از زمان مطرح شدن درخواست روسیه برای گرفتن ضمانت از آمریکا در خصوص مستثنی شدن مناسبات اقتصادی تهران-مسکو از تحریم پس از توافق احتمالی در وین، مقامات و رسانههای غرب تلاش کردند با توجه به تنفس اعلام شده در مذاکرات درخواست روسیه را به عنوان مانع اصلی در روند گفتگوها القاء کنند. این در حالی است که در همان زمان بسیاری از کارشناسان سیاسی تاکید نمودند مانع اصلی در رسیدن به توافق در مذاکرات وین، آمریکاییها هستند که به دلیل ناتوانی و بیارادگی در اتخاذ تصمیم سیاسی به مهمترین مانع دستیابی به توافق قوی در وین تبدیل شدهاند، اما غرب با بزرگنمایی درخواست روسیه تلاش میکند زمین بازی رسانهای را تغییر داده و بیعملی خود را به این بهانه مخفی کند.
از سوی دیگر نشریه فارین پالیسی اخیرا در گزارشی تحلیلی از بررسی آخرین نتایج مذاکرات وین با عنوان «دیپلماسی بیمعنای ایالات متحده در برابر ایران» ضمن اذعان به برتری ایران در مذاکرات وین و راهبرد مشخص این کشور در تعامل با غرب آورده است:
«تهران یک استراتژی روشن، جامع و منسجم در تعامل با غرب داشته است. پروژه هستهای ایران پس از خروج آمریکا قابلتوجهترین رشد را داشته؛ از سویی دیگر ایران بارها اذعان کرده علاقهای به مذاکرات نداشته و این آمریکاست که بهصورت یکجانبه از توافق خارج شده و اکنون باید بازگردد و تحریمها را لغو کند… بنابراین استراتژی مشخص ایران، راهبرد آمریکاییها را خنثی کرده و دیگر صحبتی از یک توافق طولانیتر، قویتر و گستردهتر در مورد برنامه هستهای ایران نیست».
براساس این گزارش «توافق هستهای سال ۲۰۱۵ مرده و همه معنای خود را از دست داده است. آنچه ایران از زمان خروج آمریکا از برجام به دست آورده، تسلط بر فرآیندهای هستهای و ایجاد راههای جدید برای دفاع از سایتهای هستهای بوده است. ایران نمیخواهد از پروژه ملی که در طول چندین دهه سرمایهگذاری کرده و هزینه آن را با خون پرداخته است، دست بکشد».
در همین حال که غرب به استراتژی روشن، جامع و منسجم ایران در تعامل با غرب اذعان نموده است، در روزهای گذشته پس از آنکه تعدادی از مقامهای ارشد سابق کشورهای اروپایی با انتشار نامه سرگشادهای از آمریکا و ایران خواستار نشان دادن انعطاف در مذاکرات وین شدند، برخی رسانههای داخلی با انتشار آن و تمرکز بر انعطاف ایران، کوتاه آمدن از شروط قطعی و خطوط قرمز ایران در مذاکرات جهت رسیدن به توافق را خواستار شدند! از دیدگاه این جریان که صرفا رسیدن به توافق با آمریکا به هر طریق ممکن اهمیت دارد، ایران نباید بر روی حقوق و خواستههای برجامی خود اصرار ورزد! این در حالی است که انعطاف ایران در مذاکرات قبلی باعث جریتر شدن آمریکا و خروج بدون هزینه این کشور از برجام و وارد شدن خسارات و هزینههای سنگین به ایران شد. آیا ایران باید تجربه تلخ گذشته را مجددا تکرار کند و باز هم متحمل خسارات سنگین شود؟! آیا آزمودن مجدد آزموده خطا نیست؟!
از نظر کارشناسان سیاسی برای ایران به نتیجه نرسیدن مذاکرات و عدم بازگشت آمریکا به برجام بسیار بهتر و کم هزینهتر از توافقی ضعیف با آمریکا است. هر توافقی که در آن تضمین کافی از سوی آمریکا مبنی بر عدم خروج بدون هزینه از برجام یا عدم بازگشت تحریمهای لغو شده به واسطه برجام به بهانههای واهی دیگر وجود نداشته باشد، مصداق توافق ضعیف است. اکنون جمهوری اسلامی با همین وضعیت عدم توافق با آمریکا هم میتواند هم نفت خود را به فروش رساند و هم مبادلات خارجی انجام دهد. در حالی که با بازگشت بدون تضمین آمریکا به برجام با توجه به سابقه بدعهدی و خصومت دولت ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران، بستر دشمنیهای بیشتر از سوی آمریکا علیه ملت ایران فراهم میگردد. طرفداران سازش کی میخواهند باور کنند که خصومت دولت آمریکا علیه ملت انقلابی ایران تمام شدنی نیست و سازش با آمریکا مسیر اعمال دشمنیهای او علیه ایران را هموارتر میکند؟! در این شرایط اگر آمریکا با کوتاه آمدن ایران از خواستههای منطقی و به حق خود به برجام بازگردد راحتتر میتواند دشمنیها و توطئههای خود علیه ایران را عملی سازد از این رو او سعی دارد بدون هیچ هزینه و تضمینی به برجام بازگردد تا مسیر تداوم این دشمنی هموار شود.
بنابراین تنها گزینه ایران ایستادگی بر روی اصول حقه خود و عدم انعطاف در برابر غرب به ویژه آمریکا است. اکنون به اعتراف نشریه فارین پالسی غرب به درستی میداند که «تهران نه تنها حاضر به عقبنشینی از خطوط قرمز خود در مذاکرات نیست، بلکه با استفاده بهینه از تمام ظرفیتهای خود در دو عرصه «دیپلماسی» و «میدان» به بازیگری موثر تبدیل شده که میتواند همزمان مسائل پیرامونی خود را به بهترین شکل مدیریت کند».