با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
او تصریح کرد که موضع چین در این خصوص واضح و روشن است و درباره مسئله اوکراین هم همین دیدگاه را اتخاذ میکند. چین طرفدار و مدافع مفهوم امنیت به معنای رایج، جامع، مشارکتی و پایدارش است. چین معتقد است امنیت یک کشور نباید با هزینه آسیب کشورهای دیگر و امنیت منطقهای و با ضمانت گسترش متحدان نظامی همراه باشد. نگرانیهای امنیتی منطقی تمامی کشورها باید مورد احترام قرار بگیرد. بر همین اساس و پیرو گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، تقاضاهای مشروع روسیه درباره امنیت باید جدی گرفته شود و با راهحلهای درست قابل دستیابی باشد».
وزیر خارجه چین اعلام آمادگی کرد حکومت این کشور در کنار نقشآفرینی در شورای امنیت سازمان ملل، حاضر است در هماهنگی با جامعه جهانی برای پایان جنگ در اوکراین میانجیگری کند. این موضعگیری دیرهنگام پکن در شرایطی اعلام میشود که حکومت چین در روزهای گذشته دست به سانسور گسترده اخبار جنگ اوکراین به سود حکومت روسیه زده و معترضان به این جنگ را بازداشت میکند.
«لی یانمینگ»، تحلیلگر امور چین در ایالات متحده، میگوید حزب کمونیست چین آشکارا کارزار تبلیغاتی دیگری را برای شکلدهی به دیدگاههای مردم چین در رابطه با جنگ اوکراین راهاندازی کرده است و مفاهیمی در طرفداری از روسیه و ضدیت با ایالات متحده منتشر میکند. این تبلیغات بهمنظور ترویج این روایت است که اوکراین بهدلیل تمایلش به غرب در چنین وضعیتی گرفتار شده است.
او میگوید: «در چارچوب تحریم بازیهای المپیک زمستانی پکن توسط کشورهای غربی، پوتین بهعنوان تنها فرد عالیرتبه حامی حکومت کمونیستی چین در بازیهای المپیک زمستانی شرکت کرد. سپس حزب کمونیست چین آشکارا از روسیه پس از شروع جنگ حمایت کرد. گزارش رسانهها درباره تعویق حمله روسیه به اوکراین تا پایان بازیهای المپیک زمستانی پکن درست بود. باید نوعی توافق محرمانه بین این دو صورت گرفته باشد. در واقع در چارچوب تحریمهای غرب، آنها کنار هم قرار میگیرند و از یکدیگر حمایت میکنند، اما درعینحال برنامههای مخفی خود را دارند».
دام روسیه برای چین
«یون سون»، مدیر برنامه چین در اندیشکده استیمسن، درباره ارزیابی چین از حمله روسیه و موضع اخیر وزیر خارجه این کشور مینویسد: «سؤال طبیعی این است که چگونه چین همه نشانهها مبنی بر حمله قریبالوقوع روسیه را از دست داد و چنین قضاوت استراتژیک نادرستی انجام داد. به غیر از شکست اطلاعاتی، دو دلیل بالقوه برای آن وجود دارد: حدس و گمان چین از رفتار روسیه از نگاه خودش و تغییر رفتار پوتین.
او ادامه میدهد که چینیها نمیخواستند اطلاعات آمریکا را باور کنند، اما مطمئنا ماهوارههای جاسوسی خود را برای مشاهده حرکت نیروها در امتداد مرز اوکراین داشتند. آنچه در این میان به احتمال زیاد اشتباه پیش رفت این است که ارزیابی چین از نیات روسیه براساس فلسفه نظامی خود چین بود.
برای پکن، «برندهشدن بدون جنگ» هنر نهایی جنگ است. براساس آموزههای سان تزو، طبقهبندی محبوبیت عملیات نظامی عبارتاند از: تضعیف نقشههای دشمن، دیپلماسی و در نهایت شکستدادن دشمن در میدان جنگ. در این فلسفه، تهاجم برای تصرف قلمرو کمترین مطلوبیت را دارد. برای چین، استقرار نیروهای روسی در مرز اوکراین این کشور را تحت فشار قرار داده بود و گام طبیعی بعدی، چانهزنی از موضع قدرت بود نه حمله به خاک این کشور. برای چینیها غیرقابل توضیح است که روسیه تهاجم کامل به اوکراین را در حالی انجام داد که پیش از آن دست بالا را داشت.
«سون» معتقد است که در این ماجرا چین قطعا بیگناه نیست. اشتیاق پکن برای همسویی با روسیه برای مقابله با آنچه از نگاه مسکو و پکن «خصومت ایالات متحده در عصر رقابت قدرتهای بزرگ» عنوان شده، چین را به سمتی خطرناک سوق داد.
درحالیکه پکن فکر میکرد میتواند از روسیه برای مقابله با آمریکا استفاده کند، پوتین چین را به شیوهای بسیار شدیدتر و واقعیتر در دام انداخت. ناراحتی چین از بهدامافتادن از سوی روسیه در حمله به اوکراین مشهود است.
در روز دوم تهاجم، بانکهای دولتی چین محدودیتهایی را برای تأمین مالی کالاهای روسیه اعمال کردند. موضوعات مطرحشده از سوی وانگ یی، وزیر خارجه چین نیز برای کاهش تنش و مذاکرات میانجیگرانه بوده است. علاوه بر این، چین به جای وتوکردن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، به آن رأی ممتنع داد که نشانه اصلی عدم حمایت از روسیه بود.
در روزهای بعد هم وزارت خارجه چین تلویحا از روسیه انتقاد کرد که «هیچ کشوری نباید بهطور ناجوانمردانه به حاکمیت و امنیت سایر کشورها برای دستیابی به مزیت کاملا نظامی و امنیت مطلق خود آسیب برساند».
گزارشهای متعددی وجود دارد که حاکی از این است که چین تاکنون به روسیه برای دورزدن تحریمهای غرب کمک نکرده است. در هر صورت، «اثر راشومون» که شامل نقش چین در پیشبرد ناخواسته تهاجم روسیه به اوکراین میشود، بیش از هر چیزی وضعیت روابط چین و روسیه را نمایان میکند. انگیزه این رابطه بهوضوح ناشی از تصور وجود تهدید مشترک از سوی ایالات متحده است، اما در روی دیگر سکه، بیاعتمادی و فریبکاری بین این دو کشور وجود دارد.
چینیها ممکن است درباره نگاه خود به ارزش روسیه در رقابت با ایالات متحده ضربه مهلکی خورده باشند و آنچه آنها فکر میکردند یک حمایت لفظی و اصولی بود از سوی پوتین که به عنوان یک چک سفید برای جنگ مورد سوءاستفاده قرار گرفت و نقد شد. صرفنظر از نتیجه جنگ روسیه و اوکراین، تجربه فریبکاری و استثمار از سوی روسیه یکی از مهمترین راهکارهای آینده برای چین خواهد بود.
نیاز چین به صلح
«توماس فریدمن»، ستوننویس نیویورکتایمز هم با اشاره به اعلام آمادگی پکن برای میانجیگری نوشت: «تنها یک کشور توان توقف جنگ در اوکراین را دارد و آن کشور، آمریکا نیست، بلکه چین است. چین اگر به تحریم اقتصادی روسیه بپیوندد، یا حتی دست به محکومیت صریح اشغال اوکراین بزند و خواهان خروج نیروهای روسیه از آن کشور شود، شاید تأثیری بر پوتین بگذارد که باعث شود او چارهای جز عقبنشینی نداشته باشد. چنین موضعی بیشک بر پوتین تأثیر خواهد گذاشت، به این دلیل که درحالحاضر او در سطح جهان متحد چشمگیری جز هند ندارد؛ کشوری دموکراتیک که جانب پوتین را گرفته است و در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل علیه روسیه نیز در کنار امارات متحده عربی، رأی ممتنع داد».
فریدمن در توضیح اینکه پکن به صلح بیش از جنگ نیاز دارد، نوشت: «در هشت دهه گذشته، صلح نسبی بین قدرتهای بزرگ باعث رشد سریع جهانیسازی در دنیا شده است و این امر، نقشی کلیدی در توسعه اقتصادی سریع چین و خروج حدود ۸۰۰ میلیون چینی از فقر از سال ۱۹۸۰ به بعد داشته است. صلح برای چین بسیار خوب بوده است و ادامه رشد اقتصادی در چین، متکی بر ادامه صادرات گسترده و استفاده از بازارهای آزاد است. موفقیت اقتصادی چین که باعث شده است مردمش حکومت استبدادی تکحزبی حزب کمونیست را تحمل کنند، متکی بر ثبات اقتصاد جهانی و نظام بازرگانی است».
اشتراک گذاری
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.