وال استریت ژورنال اخیرا در گزارشی اذعان کرده است که ایران با یک سیستم مالی مخفی، محاصره اقتصادی اعمال شده توسط آمریکا را دور می زند.
به نوشته وال استریت ژورنال، مقامات اطلاعاتی غربی میگویند شواهدی از دهها میلیارد دلار معاملات توسط ایرانیها وجود دارد و دولت ایران آشکارا به توانایی خود در تأمین مالی تجارت خود از طریق کنار زدن تحریمها می بالد.
در ادامه این گزارش آمده است: این سیستم مالی و بانکی مخفی، تهران را قادر خواهد ساخت تا این کشور محاصره اقتصادی خود را به راحتی تحمل کرده و از آن به عنوان اهرم فشاری در مذاکرات هستهای استفاده کند.
وال استریت ژورنال در ادامه این گزارش تصریح کرده است: مقامات ایرانی علناً تلاشهای خود را برای خنثی کردن کمپین فشار ایالات متحده از طریق توسعه «اقتصاد مقاومتی» انجام دادهاند.
همچنین در روزهای گذشته روابط عمومی وزارت نفت در خبری اعلام کرد که وعده رسیدن ظرفیت تولید نفت به پیش از تحریم ها محقق شده است و به بیش از ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است. افزایش 2،5 برابری وصول درآمدهای نفتی و افزایش ۴ برابری وصول درآمدهای حاصل از صادرات گاز نسبت به سال ۹۹ نیز از دیگر آمارهایی بود که مقامات ارشد دولت آن را اعلام کردند.
«مهدی صفری» معاون دیپلماسی اقتصادی وزیر امور خارجه نیز اخیرا گفته است: صادرات جمهوری اسلامی ایران به کشورهای همسایه از چهار ماه گذشته و پس از اجلاس شانگهای بین ۷۰ تا ۱۲۰ درصد افزایش داشته است.
وی افزود: در این مدت صادرات به ترکمنستان 70 درصد، به ازبکستان 100 درصد، به قزاقستان 112 درصد، به قرقیزستان 60 درصد و به تاجیکستان 100 درصد افزایش یافته است.
معاون دیپلماسی اقتصادی وزیر امور خارجه اضافه کرد: حجم تجارت دوطرفه بین ایران و روسیه در این مدت به 6،4 میلیارد دلار رسیده که 1،1 میلیارد دلار آن مربوط به صادرات صیفی جات کشورمان به روسیه بوده است. حجم مبادلات با عراق نیز به حدود 15 میلیارد دلار رسیده است.
این در حالی است که در 8 سال گذشته جریان اصلاح طلب که دولت را دربست در اختیار داشتند، همه امور اقتصادی را به برجام و FATF منوط کرده و مدعی بودند که اگر ایران در اسرع وقت به FATF نپیوندد و یا تعهدات خود را در برجام کاهش دهد، سیستم بانکی قفل شده و صادرات نفت به صفر رسیده و فاجعه عظیمی رخ خواهد داد. در ماجرای واکسیناسیون کرونا نیز همین ادعاها مطرح شد.
منتقدان FATF همواره با استناد به دلایل کارشناسی و فنی به نقد موضوع پیوستن ایران به این سازمان مافیایی پرداختهاند. در سوی مقابل، مدافعان FATF به این دلیل که دستشان از استنادات کارشناسی و فنی خالیست، تعمدا این مسئله فنی را به یک دعوای سیاسی تقلیل می دادند.
هدف اصلی بزککنندگان FATF از تقلیل یک مسئله فنی به دعوای سیاسی، ایجاد یک فضای دو قطبی و سپس ماهیگیری از این فضا بوده است.
طیف اصلاح طلب همزمان با دوقطبی کردن فضای کشور، در اقدامی مسبوق به سابقه معیشت مردم را گروگان گرفته و با ایجاد دوگانههای دروغین همچون «FATF، معیشت» اینگونه القاء میکرد که اگر بنا به خواست آنان عمل شود کشور گلستان شده و اگر خلاف آن عمل شود، کشور دچار مصیبت و فاجعه اقتصادی میشود!
بزککنندگان FATF با حمله به منتقدان، هر فردی را که با پیوستن به این سازمان مافیایی مخالف بود، «مدافع پولشویی» و «مدافع قاچاق» و «مخالف شفافیت» و «جماعتی که ریگی به کفش دارد» معرفی میکرد.
این طیف همچنین در ماجرای برجام نیز به دلیل آنکه دستش از استنادات کارشناسی و فنی خالی بود، ضمن «کاسب تحریم» نامیدن منتقدان، با ایجاد دوگانه «هستهای-معیشت» اینگونه القاء می کرد که اگر برجام امضا و اجرا شود، کشور گلستان شده و اگر برجام اجرا نشود، معیشت مردم نابود میشود.
افکار عمومی هنوز وعدههای اقتصادی مقامات دولت قبل و فعالین اصلاح طلب درخصوص برجام را فراموش نکرده است. وعدههایی از قبیل «لغو یکباره همه تحریمها از جمله تحریمهای مالی و بانکی»، «کاهش قیمت ارز»، «رفع مشکل بیکاری، گرانی و رکود»، «سرازیر شدن سرمایه خارجی به کشور»، «به تاریخ پیوستن همه تحریم ها» و…
لازم به ذکر است که در دولت قبل یکی از کارشناسان اقتصادی گفته بود که اطلاعات 400 صرافی در شرایط تحریمی در قالب FATF به طرفهای خارجی ارائه شد و همین اقدام خسارت آفرین منجر به تشدید شوک ارزی در آن مقطع شد.
اکنون دولت سیزدهم بدون برجام و بدون FATF موفقیت های چشمگیری در حوزه سیاست خارجی و مقابله با تحریم های ظالمانه آمریکا کسب کرده است.
در حقیقت ایران توانسته با خودباوری در جنگ ترکیبی با آمریکا ابتکار عمل را در دست بگیرد. این رویکرد هم بی اعتباری تحریم های آمریکا را در پی داشته است و هم روسیاهی حامیان «دیپلماسی انفعالی» را رقم زده است.
در حال حاضر سناتورهای آمریکایی، رئیسجمهور این کشور را به اهمال و آسان گیری در اعمال تحریمها متهم میکنند؛ این در حالی است که بایدن همانند ترامپ و اوباما و بوش و کلینتون و… بهشدت بهدنبال اعمال تحریمها در بالاترین سطح است، اما مسئله اینجاست که نظام اعمال تحریمها این اجازه را به واشنگتن نمیدهد. این یعنی کاهش اثر تحریم یک واقعیت بدیهی و محصول نقص ذاتی تحریم است.
به همین خاطر بود که در سال ۱۳۹۸، حدود یک سال پس از خروج واشنگتن از برجام، آمریکا مطالعه برای بازطراحی تحریمها را با عنوان پروژه «قوام دادن به سلاح تحریم» (Tempering Sanctions Weapons) به اندیشکده «مرکز امنیت نوین آمریکایی»(CNAS) متشکل از صاحبنظران خبره حوزه تحریم اعم از دموکرات و جمهوریخواه سپرد.
آمریکا تمام توان اقتصادی، سیاسی، رسانهای، دیپلماتیک، امنیتی و اطلاعاتی خود را به کار بست و به خیال خام دموکراتها و جمهوریخواهان و تروئیکای اروپا و حکام مرتجع در منطقه، قرار بود بهواسطه تحریمها، صادرات نفت ایران به صفر برسد و صادرات غیرنفتی نیز تعطیل شده و تعاملات بانکی و مالی نیز قفل شده و کشور فلج شود. اما هیچوقت چنین اتفاقی رخ نداد.