به گزارش اکونومیست، بیشتر آنچه که در هفتههای اخیر از روسیه سرازیر شده، پیش از شروع جنگ خریداری و هزینههای آن هم پرداخت شده است. اکنون نفت کمتری از این کشور خارج میشود. نگرانی از تحریم ها و تبلیغات منفی علیه روسیه، بسیاری از خریداران را بر آن داشته تا خرید خود را از این کشور متوقف کنند. شرکت اطلاعاتی کپلر تخمین میزند که در بیست و چهارم مارچ، حجم صادرات نفت روسیه از طریق دریا، با ۲.۳ میلیون بشکه در روز، تقریبا ۲ میلیون بشکه نسبت به روز اول مارچ کاهش داشته است. از آنجایی که این نفت خام به فروش نرفته، قیمت نفت خام برنت افزایش یافت و به ۱۱۵ دلار نزدیک شد. با این حال، برای کشورهایی که مایل به گذار از حلقههای لجستیکی جدید هستند، نفت روسیه اکنون معامله میشود.
تحریم جزیی روسیه بازتاب محاصره ایران توسط کشورهای غربی در دهه ۲۰۱۰ است که باعث شد جمهوری اسلامی یک کتاب بی رقیب برای دور زدن تحریمهای نفتی تهیه کند. در ماه می ۲۰۱۸، آمریکا تحریمهای «فشار حداکثری» را با هدف توقف کامل صادرات نفت ایران اعمال کرد و تا اکتبر ۲۰۱۹ آنها به طور متوسط به ۲۶۰ هزار بشکه در روز رسیدند در حالی که پیش از تحریمها صادرات نفت این کشور به ۲.۳ میلیون بشکه در روز میرسید. با این حال، از آن زمان تا کنون وضعیت صادرات نفت ایران تا حدودی احیا شده و به صورت متوسط در سه ماهه منتهی به فوریه ۲۰۲۲ روزانه حدود ۸۵۰ هزار بشکه صادرات داشتهاند.
ایران از دو کانال موفق به فروش نفت خود شد. اولین مورد از طریق فروش مجاز اما محدود بود. با اعمال تحریمهای آمریکا، این کشور به هشت کشور وارد کننده نفت معافیتهای محدودی اعطا کرد. با این حال همچنان یک مشکل بزرگ وجود دارد: فروش نفت باید بر اساس ارز خریداران باشد و یا در حسابهای امانی در بانکهای محلی نگهداری شود و یا در فهرستی از کالاهای تولید شده در محل هزینه شود. برای ایران چنین رویکردی عمیقا ناامیدکننده است. این کشور در دسامبر مجبور شد چای سریلانکا را به عنوان پرداخت بدهی نفتی به ارزش ۲۵۱ میلیون دلار بپذیرد.
ایران برای دور زدن محدودیتها همچنین مقادیر زیادی نفت را به صورت مخفیانه به فروش میرساند که دومین کانال فروش آن است. نفتکشهای ایرانی با فرستندههای خاموش به سمت دشمنان آمریکا مانند ونزوئلا میروند. برخی از آنها دوباره رنگ میشوند تا منشا خود را پنهان کنند. برخی دیگر محمولههای خود را در دریاهای آزاد، آن هم غالبا در شب با کشتیهایی که تحت پرچم دیگری حرکت میکنند، منتقل میکنند.
جولیا فریدلندر یک مقام سابق اطلاعاتی که اکنون در اندیشکده شورای آتلانتیک واشنگتن مشغول به کار است، میگوید: نفت توسط باندهای قاچاق بر روی زمین هم منتقل میشود. نفت ایران با چین، ترکیه و امارات متحده عربی، با پرداخت طلا، آفت کش و حتی پروژههای مسکن در تهران مبادله میشود. بازرگانان در دوبی که محل زندگی نزدیک به نیم میلیون ایرانی است، نفت خام جمهوری اسلامی را با گریدهای مشابه دیگر ترکیب کرده و آن را به نفت کویت تغییر نام میدهند.
بعید است که روسیه برگی از کتاب ایران بردارد، آن هم عمدتا به این دلیل که فعلا نیازی به این کار ندارد. مجازاتهای اعمال شده علیه ایران شامل تحریمهای ثانویهای است که بانکهای کشورهای ثالث را که با ایران معامله میکنند با جریمههای هنگفت تهدید میکند. این امر خرید آشکار نفت این کشور را مخاطره آمیز میکند. در مقابل، روسیه با تحریمهای ضعیفتری مواجه است.
فقط آمریکا که خرید زیادی از روسیه نداشته است، خرید نفت این کشور را ممنوع کرده است. در روز بیست و پنجم مارچ، آلمان اعلام کرد که خرید نفت خود را از این کشور به نصف کاهش میدهد اما مشخص نیست که این کاهش چه زمانی شروع میشود. فروش ارسال شده از طریق خط لوله که کمتر از محمولهها قابل توجه است و حدود یک پنجم کل صادرات نفت خام روسیه را تشکیل میدهد، هنوز در جریان است. در واقع هنوز هم تحریمهای ثانویه اعمال نشده است.
در عوض، صادرات از طریق دریا کاهش یافته است چرا که خریداران غربی، مانند شرکتهای بزرگ انرژی، از واکنش عمومی بیم دارند. آنها همچنین با دردسرهای لجستیکی روبرو هستند چرا که بانکهای محتاط، اعتبار خود را کاهش میدهند و مالکان کشتی برای دریافت بیمه تلاش میکنند که همزمان هزینههای حمل و نقل هم افزایش یافته است.
آنتونیا تزینووا از هلند و شرکت حقوق نایت بر این باور است که هر بار که تحریمها اصلاح میشوند، کارکنان قوانین باید صدها صفحه قانون را مطالعه کنند و این باعث میشود که بسیاری از معاملات با روسیه، ارزش این اندازه زحمت را نداشته باشد. در نتیجه، نفت خام اورال که عیار تولید شده روسیه است، در حال حاضر با تخفیف حدود ۳۱ دلاری در هر بشکه معامله میشود. یک معاملهگر انتظار دارد که این شکاف در یک هفته آینده به ۴۰ دلار هم برسد.
هند و چین دو کشور بزرگی که با تحریمهای غرب همراهی نکردهاند، احساس میکنند که باید در این میان و در چنین شرایطی معامله کرد. هند قطعا هم بر اساس این فرصت عمل خواهد کرد. انتظار میرود بارگیری کشتیهای روسی عازم شبه قاره در ماه مارچ ۲۳۰ هزار بشکه در روز باشد که نسبت به سه ماه گذشته کاهش یافته است ( این شامل cpc که ترکیبی از نفت خام عمدتا قزاقستان و روسیه است، نمیشود.)
با این حال، هند بعید است حداقل در کوتاه مدت خرید زیادی داشته باشد. تقریبا نیمی از واردات این کشور از خاورمیانه صورت میگیرد و حمل و نقل از خلیج فارس برای آنها نسبت به روسیه با قیمت بسیار کمتری امکان پذیر است. آن هم در شرایطی که پرداختها را نمیتوان با دلار تسویه کرد و این مساله هند را ملزم میکند که مکانیزم روپیه را آزمایش کند.
آدی ایمسیروویچ رییس سابق تجارت نفت گازپروم که اکنون در موسسه مطالعات انرژی آکسفورد مشغول به کار است، بر این باور است که هند نمیتواند بیش از ده میلیون بشکه در ماه نفت از روسیه خریداری کند. با توجه به اینکه آژانس بینالمللی انرژی، در پیشبینیهای رسمی خود اعلام کرده، انتظار میرود که میزان نفت بدون مشتری روسیه در ماه آوریل به ۳ میلیون بشکه در روز برسد که در واقع میزان خرید نفت هند از این کشور را بسیار ناچیز نشان میدهد.
پس تنها چین است که میتواند روسیه را نجات دهد. این کشور در مجموع حدود ۱۰.۵ میلیون بشکه در روز (۱۱ درصد از تولید روزانه جهان) را وارد میکند. آقای ایمسیروویچ بر این باور است که چین میتواند فرصت طلبانه خرید خود را به ۱۲ میلیون بشکه در روز افزایش دهد. این امر به چین اجازه میدهد تا ۶۰ میلیون دلار از روسیه را در فرصتی نسبتا کوتاه خریداری کند و در عین حال کمک میکند تا چین بتواند از ظرفیت خالی مانده خود هم استفاده کند.
هیچ کدام از این سناریوها هنوز اتفاق نیفتاده است. حتی برای چین، حمل و نقل نفت از روسیه دشوارتر شده است. در حالی که حمل و نقل از روسیه به اروپا معمولا سه یا چهار روز طول میکشد، چنین مسیری به آسیا حدود ۴۰ روز طول میکشد. نفت باید در تانکرهای بزرگتری بارگیری شود که روندی کند و هزینهبر است. در عین حال بانکهای چینی هم در وام دهی بسیار سختگیر هستند.
همزمان مساله پرداخت یک مشکل دیگر است. سرمایهداران هنگ کنگ، که دسترسی زیادی به ارزهای سبز دارند، در گذشته به کره شمالی کمک کردهاند تا ارز دریافت کند. یک وکیل تجاری در این باره میگوید: قراردادهای انرژی روسیه برای پنهان شدن در سیستم مالی شهر بسیار بزرگ است و تنظیم کننده اصلی آن چشم خود را بر روی چنین معاملاتی نمیبندد تا مبادا آمریکا را وادار به تعلیق توانایی هنگ کنگ برای تسویه دلار به صورت محلی کند، امتیازی که برای اقتصاد چین از اهمیت بالایی برخوردار است.
با این حال، یک راه حل این است که روسیه از حسابهای بانکی چینی در چین برای دریافت پول به یوآن استفاده کند. حسابهایی که میتوانند برای تامین مالی واردات کالاهای اساسی مورد استفاده قرار گیرند و از بعد فرامرزی حسابداری تجاری هم اجتناب شود.
چین همچنین ممکن است نیاز به زمان بیشتری داشته باشد. حتی با وجود هزینههای اضافی، خرید نفت روسیه باعث صرفه جویی در هزینههای زیادی برای چین میشود و تاجران چینی با دیدن یک معامله میدانند: وقتی قیمت نفت در طول رکود ناشی از کووید در سال ۲۰۲۰ به تک رقمی نزدیک شد، میزان زیادی نفت را ذخیره کردند و با تضعیف موقعیت تجاری روسیه، تخفیف نفت اورال افزایش خواهد یافت و به تبع آن خریدهای چین از این کشور هم افزایش خواهد یافت.
چنین حرکتی به راحتی قابل برگشت نخواهد بود. بیشتر پالایشگاهها به گونهای پیکربندی شدهاند که انواع خاصی از نفت خام را مصرف کنند به این معنی که تغییر از نوع اورال با سولفور بالا به نفت فوق العاده عربستان سعودی زمانبر و هزینهبر است. این به نوبه خود نشان دهنده آن است که فشار روسیه به آسیا و اروپا برای تامین منابع میتواند باعث ایجاد تغییراتی در بازار جهانی شود.
بیشتر نفت دریای شمال معمولا به سمت شرق حرکت میکند. میزان بیشتری از آن ممکن است همچنان در اروپا باقی بماند. این قاره احتمالا از غرب آفریقا و آمریکا نیز خرید بیشتری خواهد کرد و واردات گریدهای غنی از گوگرد خود را از خلیج فارس افزایش خواهد داد. سایر کشورهای جهان – از جمله آسیا – باید به چیزی که اروپا نیازی به آن ندارد، بسنده کنند. نفت میدان توپی Tupiبرزیل در حال حاضر با دو برابر قیمت معمول نسبت به نفت برنت معامله میشود.
بن لوکاک از شرکت تجاری ترافیگورا بر این باور است که نتیجه این سیستم، تجارت جهانی پراکندهتر نفت و قیمت ساختاری بالاتر برای واردکنندگان خواهد بود تا اینکه جنگ نفت عموما به صورت یکپارچه از میادین نفتی به مخازن سوختی که نیاز بیشتری به آن وجود دارد، جریان یابد.