گسترش ناتو به شرق برای ایران یک تهدید است/ تاجیک: نیاز به تغییرات رادیکال در سیاست ایران داریم!

 سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیر عامل اخیراً طی سخنانی در یک دوره آموزشی تخصصی جهاد تبیین در پاسخ به این پرسش که جنگ اوکراین برای ایران چه فرصت‌ها و تهدیداتی را به دنبال خواهد داشت، گفته است:

“نخست آنکه ما نیز باید جریان حرکت ناتو به سمت شرق را علیه خود یک تهدید -البته یک تهدید دور- احساس کنیم. بنابراین این همراهی کلی ما مقابله با نفوذ و حضور ناتو در غرب آسیا خواهد بود. ذکر این نکته ضروری است که یکی از راهبردهای بلندمدت آمریکا، حضور رژیم صهیونیستی در آذربایجان، ارمنستان و گرجستان است تا به واسطه آن پایگاه‌های این رژیم به سمت ایران نزدیکتر شود که برای ما تهدیدزاست.“[1]

*این سخنان راهبردی در حالی است که الهه کولایی، از استادان اصلاح‌طلب اخیراً در سخنانی اینطور اظهار کرده بود که نگرانی ایران از گسترش ناتو به سوی شرق اروپا، مدیترانه، خاورمیانه و خلیج فارس اهمیت چندانی ندارد و نبایستی شکل‌دهنده برخی رفتارهای دیپلماتیک خاص در حکومت ایران باشد! [2]

***

تاجیک: نیاز به تغییرات رادیکال در سیاست ایران داریم!

گسترش ناتو به شرق برای ایران یک تهدید است/ تاجیک: نیاز به تغییرات رادیکال در سیاست ایران داریم!

محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های اصلاحات اخیراً طی یادداشتی با عنوان “نازایی تب‌آلودِ وضعیت موجود و سیاست” که در وبسایت مشق نو منتشر شد، نوشت: در نازایی تب‌آلود وضعیت کنونی، بیش و پیش از هر زمانی نیازمند سیاست هستیم: سیاستی با طبیعت و گوهره‌ای خلاق، رخدادی، اتوپیایی، و انقلابی، سیاستی که از رهگذر و به‌واسطه‌ی آن مردم، مردم می‌شوند (تاسیس می‌شوند نه منحل)، سیاستی مبتنی بر برابری تمام افراد و متحقق‌کردنِ اراده‌ی همگان، سیاستی انقلابی که متضمن تغییری رادیکال باشد، سیاستی راستین که نافی پلیس، یعنی همان «فرایند حکومت» که مبتنی است بر نظم‌دادن به گردآمدن انسان‌ها به‌صورت جماعت و تنظیم‌کردن توافقات آن‌ها و توزیع سلسله‌مراتبی جایگاه‌ها و کارکردهای افراد در جامعه.

او در یادداشت خود در این باره همچنین تصریح می‌کند: سیاست در جامعه‌ی امروز ما، امکان «سیاست‌شدن» یا «سیاست‌شدگی» را ندارد…سیاستِ ایرانی ما نیز، ترکیب و تجمیعی گنگ و گیج است از دقایق سیاست‌ها و ناسیاست‌ها و شبه‌سیاست‌های گوناگون… نوعی تئاتر خیمه‌شب‌بازی با نقش‌آفرینی و بازیگری‌ دیگری‌های کوچک و سناریونویسی و کارگردانی دیگری بزرگ.

تاجیک در بخش پایانی این نوشته نیز می‌گوید:

“سیدجواد طباطبایی در مورد سیاست در آتن می‌نویسد: اقتدار فرمانروایان آن از فضیلت‌های فردی آنان ناشی می‌شد…تاریخ‌نویس آتنی درباره‌ی پریکلس، که یکی از برجسته‌ترین رجال سیاسی دموکراسی یونانی به‌شمار می‌آمد، گفته است که خاستگاه «اقتدار و اعتبار فردی او ویژگی‌های اخلاقی» او بود، پریکلس «در امور مالی فرمانروایی بس درستکار» و در اداره‌ی امور عمومی شهر نیز «بیش‌تر از آن‌که از خواست‌های شهروندان پیروی کند، پیشوای شهر بود و آنان را هدایت می‌کرد»، از آن‌جا که خاستگاه اقتدار سیاسی پریکلس نادرستی و پتیارگی نبود، نیازی نداشت که در سخن‌گفتن خوشایند مردم را در نظر آورد و مصالح عمومی را فدای منافع خصوصی برخی یا گروهی از شهروندان کند. از چنین پریکلسی در عرصه‌ی سیاست امروز ما نه تنها خبری نیست که نیست، بلکه سیاست و سیاست‌پیشه‌گانی که تجربه می‌کنیم، در واقع، جزئی از نازایی تب‌آلود وضعیت اکنون ما هستند. از این‌رو، شاید تنها راه برون‌شد از این وضعیت، سیاستی باشد که رخدادگون و انقلابی بر سیاست اکنون ما نازل شود و سقف آن را سخت بشکافد و طرحی نو دراندازد.“[3]

*از بعد نظری می‌توان ده‌ها دلیل و سند ارائه کرد که بر خلاف اظهارات تاجیک، وضعیت سیاست در ایران هرگز یک “ناوضعیت” نیست. همانطور که تب‌آلود و نازا هم نیست.

حکما آقای تاجیک مقرّ هستند که در یک سیاست تب‌آلوده و نازا هرگز رخدادی مثل فتنه 88 هضم نمی‌شود و سران فتنه در مواجهه با منطق مجبور به بازگشت از مواضع خود نمی‌شوند!

آقای تاجیک تجاهل‌العارف کرده‌اند و نگفته‌اند که حکومتی دارای سیاست ناوضعیت نمی‌تواند منافع ملی خود را در داخل و خارج از مرزهایش تأمین کند و بلکه تبدیل به هژمون شود و مثلا منافع همپیمانان خود در آمریکای جنوبی، قلب اروپا و غرب آسیا را نیز تأمین کند.

پس سیاست ما تب‌آلود نیست.

در رکن دوم این تحلیل اما بایستی این تأمل را پیرامون اظهارات تاجیک خواستار شد که منظور او از “سیاست انقلابی” که باید فورا در شرایط فعلی اعمال شود و “تغییر رادیکال” هم به دنبال داشته باشد، چیست!؟

ما از باب اقتراح گفتمانی مایلیم که آقای تاجیک توضیحات بیشتری در این باره بدهند و فضا را بیشتر روشن کنند.

وگرنه با توجه به سوابق آقای تاجیک و دوستان ایشان که مشحون از خیابان خواهی، ‌تقلا برای فتنه اقتصادی، تحریم انتخابات و تشبیه ایران به “کشتی تایتانیک” است؛ معانی تند و خطرناکی از این حرف به اذهان متبادر می‌شود.

پیش از این و چند سال قبل بود که علیرضا علوی‌تبار، از دیگر تئوریسین‌های اصلاح‌طلب طی اظهاراتی در یک مرکز وابسته به دولت آقای روحانی از لزوم تجمع میلیونی علیه نظام و نیز ایفای نقش دوباره جمهور در بنیان‌گذاری سخن گفته بود. [4]

برچسب ها :

دیدگاهتان را بنویسید