هدف از مذاکرات وین احیای برجام است، ولی این مساله را نمی توان به صورت مجزا در نظر گرفت، زیرا پیامدهای آن بر هر گونه مذاکرات آمریکایی – اروپایی و اروپایی – روسی که در حال حاضر بر حل و فصل بحران اوکراین متمرکز شده است، تاثیر گذار خواهد بود.
اوکراین که بخشی از امپراتوری روسیه بود، به دنبال پیوستن به ناتو است که یک اتحاد امنیتی غربی به رهبری امریکا محسوب می شود و بیش از هفت دهه قبل، به عنوان سنگری در برابر بلوک کمونیستی به رهبری شوروی ایجاد شد.
مسکو از نفوذ فزاینده ناتو پس از جنگ سرد در اروپای شرقی می هراسد و قصد دارد آن را در مسیر خود متوقف کند. بنابراین، اولویت فوری غرب دستیابی به توافقی با روسیه است که ساختار امنیتی اروپا را برای سالهای آینده تعیین خواهد کرد.
در حالی که دیپلماتها در تلاش هستند تا در این جبهه به مصالحه دست یابند، این احساس نیز وجود دارد که مذاکرات وین باید تا پایان فوریه به نتیجهای – مثبت یا منفی – برسد. این خوشبینی وجود دارد که میتوان به توافقی رسید که روابط ایران با غرب را به سمت مثبت تغییر دهد. حتی گزارش هایی مبنی بر دیدارهای مستقیم محرمانه میان آمریکا و ایران منتشر شده است.
برلین به رهبری اولاف شولتز، نقش مهمی در تلاش برای حل و فصل مسائل اوکراین و ایران ایفا می کند. روسها آلمان را به علل زیادی، از جمله عزم آلمان برای تضمین تداوم عرضه گاز روسیه به اروپا، دارای نقش مهم میدانند. ایرانیها نیز به آلمان که رهبر تلاش اروپا برای تحت فشار گذاشتن دولت بایدن و دادن امتیازات بیشتر به ایران در ازای احیای برجام است، نگاه مثبتی دارند.
در همین حال، بایدن و پوتین در مورد بحران اوکراین گفت وگوی تلفنی داشته اند و به نظر می رسد فعالیت های دیپلماتیک حداقل تا پایان بازی های المپیک زمستانی پکن درجریان خواهد بود. مسکو به حمایت چین در مقابله با غرب نیاز دارد. ایران نیز بهعنوان شریک راهبردی روسیه، برای تنشزدایی و کاهش تنش آماده میشود.
دور هشتم مذاکرات به مراحل پایانی خود رسیده است. ایران و اروپا خوشبین به نظر می رسند و صحبت هایی وجود دارد که دولت بایدن می تواند با لغو ۹۰ درصد از تحریم های آمریکا علیه ایران، به ویژه در مورد فروش نفت و گاز موافقت کند.
یکی دیگر از موارد چالش برانگیز، اصرار امریکا برای دسترسی به برنامه هسته ای تهران است. ایران میگوید که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این موضوع دسترسی دارد. از دیگر پیشنهادها می توان به حفظ تحریم ها علیه برنامه هسته ای برای مدت محدود، مثلاً برای حدود شش ماه، اشاره کرد.
روسیه مشتاق لغو تحریمها بر صادرات و واردات ایران به ویژه در مورد خرید تسلیحات است. ایران همچنین از حمایت چین برخوردار است و دو طرف به تجارت محدود نفت مشغولند.
اروپاییها نیز با در نظر گرفتن میزان سود کسبوکارهای خود از پیوستن ایران به اقتصاد جهانی، مشتاق رسیدن به توافق هستند. به نظر می رسد آنها از رفتار ایران در خاورمیانه از جمله صدور انقلاب به جهان عرب نگرانی ندارند و در واقع، همچنان – بدون شواهد – بر این باورند که برجام رفتار منطقهای ایران را تعدیل میکند.
تمایل بایدن برای احیای توافقی که خود نیز در زمان معاونت باراک اوباما در آن نقش داشت، ممکن است با مخالفت کنگره آمریکا مواجه و باعث رأیگیری درباره آن شود.
در این میان نباید نقش اسرائیل را نیز در این گفت وگوها دست کم گرفت. به نظر می رسد دولت بایدن به دنبال تضمین های امنیتی برای متحد راهبردی خود در خاورمیانه است. آیا ضمانتهای امنیتی برای اسرائیل که موضوع داخلی در آمریکاست، میتواند راه را برای یک توافق هموار کند؟
روسیه به دنبال ایفای نقش واسطه در این میان است و معتقد است اهرم های خود را بر اسرائیل دارد، زیرا دو کشور از روابط اقتصادی گسترده ای برخوردار و دارای اهداف راهبردی در سوریه هستند.
بدون شک بین این دو بحران جدی در جهان همپوشانی وجود دارد. اگر تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران اوکراین پیچیده شود، فضای مثبت امروز در مورد ایران نیز شاید از بین برود.
آیا صدراعظم آلمان که یک هفته پس از سفر امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه به مسکو به روسیه رفت، می تواند یک پیروزی دیپلماتیک را رقم بزند؟ این مساله به این بستگی دارد که جو بایدن چقدر مایل است در مورد ایران امتیاز دهد و به همان اندازه، آقای پوتین چقدر آماده است در مورد اوکراین تسلیم شود.
نویسنده: درغام راغده