خواب راهبردی، نه عقبنشینی
پس از جنگ ۱۲روزه اسرائیل و ایران در ژوئن ۲۰۲۵، تهران و نیروهای نیابتیاش وارد فاز «آرامش ظاهری» شدهاند؛ دورهای که هدف آن بازسازی توان نظامی، مالی و اجتماعی بدون درگیری مستقیم است. این وضعیت بیشتر به تجدید قوا شباهت دارد تا عقبنشینی.
تمرکز بر اقتصاد بهجای میدان نبرد
محور مقاومت از نبرد سخت به تثبیت زیرساختهای اقتصادی روی آورده است: قاچاق نفت، ارز دیجیتال، قراردادهای بازسازی و شرکتهای پوششی، ستون فقرات مالی جدید این شبکه را شکل میدهند.
حزبالله؛ بازسازی نظامی زیر پوشش بازسازی شهری
حزبالله لبنان ضمن نقض آتشبس، در حال انباشت تسلیحات، احیای تونلها و توسعه تولید داخلی سلاح است. همزمان با کمکهای مالی و بازسازی مناطق شیعهنشین، کنترل اجتماعی خود را تقویت میکند.
عراق؛ نهادینهسازی شبهنظامیان در دولت
ایران با ادغام نیروهای حشد الشعبی در ساختار رسمی دولت عراق و اتصال آنها به پروژههای اقتصادی و عمرانی، مدل «دولت در دولت» حزبالله را در عراق بازتولید میکند.
یمن؛ تداوم تسلیح حوثیها با وجود فشارها
با وجود رهگیری برخی محمولهها، انتقال مواد اولیه موشکی و پهپادی به حوثیها ادامه دارد؛ از جمله مواد شیمیایی وارداتی از چین که مستقیماً در توان موشکی محور مقاومت نقش دارند.
شبکه مالی خاکستری و جهانی
از قاچاق نفت با اسناد جعلی تا رمزارز، طلا، الماس آفریقا و حتی تجارت مواد مخدر در آمریکای لاتین، محور مقاومت یک اکوسیستم مالی مقاوم در برابر تحریم ساخته است.
نقش روسیه و چین؛ سپر دیپلماتیک و فنی
روسیه با حمایت سیاسی و تسلیحاتی محدود و چین با تأمین قطعات، مواد و فناوریهای دوگانه، نقش کلیدی در احیای توان نظامی ایران و متحدانش ایفا میکنند.
بازتعریف ایدئولوژی مقاومت
«مقاومت» دیگر فقط جنگ نیست؛ بلکه «صبر راهبردی»، «جهاد اقتصادی» و تابآوری اجتماعی بهعنوان پیروزی معرفی میشوند. رفاه حداقلی و خدمات اجتماعی به ابزار مشروعیت تبدیل شدهاند.
چالش داخلی ایران؛ خستگی اجتماعی از هزینههای منطقهای
تورم، بیکاری و فشار معیشتی باعث افزایش انتقادهای پنهان و نیمهرسمی از هزینهکرد برای محور مقاومت شده است؛ موضوعی که مهمترین محدودیت بلندمدت تهران محسوب میشود.

