پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در مقالهای نوشت: خاور میانه یک مشکل شدید اقلیمی دارد. بر اساس یک گزارش جدید صندوق بین المللی پول، از سال ۱۹۹۹ میانگین دمای هوای این منطقه تا ۱.۵ درجه سانتیگراد (۲.۷ درجه فارنهایت) افزایش یافته است که بیش از دو برابر میانگین جهانی است. مهمتر از آن، کشورهای این منطقه و مرکز آسیا، نزدیک به نیمی از ۵۰ کشوری را تشکیل میدهند که بیشتر در معرض “رویدادهای شدید دمایی” (دورههای دمای شدید و رطوبت) قرار دارند. انتظار میرود افزایش دمای بیشتر پیامدهای اقتصادی و زیست محیطی و اجتماعی برای این منطقه رخ دهد.
به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۹، سازمان ملل درباره ورود «آپارتاید آب و هوا» که در آن دماهای شدید و امواج گرمای طولانی مدت تهدیدی برای «خنثی کردن ۵۰ سال گذشته توسعه، سلامت جهانی و کاهش فقر» و فقرزدایی میلیونها نفر است، زنگ خطر را به صدا درآورد. این واقعیت جدید به شکل ویژه برای خاورمیانه که در حال حاضر نیز با کمبود برق، نابرابری اقتصادی و آسیبهای انسانی در نتیجه موج گرماهای طولانی مدت با افزایش دماهای بی سابقه مواجه است، پیامدهای زیادی در پی دارد. احتمالاً این مشکلات، پیامدهای اقتصادی آشکاری خواهند داشت: همانطور که صندوق بین المللی پول گزارش میدهد «حتی در یک سناریوی انتشار متوسط که گرمایش جهانی را تا سال ۲۱۰۰ به ۲-۳ درجه سانتیگراد محدود میکند، در سالهای ۲۰۴۰ تا ۲۰۵۹، هزینههای مربوط به مرگ و میر میتواند به طور متوسط به ۱.۶ درصد تولید ناخالص داخلی برسد.» و این اوضاع برای داغترین کشورهای منطقه – مانند بحرین، جیبوتی، موریتانی، قطر و امارات عربی متحده، حتی بدتر است. صندوق بین المللی پول میگوید احتمالاً این کشورها به ازای هر افزایش یک درجه سانتیگرادی دما کاهش فوری رشد اقتصادی سرانه حدود ۲ درصد شاهد باشند.
البته تنها مسئله افزایش دما مطرح نیست و بلکه کاهش نرخ بارندگی، چالشهای این منطقه را تشدید میکند. در واقع، کاهش میزان بارندگی سالانه، بحران آب خاور میانه را تشدید میکند، بحرانی که به دلیل آب و هوای خشک منطقه و سالها سوء مدیریت دولتها بر منابع آبی و یارانه دادن به کشاورزی و دامپروری پرمصرف آب، یکی از بدترین بحرانهای جهان است. انطباق با شرایط اضطراری اقلیمی آینده، خاور میانه و شمال آفریقا را به شدت تحت فشار قرار میدهد، منطقهای که به طور متوسط بیش از چهار برابر منابع آب شیرین موجود خود را استفاده میکند و محل استقرار ۱۲ کشور از ۱۷ کشور جهان است که بیشترین تنش آبی را دارد.
در واقع، کشورهای خاور میانه و شمال آفریقا، بیشتر از مشکل بارندگی خود آسیب پذیر هستند: به طور میانگین، این کشورها بیش از نیمی از کل منابع آب تجدیدپذیر خود (یعنی رودخانه ها) را از منابع خارج از مرزهایشان دریافت میکنند. این هشدار صندوق بین المللی پول مبنی بر این که «این وابستگی خارجی خطرات اختلافات آب منطقهای و جریان آوارگان را تشدید میکند» صرفا یک هشدار نظری نیست.
در واقع شاهد بوده ایم که مصر برای متوقف کردن پروژههای برق آبی اتیوپی برای کاهش منبع آب پایین دست رودخانه نیل –که ۹۷ درصد از منابع آب تجدیدپذیر مصر را تامین میکند- تهدید به اقدام نظامی کرده است. به همین ترتیب، مناقشات بر سر «سیاست آبی» خطر درگیریهای بین کشورها را بین کشورهایی مانند (رژیم) اسرائیل و فلسطین؛ ایران و افغانستان؛ عراق و ترکیه و هند و پاکستان، افزایش داده است. در جنگ سوریه، در جنگ عراق و در جنگ یمن، آب و زیرساخت هایش از سوی نقش آفرینان دولتی و غیر دولتی هدف قرار گرفته اند. به علاوه، افزایش احتمال خشکسالی و افزایش گرما میتواند به خیزشهای خشونت آمیز و انتقام جوییهای بیشتری منجر شود، همانطور که شاهد بودیم، خشکسالیهای بی سابقه، تسریع وقایع تکان دهندهای را موجب شده است. هرچند آب همیشه علت اولیه بی ثباتی و جنگ نیست، اما به شکل روزافزونی بخشی از رقابت و درگیری در این منطقه خشک شده است.
بی آبی و ایجاد پدیده مهاجران و پناهندگان اقلیمی
زمانی که این روندها همراه با رشد جمعیت خاور میانه و شمال آفریقا (که انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰ دو برابر شود) تحلیل میشوند، اغراق آمیز بودن این وضعیت بسیار دشوار میشود. امروزه، بیش از ۶۰ درصد از جمعیت خاور میانه و شمال آفریقا به آب آشامیدنی دسترسی اندکی دارند یا اصلا دسترسی ندارند و طبق گزارش سال ۲۰۲۰ صندوق بین المللی اورژانس کودکان سازمان ملل، تقریباً از هر ۱۰ کودک، ۹ کودک از پیامدهای بهداشتی و تغذیهای رنج میبرند، زیرا در مناطقی زندگی میکنند که از «تنشهای آبی زیاد یا بسیار بالا» رنج میبرند.
در نتیجه، در یک سناریوی معمولی، احتمالاً شاهد این خواهیم بود که این روندها تحریک مهاجران و پناهندگان اقتصادی و اقلیمی را برای فرار از این منطقه باعث میشود که ثبات و چشم انداز اقتصادی منطقه را بیشتر تضعیف میکند. این امر پس از وقوع بلایای آب و هوایی مکرر و شدیدتر مانند سیل و خشکسالی، آشکارتر خواهد شد. در واقع، طبق گزارش صندوق بین المللی پول، از سال ۲۰۰۰، هر سال، بلایای اقلیمی در خاور میانه و آسیای شرقی و مرکزی، جان بیش از دو هزار و ۶۰۰ نفر را گرفته و هفت میلیون نفر دیگر را تحت تاثیر قرار داده و دو میلیارد دلار خسارت مستقیم به همراه داشته است –که رشد اقتصادی منطقه را ۱ تا ۲ درصد بر اساس جمعیت کاهش میدهد. دماهای بالاتر، بارندگیهای نامنظم و بالا آمدن سطح آب دریاها، فقط این بلایا را بدتر میکند و باعث میشود این بلایا در طول زمان بیشتر اتفاق بیفتد. پیش بینیها حاکی از آن است که بخشهایی از مناطق پرجمعیت خاور میانه و شمال آفریقا، احتمالاً قبل از پایان قرن غیر قابل سکونت شوند.
شهر ساحلی اسکندریه مصر، چشم انداز هوشیار کنندهای از آینده این منطقه را ارائه میدهد. اسکندریه با ۵ میلیون نفر جمعیت و ۴۰ درصد ظرفیت صنعتی مصر از سه طرف توسط دریای مدیترانه احاطه شده است. همانطور که آسوشیتد پرس در سال ۲۰۱۹ گزارش داد، آب و هوای جزر و مدی، محلههای فقیر این شهر را تهدید میکند و سواحل پر از گردشگر آن را فرسایش میدهد. مقامات مصری گزارش داده اند که در حال حاضر سطح آب دریاها ۳.۲ میلی متر در سال بالا میرود که ۵۲ درصد سریعتر از قبل از سال ۲۰۱۲ و ۷۷ درصد سریعتر از سال ۱۹۹۳ است. این هیئت بین دولتی سازمان ملل متحد درباره تغییرات آب و هوا هشدار داده و اعلام کرده است که ممکن است سطح دریاهای جهانی تا سال ۲۱۰۰ یک تا سه فوت افزایش یابد. اگر این بدترین پیش بینیها به حقیقت بپیوندد، نه تنها اسکندریه غرق خواهد شد، بلکه همانطور که جفری کمپ و همکارانش در سال ۲۰۱۸ نوشتند، بیش از ۶۰ درصد از دلتای رود نیل، جایی که حدود یک چهارم مصریها در آن زندگی میکنند، احتمالاً به علت طغیان آب شور، بایر میشود و ۲۰ درصد دیگر نیز به طور کامل زیر آب میرود.
خبرگزاری رویترز گزارش میدهد که سیل در دلتای نیل که «سبد نان مصر» شناخته میشود، میتواند به ترتیب تولید برنج و گندم را تا سال ۲۰۵۰ به میزان ۱۱ و ۱۵ درصد کاهش دهد. دولت مصر نمیتواند کاری جز اجرای طرحهای کاهش هزینهای انجام دهد که به دنبال ایجاد موانع فیزیکی برای جلوگیری از افزایش آب دریاها هستند.