کمتر کسی را می توان یافت که بر این عقیده باشد اکنون عرصه مناسبات روابط بین الملل تنها تحت چارچوب صرف دولت ها هستند بلکه اعتقاد بر این است که امروزه هر حرکت جمعی و یا فردی می تواند در راستای تحقق منافع ملی یک کشور عمل کند و اجرایی شود. به همین دلیل است که روز به روز بر ترویج و نشر بیشتر پارادیپلماسی و کنشگران پارادیپلماتیک در عرصه سیاست خارجی کشورها تاکید می شود.
مسابقات قهرمانی جام جهانی فوتبال به عنوان یکی از پربیننده ترین فعالیت های انسانی، رقابتی ناب و فرهنگی ورزشی را بین کشورها به راه می اندازد، احساساتی را که تقریبا هر رگه هایی از هر فرهنگ و تمدن و ملیت را که می شناسیم را در بر می گیرد و تحریک ملی گرایی و همچنین حس تعلق به هویتی خاص را در عرصه جهانی منجر می شود. ما در طول سالها شاهد بودهایم که چگونه این مسابقات چهار ساله حتی خود را خارج از زمین فوتبال نشان داده است: از نظر هویتی و فرهنگی هر فرد جانبدار تیم مورد علاقه خود است که بی تردید غریب به نود درصد در دور اول تیم ملی کشور و سرزمین خویش را از خون و جان خود می پندارند.
در عرصه اقتصادی شرکتها به شدت برای به دست آوردن مکانهای تبلیغاتی برتر برای به حداکثر رساندن فروش خود رقابت میکنند. کشورهای میزبان به هجوم توریستی می پردازند و میلیاردها دلار سرمایه گذاری می کنند تا چهره بهتری از خود به سیل عظمی توریست های جام جهانی نشان دهند.
آنچه مهم است اینکه دولت ها به تنهایی و بدون عمل ورزی برخی از کنشگران به خصوص کنشگران غیر دولتی اقتصادی و فرهنگی نمی توانند از عهده همه مخارج و هزینه های این رقابت بسیار بزرگ فرهنگی در عرصه جهان برآیند. به همین دلیل معتقدیم جام جهانی با در اختیار قرار دادن برخی از موقعیت ها در یک جمعیتی از جهان که هرکدام در گوشه کنار جهان هستند و در سرزمین های متفاوت، فرصتی ناب برای کنشگران غیر دولتی بوجود می آورد.
در گام نخست آنچه به چشم می آید در ظاهر فعالیت اقتصادی سازمان های مردم نهاد و شرکت های غیر دولتی است که از این فرصت برای معرفی خود به سرتاسر جهان استفاده می کنند و به فروش محصولات خود می پردازند. لذا با جذب مخاطب به افزایش صادرات و واردات بیشتری برای کشور خود منجر می شود. از طرفی هم ممکن است برخی شرکت ها به جذب سرمایه گذار و آوردن سرمایه های زیادی به کشور خود اقدام کنند. در مرتبه دوم تاثیرات نرمی است که توسط اقدامات فرهنگی و هویتی در این موقعیت زمانی و مکانی اتفاق می افتد بدین صورت که راه های مختلفی برای معرفی و نشر فرهنگ و هویت خود به خاطبان جهانی وجود دارد اما در عرصه جام جهانی به دلیل حضور هزاران هزار مخاطب از سراسر جهان لذا همه قومیت ها و اقوام متنوع در کره زمین در یک مرکزی تقریبا فرهنگی جمع شده اند که این فرصتی طلایی برای معرفی فرهنگ و هویت یک کشور و ملت است.
برای مثال برخی نمایشگاه های هنرهای دستی، برخی اجرای موسیقی های سنتی، برخی غذاهای سنتی، فروش لباس های سنتی، فیلم های سینمایی ساخت یک کشور و یا ساخت مستندات فرهنگی مشترک در کشوری که میزبان هست همه و همه موقیعت بسیار مناسبی برای دولت ها و ملت هاست تا از این فرصت در راستای اهداف متکثر خویش استفاده لازم را ببرند.
اکنون که قرار است جام جهانی آتی در کشور قطر برگذار شود و به دلیل آغاز دور متفاوتی از روابط میان ایران و قطر که رو به بهبودی است و تلاش بیشتر بر بهبود روابط است، جا دارد از این فرصت پیش آمده به خوبی برای دو هدف اقتصادی و فرهنگی استفاده شود که منوط به برخی رایزنی های دولتی و غیر دولتی برای در اختیار قرار دادن این فرصت به کنشگران مختلف ایرانی است تا به فعالیت های پارادیپلماتیک خود جامه عمل بپوشانند. برای مثال عرضه کالاهای ایرانی در دوره جام جهانی در قطر و ایجاد نمایشگاه های تجاری در قطر گزینه بسیار خوبی برای تقویت فعالیت اقتصادی از طریق معرفی محصولات خود به مردمان حاضر در جام جهانی است. دومین هدف می تواند به صورت بسیار متبحرانه برای استفاده از برخی ایده های فرهنگی توسط برخی کنشگران پارادیپلماتیک باشد تا بتوان از این فرصت برای معرفی فرهنگ ایرانی اسلامی و حتی مقابله با برخی تخریب های فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران عمل کرد. بدین صورت که برخی موسیقی های سنتی، پخش کتاب های فرهنگی و مذهبی، عرضه صنایع دستی و یا ساخت فیلم مشترک و پخش آن در سینماهای قطر و … پرداخت.
بنابراین به نظر می رسد قطر در جام جهانی آتی دریچه جدیدی برای ایران محسوب می شود به شرطی که بسیار متبحرانه از فراسوی این فرصتها استفاده کرد و در کنار ارگان های دولتی با به کار گرفتن کنشگران غیردولتی در قالب کنشگران پارادیپلماسی گونه به افزایش روابط اقتصادی و ترویج و نشر چهره واقعی فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی پرداخت.