اعلام موضع رهبری درباره جنگ روسیه و اوکراین بوضوح بر اصول و مبانی و مولفههای قابل توجهی سوار شده بود و نشان داد که جمهوری اسلامی در همه حوادث به ظاهر متفاوت از یک سری اصول ثابت تبعیت میکند. اما سحنان اخیر رهبر انقلاب علاوه بر آنکه درستدیدن و اندیشیدن درباره بحران اوکراین را میآموزد، نقاط تمایز قابل توجهی با مواضع بسیاری سران کشورهای دیگر جهان نیز دارد.
یک: مستقل و صریح با چاشنی نه شرقی و نه غربی عاقلانه؛ در حادثه اوکراین گرچه همانند جنگهای سالیان گذشته جهان به دو موضع طرفدار قطب شرق و قطب غرب تبدیل نشده ولی یا عمده کشورها با موضع آمریکا و اروپا همسو شدهاند و یا بسیاری دیگر نیز نوعی محافظهکاری و یا در حد توصیهها و اظهارنگرانیهای معمول دیپلماتیک بسنده کردهاند. اما رهبر ایران موضع مستقل و عاقلانه ایران بیان کرد؛ درخواست توقف جنگ و حل ریشه بحران حوادث اوکراین. درخواست توقف جنگ در واقع مقابل بخشی از استراتژی فعلی روسیه در اوکراین هست و مطالبه حل ریشه اصلی بحران هم مخالفت جدی ایران با اقدامات آمریکا در اوکراین هست و ضمن اینکه نسبت به هر دو محور شرقی و غربی، عاقلانه و بر اساس منافع راهبردی خود موضع گیری شده است. اگر این سخنان رهبر معظم انقلاب را با مواضع سران دیگر کشورهای جهان مقایسه کنید؛ جدای از اینکه ایران مستقلتر بوده، صراحت بیشتری نیز در بیان مواضع داشته است.
دو: سیاست اخلاقی صادقانه؛ یکی از اصولیترین مولفه های شکل دهنده موضعگیریهای آیتالله خامنهای و جمهوری اسلامی در تمام این سالها رعایت و در نظر گرفتن اخلاق صادقانه است. اخلاق اسلامی، نه تنها جنگطلبی و کشتار زنان و کودکان و مردم را در هر زمان، مکان و برای هر نوع بشری با هر دین و آیینی محکوم بلکه حتی مخالف از بین بردن زیرساختها و سرمایههای ملتها هم است. بر علت رعایت همین اصل،در مواضع جمهوری اسلامی تاخیر و لکنتی در دفاع از کودک افغانستانی، یمنی یا اوکراینی دیده نمیشود. از سوی دیگر صادقبودن مواضع جمهوری اسلامی و رهبر آن نیز در حادثه اوکراین به خوبی نمایان شده است. در یک نگاه راهبردی، ایران با خارج شدن سریعتر جهان از دنیای تک قطبی موافق و از برتری کامل غرب بر شرق بر پایه مصلحت و منافع ملی خود نیز مخالف است. از این منظر حادثه اوکراین در یک منظر راهبردی به نوعی تلاش یکی از قطبهای شرق برای عقب راندن محور غربی عالم است و ایران در معادلات کلان خود این موضوع را نمیتواند تماما منفی بنگرد. اما در همین شرایط نیز جمهوری اسلامی حاضر نیست به علت برخی ملاحظات راهبردی نسبت به کشتار حتی محدودی از مردم در گوشهای از غرب عالم نیز بیتفاوت باشد.
سه: استقامت و صراحت ثابت در برابر دشمن اصلی؛ دستگاه تبلیغاتی غرب با همه توان یکطرفه در حال روایت جنگ اوکراین و مخفیکردن نقش ریشهای غرب و به خصوص آمریکا در ایجاد بحران اوکراین هست. آنها تا حد زیادی نیز تاکنون توانستهاند که پروپاگاندای جهانی رسانهای خود را تحمیل کنند و حتی استفاده ابزاری از یکی عمومیترین جنبههای روزمره دنیا، مثل ورزش نیز غافل نشدهاند. در چنین شرایطی موضعگیری رهبر معظم انقلاب نشانه این است که با همه این جو رسانهای ایشان در نشان دادن ریشه اصلی بحران در جهان و دشمن اصلی یعنی آمریکا، استقامت و صراحت ثابت دارند.
چهار: تحلیل ویژه جنگ روسیه و اوکراین؛ این روزها درباره علت بحران اوکراین سخن بسیار گفته شده و تحلیلگران واقعگرا درباره نقش آمریکا نیز نکاتی را بیان کردهاند؛ ولی رهبر انقلاب راهبردیتر از این لایه نیز تحلیل کردند و بحرانسازی دولتهای آمریکا را در مافیا بودن این رژیم و ذات بحران زیست آن بیان کردند. به بیان دیگر، درک دقیقتر علل و تحلیل حادثه بحران اوکراین ریشه در ذات بحران زیست دولت آمریکا و مافیاهای سیاسی، اقتصادی و اسلحه سازی است که در درون آمریکا وجود دارد. جهان تا حوادث مهم دنیا را از این منظر تحلیل، موضع گیری و اقدام نکند، همیشه در بحرانهای ساخته شده به دست مافیاهای آمریکایی باقی خواهد ماند.