حزبالله لبنان سازمانی سیاسی – نظامی است که در اوایل سالهای ۱۹۸۰ میلادی و با الهام از ایدئولوژی اسلام سیاسی امامخمینی(ره) در کشور لبنان ظهور کرد. این جریان سیاسی – نظامی مورد حمایت اکثریت مردم لبنان قرار دارد.
حزبالله در یک گردهمایی رسمی در ۱۶ فوریه ۱۹۸۵ (۲۷ بهمن ۱۳۶۳) با صدور یک نامه سرگشاده، هویت، استراتژی و برنامه ایدئولوژیک خود را بیان کرد که اهداف آن در این نامه سرگشاده عبارت است از: اخراج نهایی اسرائیل، آمریکا، فرانسه و همپیمانان آنها از لبنان، محاکمه عادلانه فالانژها برای جرائمی که با تحریک آمریکا و اسرائیل در حق مسلمانان و مسیحیان مرتکب شدهاند و اعطای حق تعیین سرنوشت به ملت لبنان با آزادی کامل.
در حال حاضر «سیدحسن نصرالله» دبیرکل این سازمان است. پیش از او «صبحی طفیلی» و «سید عباس موسوی» در این سِمت بودند. تا کنون چند بار میان حزبالله و رژیم صهیونیستی نبرد نظامی درگرفته که از جمله آنها میتوان به جنگ ۳۳ روزه اشاره کرد. این جنگ را اسرائیل با هدف خلعسلاح حزبالله و آزادسازی دو نظامیاش آغاز کرد که «عماد مغنیه» معروف به «حاج رضوان» از فرماندهان برجسته حزبالله در این جنگ بود. او فرماندهی گارد حفاظت مقامهای بلندپایه و مسئولیت عملیات ویژه حزبالله را برعهده داشت. همچنین طراح و رهبر عملیات «الوعد الصادق» و فرمانده میدانی حزبالله در جنگ ۳۳ روزه با صهیونیستها بود.
با توجه به سالگرد تشکیل حزبالله با «سعدالله زارعی» کارشناس مسائل غرب آسیا گفتوگویی انجام دادیم.
هدف از تشکیل حزبالله لبنان چه بود؟
زارعی: تاسیس حزبالله با اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۲ یا (۱۳۶۱) ارتباط دارد. رژیم صهیونیستی بر اساس شرایط متوجه شده بود که ممکن است بهزودی در لبنان اتفاقاتی رخ دهد. از این رو با توجه به انقلاب اسلامی در ایران و ظرفیت شیعه در لبنان، تصمیم گرفت علاج واقعه را پیش از وقوع کند.
از نظر اسرائیل، تنها راه برای جلوگیری از شکلگیری جریان ضداسرائیلی، این بود که مناطق شیعی تحت سلطه اسرائیل درآید و با همین هدف تلاش کرد از مرز جنوب لبنان تا بیروت را تحت سلطه خود درآورد؛ در حالی که این اقدام نه تنها مانع تولد این نوزاد نشد، بلکه تاریخ تولد آن را هم به جلو انداخت و حزبالله در سال ۱۹۸۴ متولد شد. هر چند افرادی که حزبالله را به راه انداختند از مدتها پیش یعنی از همان سالهای ۱۹۸۲ فعالیتهای نظامی و امنیتی را علیه اسرائیلیها شروع کرده بودند اما در نهایت حزبالله در سال ۱۹۸۴ اعلام موجودیت کرد و از آن پس شاهد رشد پی در پی آن در لبنان هستیم.
اینکه حزبالله توسط تحت اراده یک کشور دیگر و خارج از مرزهای آن به وجود آمده باشد، واقعیت ندارد.ایران چه تاثیری در شکلگیری حزبالله داشت؟
زارعی: حزبالله در یک وضعیت طبیعی متولد شد. یعنی کشور اشغال شده بود و مردم به طور طبیعی در برابر اشغالگران مقاومت کردند. در واقع شیعه لبنان با این اعتقاد که قدرتمند است و با نگاه به انقلاب ایران به این جمعبندی رسیده بود که از یک پشتوانه طبیعی شیعی برخوردار است؛ از این رو با اعتماد به نفس وارد میدان شد و به طور طبیعی هم از سوی جمهوری اسلامی مورد حمایت قرار گرفت. اما اینکه واقعا بگوییم جمهوری اسلامی ایران از قبل اندیشهای با عنوان تاسیس حزبالله داشت یا اینکه حزبالله توسط تعدادی از شخصیتهای ایرانی پایهگذاری شد، اشتباه است. درست است که برخی به رشد و بالندگی آن کمک کردند، اما اینکه حزبالله توسط تحت اراده یک کشور دیگر و خارج از مرزهای آن به وجود آمده باشد، واقعیت ندارد.
فعالیتهای سیاسی و نظامی لبنان با چه هدفی دنبال میشود؟
زارعی: بحث حزبالله جنوب لبنان نیست؛ بحث حزبالله خارج کردن لبنان از اشغال نظامی اسرائیلیهایی بود که در جنگ ۱۹۸۲ تا شمال بیروت آمده بودند. اما همه این بخشها هم شیعهنشین نیستند؛ یعنی تنهای شیعیان در این بخشها زندگی نمیکنند، بلکه مسیحیان و سنیها هم در این مناطق ساکن هستند. بنابراین بطور کلی، حزبالله لبنان با هدف آزادسازی لبنان از سیطره نظامی اسرائیل وارد میدان شد.
البته تهدیدهای اسرائیل هنوز تمام نشده و آنها نه تنها لبنان، بلکه سوریه و ایران را نیز تهدید میکنند و از تهدید فراتر، دست به اقدامات هم میزنند. در دو یا سه سال اخیر، صهیونیستها نزدیک به ۲۰۰ مورد عملیات نظامی در سوریه انجام دادهاند. در لبنان نیز پهپادهای جاسوسی اسرائیل کار میکند و عملیات ترور همچنان ادامه دارد. به همین دلیل است که حزبالله لبنان با عنوان یک گروه مدافع امنیت و آزادی به فعالیت خود ادامه داده و این فعالیت در عرف لبنانیها مشروع قلمداد میشود.
آیا حزبالله لبنان منافع ایران را در منطقه تامین میکند؟
زارعی: حزبالله از زمان تشکیل یعنی از سال ۱۹۸۴ تا به امروز که حدود ۴۰ سال از آن میگذرد، هیچ عملیات نظامی را نه در لبنان و نه در هیچ کجای دنیا برای جمهوری اسلامی ایران انجام ندادهاست. ایران نیز در طول این ۴۰ سال حتی برای یک بار به منظور تامین منافع خود از حزبالله نخواسته دست به یک کار نظامی بزند.
حزبالله لبنان فقط از لبنان دفاع کرده است؛ آیا دفاع از لبنان، آب و آسمان آن، دفاع از منافع جمهوری اسلامی ایران است؟ خیر. این موارد تنها دفاع از ملت، دولت و سرزمین لبنان است. این بحث که چه کسی متحد چه کسی است، نیاز به توضیح دارد.
حزبالله لبنان فقط از لبنان دفاع کرده است؛ آیا دفاع از لبنان، آب و آسمان آن، دفاع از منافع جمهوری اسلامی ایران است؟ خیر. این موارد تنها دفاع از ملت، دولت و سرزمین لبنان است.در اینجا بحث «تحالف» مطرح است. یعنی دو طرف بنشینند و یک همکاری را تعریف کنند. بحث بر سر این نیست که چه کسی حریف چه کسی و یا چه کسی متحد چه کسی است؛ بلکه بحث بر سر اتحاد دو یا چندجانبه است.
برای مثال در بحث تحالف یک مساله مهم، عمق راهبردی طرفهای مختلف است؛ آن هم در حالی که ادبیات بسیاری ناقص از این مساله است. برای مثال میگویند لبنان یا عراق عمق نفوذ جمهوری اسلامی است؛ این صحبت ناقص است زیرا یک طرف ماجرا را بیان میکند اما من سوالم این است که وقتی لبنان دچار بحران سوخت میشود نگاهش برای حل این مساله کجاست؟ به جمهوری اسلامی؟
آیا در اینجا جا ندارد که ما بگوییم جمهوری اسلامی عمق نفوذ حزبالله است؟ در بقیه موارد هم اینگونه است؛ بنابراین همه ما عمق نفوذ یکدیگریم. ما عمق نفوذ داریم و عمق نفوذ ما در منطقه هر جایی است که ملتی یا دولتی با ما کار میکند. متقابلا تهران هم عمق نفوذ کسانی است که با ایران کار میکنند. اکنون تهران عمق نفوذ انصارالله است. تهران عمق نفوذ دوستان ما در عراق، سوریه، فلسطین، یمن، افغانستان و آمریکای لاتین است. بنابراین بحث بر سر تعامل و اتحاد است.
منافع مشترک ما با حزب الله در چیست؟
زارعی: منافع مشترک همه جا وجود دارد. برای مثال اگر بتوانیم یک خط ریلی از ایران به عراق، از آنجا به سوریه و سپس به لبنان بکشیم و همچنین اگر بتوانیم خلیجفارس را به دریای مدیترانه وصل کنیم، به طور حتم منافع ما فراهم خواهد شد و در این زمینه حزبالله به اشکال مختلف میتواند به ما کمک کند.
به این صورت که حزبالله به عنوان یک گروه ملی میتواند بستر مکاتبات ما را با دولت لبنان فراهم کرده و از سوی دیگر حزبالله به دلیل توان امنیتیاش میتواند از خطوط ریلی ما محافظت کند. به طور طبیعی اگر ما هم بتوانیم یک فعالیت اقتصادی را با لبنان سامان دهیم، شیعیان لبنان هم میتوانند از این توافق بهرهمند شوند. بنابراین، ما با لبنانیها در خصوص مسائل اقتصادی منافع مشترک داریم.
منابع مالی حزبالله از کجا تامین میشود؟
زارعی: بسیاری تصور میکنند که حزبالله یک گروه پرهزینه است در حالی که چنین نیست. حزبالله یک کشور یا دولت نیست؛ یک گروه است. گروهی که تعدادی عضو دارد و این اعضاء باید خود را در چارچوبی اداره کنند. همچنین منابع مالی حزبالله متعدد است؛ بخشی توسط فعالیت اقتصادی تعدادی از اعضاء در داخل و یا خارج از لبنان تامین و بخشی هم توسط شیعیان لبنانی هوادار حزبالله تامین میشود.
همانطور که میدانید حدود ۱۲ میلیون لبنانی یعنی چیزی در حدود سه برابر جمعیت کنونی لبنان، در خارج از این کشور زندگی میکنند که حداقل ۵ میلیون نفر از آنها شیعه هستند. بدیهی است شیعیان لبنانی از حزبالله حمایت میکنند تا آن بتواند خود را اداره کند.
از طرفی هواداران حزبالله فقط شیعیان لبنانی نیستند، بلکه شیعیان دنیا هم هستند که از آنها حمایت میکنند. اکنون حزبالله توانسته از طریق کمکهای جمعآوری شده، حتی بخشهایی از جمعیت فقیر لبنان را پوشش دهد و از آنها پشتیبانی کند. همچنین باید این را هم در نظر بگیرید که تعداد اعضاء حزبالله امری حجیم، انبوه و بزرگ نیست که اداره آن از توان حزبالله خارج باشد.
حزبالله لبنان سه خصوصیت «چابکی، عقیدتی بودن و یک رهبر کارآمد» دارد که توانسته بر این اساس موفقیت خود را تداوم بخشد.چه چیزی سبب شده که حزبالله به عنوان یک گروه موفق نام برده شود؟
زارعی: حزبالله لبنان سه خصوصیت دارد؛ نخست، چابک بودن است. به این معنا که سازمانی کوچک و بسیار کارآمد است. برای مثال اگر شما دو نفر رزمیکار را با ۳۰ نفر انسان معمولی مقایسه کنید، میبینید بدون شک قدرت آن دو نفر رزمیکار از ۳۰ نفر انسان معمولی بیشتر است. بنابراین حزبالله هم چنین وضعیتی را دارد؛ یعنی چابک و منعطف بوده و در وقت لازم به سرعت جابهجا میشود و میتواند یک چتر صیانت و حفاظت از خود را پدید آورد.
برای مثال در جنگ ۳۳ روزه، جمعبندی اسرائیل این بود که اگر در لبنان ۳۰۰ نقطه را هدف قرار دهند، حزبالله فلج خواهد شد اما با این حال جنگ ادامه یافت. در مرحله دیگر اسرائیل تصمیم گرفت به قصد فلج ساختن حزبالله، ۷۰۰ نقطه را هدف قرار دهد که باز جنگ تداوم یافت. اما راز این تداوم جنگ چه بود؟ آیا محاسبات اسرائیلیها اشکال داشت؟ خیر. علت اصلی، چابکی حزبالله است. آنها به سرعت در طی آن جنگ توانستند که مقرشان را جابهجا و از آسیبپذیری خود کمکنند.
خصوصیت دیگر حزبالله، عقیدتی بودن آنهاست. آنها عناصری بسیار معتقد، متدین و با انگیزههای قوی معنوی هستند که این ویژگی در قدرت یک ملت بسیار تعیین کنندهاست. خصوصیت سوم حزبالله این است که یک رهبری بسیار کارآمد دارد. رهبری که وجاهت اجتماعی و کاریزماتیک دارد. این رهبری بسیار کم اشتباه است؛ زیرا به خوبی تحولات را پیشبینی کرده، بر آن سوار میشود و آن را مدیریت میکند.