ورود ایران به سوریه در سال ۲۰۱۱ تنها یک حمایت سیاسی از بشار اسد نبود؛ بلکه بخشی از راهبردی ژئوپلیتیکی برای حفظ امنیت ملی و مقابله با طرحهای انرژی غرب و اعراب در دور زدن تنگه هرمز و منزویسازی تهران بود.
✍️ حسین محمدی کیا؛ معاون دیپلماسی اقتصادی فرهنگی اندیشکده روابط بین الملل
اندیشکده روابط بینالملل. ایران با ورود به سوریه در سال ۲۰۱۱ نه تنها به یاری بشار اسد شتافت بلکه خط مقدم دفاع از امنیت ملی خود را ترسیم کرد. این تصمیم پاسخی هوشمندانه به تلاش اعراب و قدرتهای غربی برای بی اهمیت کردن تنگه هرمز از طریق خطوط لوله جایگزین بود. در ادامه به ریشه های این موضوع پیچیده ی ژئوپلتیکی خواهم پرداخت.
تنگه هرمز یکی از مهمترین مناطق برای انتقال نفت خام در جهان میباشد (دومین تنگه پر تردد دنیا) بنابر اعلام وزارت انرژی آمریکا مهمترین آبراه نفتی جهان تنگهی هرمز است که با انتقال ۲۱ میلیون بشکه در روز حدود ۲۰ درصد از ترانزیت کل نفت خام جهان را به خود اختصاص داده.
دور زدن تنگه ی هرمز توسط خط لوله عربستان
عربستان سعودی با احداث خط لوله ۱۲۰۰ کیلومتری از ابقیق به یانبو در دریای سرخ ظرفیت انتقال ۵ ملیون بشکه نفت خام در روز را برای خود ایجاد کرد، بدون عبور از تنگه هرمز (خط لوله شرقی/غربی)
این پروژه از دهه ۱۹۸۰ فعال شد و طرح های گسترش آن به المهره ی یمن برای دور زدن باب المندب، قدرت و نفوذ ایران را تهدید میکرد. هدف این طرح کاهش تاثیر ایران در بازار انرژی بود تا هنگام جنگ با ایران کمترین تلاطم در بازار انرژی ایجاد شود.
پروژه ی ارسال گاز قطر به اروپا از سوریه
قطر خط لوله گاز را از طریق عربستان، اردن، سوریه و ترکیه به اروپا پیشنهاد داد اما اسد آن را رد کرد.
اخیراً ترکیه و سوریه ی پس از اسد برای احیای این مسیر به توافق رسیده اند تا طرطوس را هاب صادراتی نمایند.
این طرح در زمان خود تنگه هرمز را کم اثر و ایران را منزوی و آماده برای حمله امریکا و ناتو میساخت.
در ادامه امریکا برای ایجاد این طرح و حفاظت از آن پروژه ی داعش را شروع نمود و داعش بر سرزمینهایی مسلط شد که این خط لوله میبایست از آن عبور میکرد و عملآ داعش به عنوان نگاهبان برای منافع قطر/اسرائیل و ترکیه و امریکا بود.
داعش با کنترل میادین نفتی سوریه میلیاردها دلار از فروش نفت کسب کرد. ترکیه، امریکا، اروپا و اسرائیل نفت داعش را میخریدند و از لحاظ مالی و لجستیکی آنها را حمایت میکردند.
داعش از مسیرهای خط لوله نگاهداری و محافظت میکرد و بدون دخالت ایران پیشروی به مرزهای ایران ممکن میشد.
ایران با محور مقاومت داعش را شکست داد و از سقوط اسد جلوگیری کرد تا زمان بخرد و اطاله ی زمان کند. این استراتژی توان موشکی/دفاعی/علمی ایران را افزایش داد و مانع رسیدن اسرائیل به دروازه های ایران شد. بدون این دخالت حمله ائتلاف اعراب، آمریکا (ناتو) و داعش حتمی بود.
کریدورهای زنگزور و هند/اسرائیل IMEC ادامه ی نقشه های محور مولوخ پرستان
کریدور زنگزور ایران را دور میزند و با حمایت اسرائیل منابع انرژی را تأمین میکند.
این پروژه ادامه همان محاصره است که ۴۰ درصد درآمد به آمریکا میرسد.
کریدور هند/اسرائیل نیز بخشی از این دسیسه بزرگ برای تضعیف تهران محسوب میشود.
ایران با ورود به سوریه مرزهای خود را ایمن کرد و توسط سردار شهید مسائل ژئوپلیتیک خود را ارتقا داد درسی که تا دهه های آینده در اندیشه نظامی ایران جای خود را بدست آورده و آن این است
دفاع پیش دستانه کلید محافظت از کشور و نظام برای بقا میباشد.
