این گزاره که «افزایش دستمزد باعث افزایش نرخ تورم میشود» را شاید هر سال بیش از هر زمان دیگری در روزهای آخر اسفند بشنویم. اقتصاددانهایی که معتقدند حداقل دستمزد را نباید افزایش داد چراکه افزایش دستمزد باعث افزایش نقدینگی، افزایش تقاضا و در نهایت بالا رفتنِ نرخ تورم میشود. در واقع سالهاست که گروه کارفرمایی در جلسات مزدی شورایعالی کار با چنین گزارهای مقابل افزایش واقعی و عادلانهی دستمزد کارگران ایستاده و باعث شده امروز کارگران حتی توانِ برآوردنِ نیازهای اساسی و حداقلی خود و خانوادههایشان را نداشته باشند. به گفتهی فعالان کارگری امروز دستمزد، تنها ده روز از ماه را کفاف میدهد و کارگران برای آنکه بتوانند تا آخر ماه سر کنند از قیدِ تامین بسیاری از نیازهای اساسی خود گذشتهاند.
مرتضی افقه (استاد اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز) در انتقاد از چنین استدلالهایی میگوید: برخی از اقتصاددانها و مسئولین به اشتباه فکر میکنند که با کنترل مزدِ کارگران میتوان تورم را کنترل کرد. این اشتباه رایجی است که سالها سبب شده سیاستهای سرکوب مزدی پیاده شود و دستمزد کارگران کمتر از آنچه که باید تعیین شود. البته ممکن است این قبیل اقدامات باعث کنترل تورم شود، میتوان پیشنهاد داد که کلا پول را از جیب همهی مردم بیرون بکشند تا کلا تقاضایی وجود نداشته باشد و نرخ تورم کاهش پیدا کند!
این استاد دانشگاه، ریشهی افزایش نرخ تورم در کشور را افزایش تقاضا نمیداند. به گفتهی وی؛ علت افزایش نرخ تورم در ایران، افزایش تقاضا نیست بلکه عمدتا به دلیل کاهش شدید عرضه است که این کاهش ناشی از سیاستهای کلان اقتصادی، مدیریت ناکارامد و همچنین تحریمهای بینالمللی است.
برخی اقتصاددانها مرتب بر طبل بالا بودن نقدینگی در کشور میکوبند، به همین دلیل است که یکی از در دسترسترین راههای آنها برای کاهش نرخ تورم، ثابت نگه داشتنِ دستمزدهاست. اما ما معتقدیم علت اصلی تورم به وضعیتِ بد تولید در کشور برمیگردد و اگر بخواهیم همچنان با سیاستِ سرکوب دستمزدها پیش برویم، نه تنها به کاهش نرخ تورم کمکی نخواهیم کرد، بلکه باعث گستردهتر شدنِ فقر در جامعه خواهیم شد.
به گفتهی افقه؛ این سیاستها اقشار ضعیف جامعه را مورد هدف قرا میدهند. وی میگوید: این وسط کارگرانی که همیشه دستمزدشان زیر خط فقر و نرخ تورم بوده با این سیاستهای ناآگاهنه ضربهی بیشتری میخورند. اگر به همان اندازه که تصمیمگیران تلاش میکردند دستمزد را حفظ کنند، برای افزایش تولید تلاش میکردند الان اوضاع بهتر بود.
این استاد دانشگاه با اشاره به موانع کسب و کار در داخل میگوید: همواره سیاستمداران ما از موانع کسب و کار سخن گفتهاند، اما اقدامی جدی در این زمینه انجام ندادهاند. به این دلیل که سیستم مدیریتی ناکارآمد بوده و این مدیریت ناکارآمد خود را در مشکلاتی نشان داده که سالها حل نشده است.
افقه گفت: در مجلس یازدهم، گاها طرحهایی که برای کمک به کسب و کارها و افزایش تولید تدوین شده است ضد و نقیض است و عملا کمکی به حل مسئله نمیکند. حالا چون در سطح کلان نمیتوانند مشکل اصلی را حل کنند در نتیجه میخواهند پول را از جیب مردم بیرون بکشند تا تقاضا کم شود و به زعم خود تورم را کنترل کنند در حالیکه اینگونه فقر را افزایش میدهند و حتی اگر این سیاستها منجر به کاهش تورم هم شود خیلی قابل تمجید نیست.
کاهش دستمزد کارگران نه تنها کمکی به تولید و تولیدکننده نمیکند بلکه وضعیتِ تولید را بحرانیتر هم میکند. به گفتهی افقه؛ وقتی مردم پول خرید نداشته باشند، تقاضا کاهش پیدا میکند و در نتیجه دچار رکود اقتصادی میشویم. از طرفی دستمزدهای پایینتر از نرخ تورم سبب میشود کارگران رغبتی به کار نداشته باشند و همین باعث میشود بهرهوری پایین بیاید. کارگران در این صورت انگیزهی کافی برای کار ندارند و از طریق مبارزه منفی، کارایی و کارامدی واحدهای تولیدی را کاهش میدهند.
ضربه به تولید به واسطهی کاهش دستمزد، محدود به این دو مورد نمیشود. این استاد دانشگاه میگوید: کاهش دستمزد باعث گرایشِ کارگران به سمت کارهای غیرمولد میشود. همچنین آنها که صاحب تخصص هستند ترجیح میدهند از کشور بروند، چراکه درآمد نیروهای کار در کشورهای دیگر به مراتب بیشتر از ایران است.
به گفتهی افقه؛ مهاجرتها را باید جدی گرفت. هفتهی پیش اتاق بازرگانی اعلام کرد موج مهاجرتها به صاحبان حرف متوسط هم رسیده است. وقتی انگیزهها کم میشود، مهاجرت افزایش پیدا میکند.
این استاد دانشگاه در واکنش به این گفته که کارفرمایان توان پرداخت حقوق کارگران را ندارند، گفت: ممکن است افزایش دستمزد هزینهی تولید را بالا ببرد اما دولت باید اجازه بدهد دستمزدها افزایش پیدا کند و در عوض خود به واحدهای تولیدی کمک کند و یارانه بدهد. در واقع برای کاهش هزینههای تولید به هیچ وجه نباید از دستمزد کارگران مایه گذاشت چون اینگونه فقر افزایش پیدا میکند.