فروپاشی از درون

ایده صهیونیزم محصول قرن نوزدهم و ناشی از نوعی برداشت سیاسی از مذهب یهود بوده که به تدریج و با حمایت‌های دول غربی در قرن بیستم توانست با ایجاد یک گفتمان مشترک، افکار عمومی یهودیان را به سمت سرزمین فلسطین جلب نماید و با دادن وعده آرامش به یهودیان مهاجر در سرزمین تعیین شده، ایده فراسرزمینی نیل تا فرات را نیز مطرح نمود.اما این اجتماع چندپاره پس از اشغال فلسطین با چالش‌های مختلفی در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، جمعیتی، استراتژیک و بالاخره فکری، هویتی و گفتمانی مواجه شده است.
ایده «فروپاشی از درون» که در آراء و نظرات طیف وسیعی از اندیشمندان غربی و اسلامی و حتی شخصیت‌ها و صاحبنظران یهودی در خصوص آینده رژیم صهیونیستی مطرح می‌شود به مقوله تهدیدهایی اشاره دارد که از درون بقای این رژیم را تهدید می‌کنند. چیزی شبیه «افول موریانه‌ای» که مفهوم آن برای آمریکا هم مطرح است: یعنی ضعیف و پوک شدن ساختارهای اقتصادی و سیاسی نظامی که از بیرون هنوز سالم به نظر می‌رسد.
در سال‌های گذشته واقعیت‌های موجود در اطراف سرزمین اشغالی و اوج‌گیری تحرکات و اندیشه مقاومت، به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کاتالیزوری برای تسریع ف.روپاشی رژیم در نظر گرفته شده است. در این نوشتار قصد داریم به آراء و نظرات صاحبنظران کشورهای منطقه در خصوص تهدیداتی که درون رژیم صهیونیستی را در برگرفته و آن را در شرایط افول قرار داده است، بپردازیم.
فرسایش نظام اجتماعی
دکتر مصطفی محمود، نویسنده شهیر مصری در کتابی به نام «اسرائیل..ابتدا و پایان» می‌نویسد: ایجاد یک هویت واحد به نام «اسرائیلی» در میان مهاجرانی که از کشورهای مختلف به فلسطین کشانده شده بودند، دغدغه ابتدا تا کنون سردمداران صهیونیست بوده است. در خلال سد‌ه‌های اخیر تفکری سیاسی و در عین حال غیرمذهبی با رویکردی ابزارگونه به مذهب یهود، اندیشه‌ای در تضاد با اعتقاد سنتی یهودیت مبنی بر اقامه دولت ی.هودی و بازگشت به سرزمین مقدس، پیش از ظهور ماشیاح نجات-بخش، را مطرح نمود. نظریه پردازان این نهضت با طرح ایده صهیونیزم به عنوان گفتمان پیشنهادی خود برای ایجاد تهییج عمومی در جوامع پراکنده یهودیان سراسر جهان، حکمرانی قوم یهود در سرزمین موعود را برای تحقق وعده الهی اعلام نمودند. اید‌ه‌ای که در بعد سرزمینی آرمان اسرائیل بزرگ را زمینه‌ساز بازگشت به دوران عظمت تاریخی این قوم تلقی نموده و تشکیل دولت ی.هودی را عاملی وحدت‌بخش و رافع سرگشتگی و آوارگی قوم ی.هود، ارزیابی نمود. (إسرائیل.. البدایة و النهایة. صفحه ۶۱ و ۶۲)
در این میان این ایده با مخالفت برخی متفکران ی.هودی و علمای مذهبی و ارتدوکس سنتی همراه شد و آنان تشکیل دولت یهودی را بر خلاف وعده الهی پنداشته و تشکیل آن را به ظهور مسیح مشروط کردند؛ با این حال، ایده صهیونیزم توانست به گفتمان مسلط تبدیل شود که در چهارم می ۱۹۴۸ در قالب دولت اسرائیل تجلی یافت و توانست با تبلیغات فراوان و حمایت بی دریغ استعمار افکار عمومی یهودیان را به این اقدام قانع نماید. آن هم در شرایطی که دول اروپایی به دنبال راهی برای خلاصی از جمعیت ی.هودیان خود بودند و کجا بهتر از فلسطین و غرب آسیا که بخش اعظم پتانسیل و فرصت‌های رشد مسلمانان را به خود منعطف سازد.
دکتر عبدالوهاب المسیری نویسنده مصری دانشنامه «یهود، یهودیت و صهیونیزم» در کتابی به نام «فروپاشی اسرائیل از درون» معتقد است که فرسایش سیستم اجتماعی ر.ژیم ص.ه.یونیستی یکی از مهم‌ترین جنبه‌های فروپاشی این رژیم است. به گفته او اصطلاح «ذوب» تعریف شده توسط «دیوید بن گورین» بنیان‌گذار ر.ژیم صهیونیستی در به هم آمیختن جامعه ص.ه.یونیست و تبدیل آن به یک نظام ملی واحد به دور از هویت چندگانه که ی.هودیان از کشورهای مختلف با خود به همراه داشتند، ناکام ماند. او در ادامه می‌افزاید: «این مفهوم نتوانست هویت ملی یکپارچه‌ای که قرار بود برای ی.هودیانی که به ا.س.رائیل می‌آیند ایجاد کند. همزمان مشکل ادغام اعراب ۴۸ و اقلیت‌ها در جامعه ا.س.رائیل وجود دارد موجب شده تا در مجموعه‌ای چند قطبی‌ها و درگیری‌های ایدئولوژیکی و قومی گرفتار آید.» بحران ملت‌سازی در سرزمین اشغالی، بیش از هر زمانی در درگیری‌های میان اعراب و ی.هودیان در شهرهای ۱۹۴۸ در اردیبهشت ماه و همزمان با جنگ ۱۲ روزه غزه خود را نشان داد. به طوریکه دهها شهر و شهرک از جمله اللُّد، بت یم، یافا، عکا، الخلیل، قدس شرقی، حیفا، تل آویو، الرینه، شفاعمرو، الطیبه، عرعرة المثلث و طمره شاهد درگیری‌های شدید میان مسلمانان و ص.ه.یونیست‌ها بود. هر دو طرف بشدت یکدیگر را به باد کتک گرفته و در برخی شهرها مساجد و کنیسه‌ها به آتش کشیده شد. این نابسامانی و زد و خورد شدید عرب‌ها و ی.هودیان شهرهای ۱۹۴۸، بیش از هر چیزی یک گزاره را فریاد می‌زد، گزاره‌ای که برای مقامات و سران ر.ژیم .ص.ه.یونیستی به مثابه کابوس است. آن گزاره این است: «پروژه دولت- ملت سازی در قالب ا.س.ر.ائیل شکست خورده است». پروژه هویت‌سازی که دهه‌هاست سران ص.ه.یونیست به دنبال جعل آن در سرزمین اش.غالی هستند.
آشوب در شهرهای ۱۹۴۸ تا جایی پیش رفت که «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر و «رووین ریولین» رئیس وقت رژیم ص.ه.یونیستی در سخنانی نگرانی خود را ابراز کردند. نتانیاهو در آن زمان در سخنانی گفت: «برای ما تهدیدی بزرگ‌تر از این کشتار وجود ندارد. گزینه‌ای جز بازگرداندن حاکمیت قانون و نظم از طریق زور نداریم. آن‌چه در شهرهای ما رخ می‌دهد، بسیار شبیه یک جنگ داخلی است که به زودی خطر موجودیتی برایمان خواهد داشت.» او پیش از آن نیز گفته بود که ا.س.رائیل همزمان در دو جبهه یکی با غزه و دیگر در جبهه داخلی می‌جنگند. «رووین ریولین» نیز گفته بود: «خطر ج.ن.گ داخلی بر موجودیت ما بسیار بیش از تمامی خطرهای خارجی است!»
راست‌گرایی و انشقاق در جامعه ص.ه.یونیست
از دیگر عوامل تهدید یکپارچگی درونی در جامعه ص.ه.یونیستی، افزایش نفوذ و قدرت راستگراها در همه شئون ر.ژیم ص.ه.یونیستی است.
از سال ۱۹۴۹ تاکنون احزاب چپگرا مجموعاً ۱۴ بار توانسته‌اند به قدرت رسیده و تشکیل کابینه دهند. در حالی که در تمام این سال‌ها احزاب راستگرا (همگی به رهبری لیکود) صرفاً شش بار به قدرت رسیده‌اند. بنابراین عمده حیات سیاسی ر.ژیم ص.هی.ونیستی در دست چپگراها بوده است. بدین صورت که حزب چپگرای «ماپای» (بنیان اولیه حزب کارگر) اولین حزبی بود که در ر.ژی.م ص.هیونیستی به رهبری «دیوید بن گورین» تشکیل کابینه داد و چهار بار پشت سر هم توانست در رأس دولت باشد. پس از آن تا ۳۰ ژوئن ۱۹۷۷ که «مناخیم بگین» از حزب لیکود به قدرت رسید، تمامی دولت‌ها در دست حزب کارگر بود. پس از آن تا سال ۲۰۰۹ نیز این حزب کارگر بود که اکثر کابینه‌ها را می‌چید و حزب لیکود همان‌طور که گفته شد تنها شش بار توانست در رأس قدرت باشد. دو بار نیز حزب ائتلافی «کادیما» (جداشده از لیکود و ائتلاف کننده با چپ‌ها) موفق به چیدن کابینه شد.
اما از سال ۲۰۰۹، با استعفای «ایهود اولمرت» (از حزب کادیما) و ناتوانی «زیپی لیونی» (چپگرا و از حزب کادیما) در تشکیل دولت ائتلافی، با برگزاری انتخابات با اینکه حزب کادیما ۲۸ کرسی و حزب «لیکود» ۲۷ کرسی از آن خود کرده بودند، اما «شیمون پرز» رئیس ر.ژ.یم ص.ه.یونیستی «بنیامین نتانیاهو» را مأمور تشکیل کابینه کرد و از آن زمان تا ۱۳ جولای ۲۰۲۱ او در این سمت ماند و پس از او نیز «نفتالی بنت» از حزب راست جدید قدرت را در دست گرفت.
سکانداری جریان راستگرا و رأی‌آوری این جریان در انتخابات، منطقاً حاصل این است که گرایش راست در جامعه ص.ه.یونیستی در دو دهه گذشته افزایش یافته است. افزایش تعداد ی.هودیان افراطی در سال‌های گذشته مقامات ا.س.رائیل را در خصوص انشقاق و چند پارگی در این ر.ژیم نگران کرده است. ی.هودیان افراطی که حال جمعیت آن‌ها در جامعه ۹ میلیونی ا.س.رائیل به بیش از یک میلیون نفر رسیده است، تلاش دارند تمامی شئونات را در دست خود گرفته و اراده خود را خارج از روند قانونی بر دیگر ساکنان و سکولارها تحمیل کنند. از تعطیلی اجباری شنبه‌ها تا وضع قوانین مورد نظر خود در امور خانواده و طلاق و ازدواج گرفته تا هم‌پیمانی با احزاب برای حضور قدرتمند در صحنه سیاسی؛ به طوریکه در سال‌های گذشته جامعه ص.ه.یونیستی به‌تدریج از رنگ و بوی سکولاریسم دهه‌های پیش از قرن بیست و یکم فاصله گرفته است و چند دستگی در میان ساکنان سرزمین اشغالی و سرخوردگی در میان چپ‌گرایان و سکولارها از حاکمیت روزافزون ی.هودیت افراطی افزایش یافته است.
شبکه الجزیره در دسامبر ۲۰۱۷ برای اولین بار توانست وارد محله ی.هودیان افراطی در بیت‌المقدس شود و گزارشی از نوع زندگی و عقاید آن‌ها تهیه کند. در این مستند به نام «ا.س.رائیل، ف.روپاشی از درون» خبرنگار با ی.هودیان افراطی و سکولارها به گفت‌و‌گو می‌نشیند و به خوبی دیده می‌شود که چگونه دو دستگی میان آن‌ها افزایش یافته و افراطی‌ها تا چه حد خود را محق دخالت در امور زندگی و روزمره دیگر گروه‌های اجتماعی می‌دانند.
براساس آمار منتشرشده از سوی این مؤسسه، ۹۲ درصد از ی.هودی‌های افراطی، ا.س.رائیل را جای مناسبی برای زندگی می‌دانند، اما این آمار برای سکولارها به ۶۵ درصد کاهش یافته است. در حیطه سوگیری سیاسی نیز ۸۴ درصد راستگراها به این سؤال پاسخ مثبت داده‌اند، در حالی که تنها ۵۵ درصد چپ‌گرایان گفته‌اند که ا.س.رائیل مکان مناسبی برای زندگی است.مرکز مطالعاتی دموکراسی در ا.س.رائیل (IDI) از معتبرترین مراکز نظر سنجی در این ر.ژیم است که در پایان سال ۲۰۲۰ با انتشار گزارشی حقایق قابل توجهی را از وضعیت ساکنان سرزمین اشغالی ارائه کرد.
در همین راستا ۶۸ درصد حریدی‌ها وضعیت ا.س.رائیل را خوب یا عالی می‌دانند، در حالی که این احساس در میان سکولارها تنها ۲۷ درصد و سنتی‌های غیرمذهبی تنها ۳۳ درصد است.
این اختلاف فاحش در نوع نگرش درخصوص وضعیت کنونی ر.ژ.یم ص.ه.یونیستی می‌تواند نشان دهنده وجود شکاف اجتماعی عمیق در اجتماع های گوناگون ا.س.رائیل باشد. می‌توان گفت که شکاف و چنددستگی و بن‌بست سیاسی در رژیم ص.ه.یونیستی تا حد قابل توجهی بازتابی از شرایط گروه‌های اجتماعی در جامعه است.
در انتهای این بخش به کتاب «ا.س.رائیل دیگر، نگاهی از درون» به نوشته «جونی منصور» مورخ فلسطین ساکن مناطق ۱۹۴۸ نگاهی می‌اندازیم. او به عامل دیگری در انشقاق جامعه ص.ه.یونیستی پرداخته و به موضوع قابل توجهی اشاره کرده است. جونی منصور می‌نویسد: « در محافل ا.س.رائیلی حول تعریف ا.س.رائیل، گاهی موضوع یهودیت و گاهی دموکرات بودنش اوج می‌گیرد و ایده مؤسسان ا.س.رائیل نیز کشور یهودی دموکرات بود و به آسانی از این طرح اساسی دست نمی‌کشیدند. اما واضح است که این یک ترکیب بسیار دشواری است، چرا که ترکیب جامعه ا.س.رائیل مطلقا ناهمگون است. طرح «داوید بن گورین» این بود که یهودیانی که از دیگر مناطق دنیا به فلسطین می‌آیند در یک جامعه بالکل ا.س.رائیلی همگن شوند، اما با افزایش مهاجرت‌ها، گروههای مختلفی از ی.هودیان از طبقات اجتماعی و اقتصادی وارد فلسطین شده و جامعه ا.س.رائیلی در اساس به دو بخش «غربی‌ها» (اشکنازی‌ها) و «شرقی‌ها» (سفارادی‌ها) تقسیم شد. سپس در داخل این دو بخش نیز تقسیم‌بندی‌های متعددی به وجود آمد؛ بدین شکل که هر بخشی از جامعه ا.س.رائیل ارتباط و وابستگی‌های خود را به کشوری که از آن مهاجرت کرده بود حفظ کرد و به مرور تحولات بدین سو رفت که قدرت اقتصادی، سیاسی و مناصب مهم به اشکنازی‌ها رسید و آن‌ها بر ا.س.رائیل تسلط یافتند؛ در حالیکه تعداد ی.هودیان شرقی در جامعه ا.س.رائیل اکثریت را تشکیل می‌دهد. بنابراین از این مبدأ، ا.س.رائیل دموکرات در ریشه خود تشکیل نشد. (ا.س.رائیل الأخری. رؤیة من الداخل. صفحه ۴۹ و ۵۰)

ایده ص.هیونیزم محصول قرن نوزدهم و ناشی از نوعی برداشت سیاسی از مذهب ی.هود بوده که به تدریج و با حمایت‌های دول غربی در قرن بیستم توانست با ایجاد یک گفتمان مشترک، افکار عمومی یهودیان را به سمت سرزمین فلسطین جلب نماید و با دادن وعده آرامش به ی.هودیان مهاجر در سرزمین تعیین شده، ایده فراسرزمینی نیل تا فرات را نیز مطرح نمود.اما این اجتماع چندپاره پس از اشغال فلسطین با چالش‌های مختلفی در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، جمعیتی، استراتژیک و بالاخره فکری، هویتی و گفتمانی مواجه شده است.
ایده «ف.ر.وپاشی از درون» که در آراء و نظرات طیف وسیعی از اندیشمندان غربی و اسلامی و حتی شخصیت‌ها و صاحبنظران ی.هودی در خصوص آینده ر.ژ.یم ص.ه.یونیستی مطرح می‌شود به مقوله تهدیدهایی اشاره دارد که از درون بقای این ر.ژ.یم را تهدید می‌کنند. چیزی شبیه «افول موریانه‌ای» که مفهوم آن برای آ.م.ریکا هم مطرح است: یعنی ضعیف و پوک شدن ساختارهای اقتصادی و سیاسی ن.ظامی که از بیرون هنوز سالم به نظر می‌رسد.
در سال‌های گذشته واقعیت‌های موجود در اطراف سرزمین ا.ش.غالی و اوج‌گیری تحرکات و اندیشه م.ق.اومت، به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کاتالیزوری برای تسریع ف.روپاشی ر.ژ.یم در نظر گرفته شده است. در این نوشتار قصد داریم به آراء و نظرات صاحبنظران کشورهای منطقه در خصوص تهدیداتی که درون ر.ژ.یم ص.ه.یونیستی را در برگرفته و آن را در شرایط افول قرار داده است، بپردازیم.

بحران بافت جمعیتی
سران ص.ه.یونیست از ابتدای تشکیل رژیم ص.ه.یونیستی، ضرورت بر هم خوردن ترکیب جمعیتی سرزمین فلسطین به نفع ی.هودیان علیه مسلمانان و اعراب را درک کرده و در این راستا تلاش کرده‌اند با وعده و وعید‌های فراوان جمعیت پراکنده ی.هودیان را به سرزمین اشغالی بکشانند. اما واقعیت کنونی نشان می‌دهد که سران ص.ه.یونیست‌ با تمامی اقداماتشان در این مجال موفق نبوده‌اند.
«جونی منصور» در بخش دیگری از کتاب خود از مسأله بافت جمعیتی به عنوان «بمب ساعتی» برای رژیم ص.ه.یونیستی یاد کرده و نوشته است: «مسأله ترکیب جمعیتی موضوع جدیدی در فضای سیاسی ا.س.رائیل نیست. از دهها سال پیش اسرائیل با ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و نظامی در پی علاج این تهدید برآمده است.»
همان‌طور که گفته شد آمارها نشان از حفظ ترکیب جمعیتی فلسطین به نفع فلسطینیان دارد. در جدول زیر طبق اداره مرکزی آمار رژیم ص.هی.ونیستی، جمعیت فلسطینی‌ها در سال ۲۰۵۰ با تمامی تلاش‌های سران تل. آویو ۶۲.۸ درصد کل سرزمین فلسطین را تشکیل خواهد داد.
خطر ترکیب جمعیتی به گفته «جونی منصور» به یک کابوس برای سران ص.ه.یونیست در آمده و به گفته محافل ص.ه.یونیستی در صورت عدم علاج این تهدید، غلبه جمعیت فلسطینی‌ها یک تهدید جدی برای ص.ه.یونیست‌ها خواهد بود.
«آرنون سوویر» پژوهشگر جغرافیای دانشگاه حیفا در اثر تحقیقاتی خود به نام «ا.س.رائیل، ترکیب جمعیتی ۲۰۰۱-۲۰۲۰» که یک تحقیق جامع به شمار می‌رود، می‌نویسد: «اگر ا.س.رائیل جداسازی میان ی.هود و عرب را به سرعت در تمامی کشور اجرا نکند، واضح است که اکثریت عرب ی.هودیان را در کشور در تنگنا قرار خواهند داد.» (ا.س.رائیل الأخری. رؤیة من الداخل. صفحه ۶۲)
کاهش مهاجرت ی.هودیان به سرزمین ا.ش.غالی عامل دیگری برای تشدید تهدید ترکیب جمعیتی برای رژیم ص.هی.ونیستی است. مهاجرت به فلسطین اساس ایدئولوژی ص.ه.یونیزم است و از ابتدا تأسیس این رژیم را بر پایه کشاندن ی.هودیان از اقصی نقاط جهان به فلسطین و تبلیغ این سرزمین به عنوان موطن ی.هودیان و سرزمین وعده داده شده، بنا نهاد شد، اما طبق گزارش محافل ص.ه.یونیستی، میزان مهاجرت به سرزمین اشغالی در ۲۰ سال اخیر کاهش داشته است که یک خطر موجودیتی برای ر.ژیم ص.ه.یونیستی است.
علاوه بر این میزان ی.هودیانی که فلسطین را ترک کرده و به کشور خودشان باز می‌گردند نیز افزایش یافته است. قدرت‌یابی مقاومت و حملات راکتی به شهرهای مختلف سرزمین اشغالی به خصوص در جنگ ۱۲ روزه که تا حیفا و تل آویو را نیز هدف قرار داد، عامل سرعت‌بخش خروج ی.هودیان از فلسطین اشغالی است.
فرار از خدمت ن.ظامی و س.قوط نظریه ام.نیتی
رویداد دیگری که در ۲۰ سال اخیر در رژیم ص.ه.یونیستی توجه محافل پژوهشی را به خود جلب کرده، کاهش رغبت جوانان ا.س.رائیلی برای حضور در خدمت ن.ظامی است. عدم حضور در ار.تش شاید در یک منطقه و کشور دیگری موضوع چندان حادی نباشد، اما در سرزمین ا.ش.غالی که مؤسسان آن ا.م.نیتی بودن را جزو عناصر اصلی ا.س.ر.ائیل تعریف کرده‌اند که در ادامه بدان خواهیم پرداخت، عدم رغبت برای حضور در ارتش به معنای س.قوط نظریه امن.یتی این ر.ژیم قلمداد می‌شود و تبعات آن در میان مدت و بلند مدت ضربات مهلکی به موجودیت ر.ژیم ص.ه.یونیستی خواهد زد.
محیط و بُعد روانی امنیت ملی ی.هودیان در فلسطین در واکنش آنان نسبت به ت.هدیدهای ام.نیتی، اهمیت و موضوعیت یافت. مجموعه‌ای از عقاید درباره امنیت ی.هودیان در فلسطین در آشوب‌های سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ مطرح شد و در سه دهه بعد از آن به کمال پتخگی خود رسید و از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۳ صورت افراطی به خود گرفت.
اصل «ت.قدم امنیت» که پس از تشکیل ر.ژیم ا.س.را.ئیل غلبه یافت، ناظر به این عقیده است که هر مسأله و موضوع ملی، یک مسأله ام.نیتی است و یا حداقل دارای جنبه‌های ام.نیتی است. (به سوی یک تحول پارادایمیک در نظریه امن.یت ملی ا.س.ر.ائیل. اوری بار-ژوزف. ترجمه مسعود آریایی نیا. صفحه ۸ الی ۹)
در این میان اما فرار از خدمت سربازی اولین پیامش این است که نسل جدید اعتقادی به نظریه «تقدم ام.نیت» ندارد. دکتر «عبدالوهاب المسیری» در کتاب «فر.وپاشی ا.س.رائیل از درون» به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «ن.ظامیان ص.هی.ونیست توانستند در اذهان ا.س.رائیلی‌ها این تفکر را جا بیاندازند که ا.س.رائیل دولت کوچکی است که باید علیه همسایگان عرب خود از خویش دفاع کند. علاوه بر این ایدئولوژی ص.ه.یونیزم به تمامی ارکان حکومت رنگ و لعاب تقدس داد، به خصوص در خصوص مرزهایش و در این میان ارتش نیز یک نهاد مقدس معرفی شد و «بن گوریون» ارتش را بهترین مفسر تورات توصیف می‌کرد که می‌تواند مرز ا.س.ر.ائیل را مشخص کند. از این رو خدمت ن.ظامی نیز یک امر مقدس جلوه داده شد همچنین ورود به ارتش شرط رسیدن به مدارج بالا عنوان شد و در نتیجه کشیدن جوانان ا.س.رائیلی به ارتش با موفقیت صورت گرفت و پیروزی‌های متوالی ص.ه.یونیست‌ها در مقابل اعراب این نظریه را تقویت بخشید. حتی میزان داوطلبان برای حضور در گردان چتربازان به قدری افزایش یافت که ظرفیت پر شد و حضور در این گردان یک افتخار برجسته محسوب می‌شد.» (صفحه ۱۵۸)
او در ادامه نوشت که اما شرایط تغییر کرد و اخیرا مشاهده می‌شود که جوانان از حضور در ارتش فرار می‌کنند. میزان فرار از ارتش جزو مسائل محرمانه در ر.ژیم ص.ه.یونیستی محسوب می‌شود اما در سال ۲۰۰۰ روزنامه هاآرتص به نقل از یک افسر بلندپایه نوشت که حدود ۲۰ الی ۲۵ درصد سربازان در میانه خدمت از ارتش فرار می‌کنند.
در سال ۱۹۹۸ جنبش «پروفایل جدید» از میان جوانان دانشگاهی تشکیل شد و هدف خود را لغو خدمت اجباری عنوان کرد. این جنبش همچنین به جوانان کمک می کرد تا از راههای قانونی از حضور در ارتش سرباز زنند.
روزنامه هاآرتص در سال ۲۰۰۰: حدود ۲۰ الی ۲۵ درصد سربازان در میانه خدمت از ارتش فرار می‌کنند. به نوشته المسیری مفاهیمی چون «دفاع از وطن»، «حفظ کرامت قومی» و «مرزهای مقدس» برای کسانی که در خصوص ایدئولوژی ص.ه.یونیزم قانع نشده‌اند، شعارهای پوچی است و جوانان ا.س.رائیلی در حال تعریف امنیت به عنوان امنیت شخصی هستند که ارتباطی با جامعه ندارد.
پیرزن ی.هودی ساکن فلسطین در حالیکه گریه می‌کند، به هنگام تشکیل ر.ژیم ص.ه.یونیستی، به مهاجرانی که تازه به فلسطین کشانده شده‌اند می‌گوید: «امروز ی.هودیان را به این منطقه آورده‌اند تا همه آن‌ها را نابود کنند.»
ر.ژیم ص.ه.ی.ونیستی بر پایه‌هایی استوار شده است که قوام آن‌ها در طول گذر زمان ممکن نیست. نسل‌های جدید اعتقادی به این اصول ندارند. بنابر آن‌چه در نوشتار بالا ذکر شد. عوامل ف.روپاشی این ر.ژیم درون آن نهفته و در این میان افزایش توانایی م.قا.ومت و بیداری فلسطینی‌ها و در هم شکستن اسطوره شکست‌ناپذیری این رژیم در ج.ن.گ‌های ۲۰ سال اخیر به این رویداد سرعت می‌بخشد.

دیدگاهتان را بنویسید