به اتمام است؟ چون خودشان میگویند.
هفته گذشته، بانک سلطنتی کانادا میزبان کنفرانس انرژی در نیویورک بود که مهمترین آن سخنرانی محمد بارکیندو، دبیر کل اوپک بود. همان شب، من این شانس را داشتم که با او شام بخورم، که برای یک علاقهمند به حوزه انرژی، مثل شام خوردن یک سرمایهگذار فناوری با ایلان ماسک بود. من او را یک جنتلمن خونگرم، با بصیرت، نرم زبان و در کمال تعجب رک، دیدم.
بارکیندو در سخنرانی اصلی خود هشدار داد که “اوپک ظرفیتش رو به اتمام است” و “به استثنای دو یا سه عضو، همه آنها به حداکثر توان رسیده اند.” علاوه بر این، “جهان باید با این واقعیت خشن کنار آمده” و این یک “چالش جهانی” است.
آن روز به شکل وصف ناشدنی خوشحال بودم که یکی از زیربناهای اصلی تز ما، که هنوز به شدت مورد توجه سرمایه گذاران و بازار نفت قرار نگرفته، توسط رئیس اوپک تایید شد.
اهمیت موضوع از آنجاست که اگر ارز فدرال رزرو آمریکا تمام شود، چه اتفاقی می افتد؟ به سادگی میتوان تعداد بیشتری را چاپ کرد و روز بعد اسکناسهای تازهای را از طریق خودروی زرهی به بانکها ارسال کرد. برای تولیدکنندگان نفت، زمان چرخه تولید نفت بیشتر نه بر حسب روز، بلکه بر حسب سال اندازه گیری می شود.
در ماه مه، امین ناصر، مدیر اجرایی شرکت نفت عربستان سعودی، گفت این شرکت به عنوان پیچیده ترین شرکت نفتی روی کره زمین پنج سال طول می کشد تا ظرفیت خود را به میزان یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد. او گفت: «اگر میتوانستیم قبل از سال 2027 این کار را انجام دهیم، این کار را انجام میدادیم. این چیزی است که ما به سیاستگذاران می گوییم: این کار طول می کشد.”
در حالیکه رشد تولید داخلی ایالات متحده هم اکنون به کسری از نرخ قبلی رسیده، جهان به طور کامل به چرخه بلند مدت تولید وابسته است، با این حال غولهای بزرگ جهان به دلیل سال عدم سرمایهگذاری، با دوره طولانی رکود مواجه بوده و کمبود سرمایهگذاری، اکنون ظرفیت ذخیره اوپک را هم با همین چالش مواجه کرده است.
اگر «آمازون پرایم» را معادل تولید نفت «شیل» ایالات متحده در کوتاه مدت و تحویل تقریباً فوری آن در نظر بگیریم، چرخه طولانی تولید اوپک و غولهای جهانی، معادل حمل با کشتی باری اقیانوس پیماست. به بیان ساده معمولاً چهار تا شش سال طول میکشد تا پروژههای بزرگ و بسیار پرهزینه انجام شود. به همین دلیل است که ما معتقدیم در یک بازار صعودی چند ساله برای نفت هستیم: همه چیز مربوط به همین چرخههاست و این احتمال وجود دارد که رشد تقاضای کنونی، تامین نشود.
در حالیکه ذخایر نفت در حال حاضر به پایینترین حد خود در چند سال اخیر رسیده اما تقاضا به سطوح قبل از کرونا بازگشته است و با توجه به چالشهای ساختاری برای رشد عرضه، ما بر این باوریم که قیمت نفت باید به عنوان یک مکانیسم از بینبرنده تقاضا عمل کند، و به سطحی به اندازه کافی بالا برود تا تقاضای فزاینده برآورده شده و در نتیجه بازار متعادل شود، و در عین حال به اندازه کافی در آن سطح بماند تا اعتماد لازم را برای شروع مجدد سرمایهگذاری توسط ابرشرکتها ایجاد کند.
با توجه به چرخه زمانی 4 تا 6 ساله در این صنعت، ما معتقدیم که شرکتهای نفتی برای مدت طولانیتر از آنچه مردم تصور میکنند بازده بسیار بالایی را به سرمایهگذاران باز میگردانند، که به تغییر ارزشگذاری این شرکتها منجر شد که قبلا متاثر از تصور نزدیک بودن پایان دوران نفت بود.