در یکی از پیچیدهترین و موفقترین عملیاتهای اطلاعاتی-نظامی سالهای اخیر، نیروهای امنیتی و نظامی ایران موفق به خنثیسازی طرحی چندلایه و خطرناک شدند که هدف آن کشاندن کشور به جنگ داخلی و تجزیه، مشابه سناریوی سوریه بود.
در یکی از پیچیدهترین و موفقترین عملیاتهای اطلاعاتی-نظامی سالهای اخیر، نیروهای امنیتی و نظامی ایران موفق به خنثیسازی طرحی چندلایه و خطرناک شدند که هدف آن کشاندن کشور به جنگ داخلی و تجزیه، مشابه سناریوی سوریه بود. ا
، این طرح که در یک پایگاه هوایی تحت کنترل آمریکا در نزدیکی اربیل عراق و با حضور کارشناسان ارشد نظامی و اطلاعاتی از آمریکا، انگلیس، اسرائیل و برخی کشورهای عربی تدوین شده بود، با یک ضدحمله دقیق و غافلگیرانه از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نطفه خفه شد. این مقاله به تشریح ابعاد این توطئه و جزئیات عملیات متقابل ایران میپردازد.
کانون توطئه: اتاق جنگ ۱۱۰ نفره در اربیل
بر اساس اطلاعات موجود، یک پایگاه هوایی بزرگ آمریکا واقع در ۵۲ کیلومتری اربیل، که به عنوان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در حوزه سنتکام (فرماندهی مرکزی ایالات متحده) شناخته میشود، به مرکز فرماندهی این عملیات تبدیل شده بود. نزدیک به ۱۱۰ کارشناس، مشاور و افسر عالیرتبه از کشورهای آمریکا، انگلیس، اسرائیل، عربستان سعودی و… به مدت یک تا دو هفته به صورت شبانهروزی در این پایگاه گرد هم آمدند تا طرحی جامع برای بیثباتسازی ایران را نهایی کنند. این تیمهای تخصصی در گروههای ۱۰ تا ۳۰ نفره، چندین رده عملیاتی را طراحی کردند.
تشریح طرح چندمرحلهای برای فروپاشی ایران
این توطئه شامل مراحل مختلفی بود که به صورت هماهنگ برای ایجاد آشوب و بحران در ایران طراحی شده بود:
مرحله اول: جنگ سایبری و عملیات روانی
گروه سایبری مستقر در منطقه، وظیفه داشت با ساخت هزاران ربات در شبکههای اجتماعی توییتر و تلگرام، به انتشار گسترده اخبار جعلی (Fake News) و ایجاد ذهنیت ناامنی در جامعه بپردازد. هدف این بود که با پیشبرد “عملیات فریب” در اتاق عملیات روانی، بستر اجتماعی برای مراحل بعدی آماده شود.
مرحله دوم: آموزش جنگ شهری و ترور
تیمهای ویژهای مسئولیت آموزش نیروها برای جنگ شهری را بر عهده داشتند. حدود ۲۲۰ نفر برای انجام عملیات تروریستی در شهرهای ایران، بهویژه شهرهای مرزی، آموزشهای لازم را دیده بودند. هدف اصلی این تیمها، “کشتهسازی” در مرحله سوم عملیات بود تا با ایجاد تلفات انسانی، دامنه ناامنی و خشونت را گسترش دهند.
مرحله سوم: شناسایی و ترور شخصیتها
یک گروه ویژه اطلاعاتی مسئولیت شناسایی شخصیتها و چهرههای کلیدی نظام را بر عهده داشت تا در مرحله چهارم، این افراد را ترور کرده و کشور را دچار آشوب و بحران کنند. شناسایی دانشمندان و شخصیتهای چالشبرانگیز که حتی ممکن بود زاویهای با نظام داشته باشند، در دستور کار این تیم قرار داشت تا از طریق حذف آنها، طرفدارانشان را به خیابانها بکشانند.
مرحله چهارم: سوریهسازی و جنگ داخلی تمامعیار
پازل آخر این طرح، آغاز جنگ شهری گسترده بود. نیروهای آموزشدیده قرار بود با ورود به شهرها، ایجاد درگیری و سنگربندی، کنترل مناطق شهری را به دست گرفته و به پادگانها و مراکز دولتی حمله کنند. برنامه اصلی، اشغال یکی از شهرهای مرزی کردستان و تبدیل آن به یک پایگاه برای مخالفان بود.
در این مرحله، قرار بود ۴۵ هزار نیروی داعشی از مناطق کرکوک، موصل و نینوا به همراه ۱۷ هزار نیروی دیگر، وارد شهرهای مرزی ایران شده و دست به کشتار بزنند. این اقدام باعث میشد بخشی از مردم به عنوان سپر انسانی باقی بمانند و بخشی دیگر که توانایی مقاومت نداشتند، به صورت آواره به شهرهای دیگر هجوم برده و موجی از ترس و وحشت را در سراسر کشور ایجاد کنند. هدف نهایی، کشاندن ایران به سمت یک جنگ داخلی ویرانگر بود.
ضد عملیات ایران: از شناسایی تا انهدام
نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران، شامل سپاه پاسداران، ستاد کل نیروهای مسلح و شورای عالی امنیت ملی، پس از شناسایی مقرها و افراد حاضر در این جلسه، عملیات متقابل خود را آغاز کردند.
۱. عملیات فریب و حمله اولیه:
تیمهای عملیاتی سپاه ابتدا با حملات پهپادی، کمپها و پادگانهایی را در فاصله ۵۰ کیلومتری از مقر اصلی فرماندهان هدف قرار دادند. این یک “عملیات بلوف” بود تا دشمن را دچار اشتباه محاسباتی کرده و آنها را به برگزاری یک جلسه اضطراری دیگر وادار کند.
. ضربه نهایی با چهار موشک:
پس از آنکه فرماندهان و مشاوران ارشد دشمن برای ارزیابی شرایط و برنامهریزی مرحله چهارم (ترور شخصیتها) جلسه اضطراری دوم را تشکیل دادند، سپاه پاسداران با استفاده از اطلاعات دقیق، مقر اصلی جلسه را با چهار فروند موشک سنگین هدف قرار داد. این حمله به قدری دقیق بود که تمامی افسران زبده و کارشناسان خبره انگلیسی، آمریکایی، اسرائیلی و عربی حاضر در جلسه کشته شدند.
افرادی که آمریکا سالها روی آنها سرمایهگذاری کرده بود و در ساقط کردن دولتها در کشورهای مختلف از جمله اوکراین نقش داشتند، در یک لحظه از بین رفتند.
۳. شکار تیمهای وابسته به اسرائیل:
همزمان، تیمهای وابسته به اسرائیل که با هدایت موساد قصد ورود به کشور از مرزهای غربی را داشتند، با یک تور اطلاعاتی هوشمندانه به مناطق جوانرود و کامیاران کشانده شده و در آنجا ضربه اساسی را متحمل شدند. این تیمها که تصور میکردند با عبور از مرز در امان خواهند بود، در داخل خاک عراق بازداشت و به ایران منتقل شدند.
پیامدهای راهبردی: تغییر موازنه در منطقه
انهدام این اتاق جنگ، بزرگترین برد اطلاعاتی-عملیاتی ایران توصیف شده است که غرب را در اوج توانایی و برنامهریزی خود غافلگیر و فلج کرد. این عملیات پیامدهای مهمی در پی داشت:
پایان مهلت به اقلیم کردستان: ایران مهلت خود به دولت اقلیم کردستان عراق برای پاکسازی مرزها از گروههای تروریستی را رو به اتمام میبیند و آماده است با هماهنگی دولت مرکزی عراق، عملیاتی را برای سرکوب تروریستها و تثبیت امنیت در مرزهای شمال غرب کشور انجام دهد.
هشدار به باکو: پس از حل مسئله کردستان، ایران نگاه خود را معطوف به رفتارهای دولت الهام علیاف در باکو خواهد کرد و یک “گوشمالی اساسی” در انتظار آنها خواهد بود.
اقتدار در برابر دیپلماسی: این عملیات نشان داد که ایران توانسته است خواستههای خود را نه از طریق دیپلماسی، بلکه با “اعمال قدرت” به همسایگان خود تحمیل کند؛ مرحلهای که در آن، کشورها وادار به پذیرش شروط ایران میشوند.
تقویت دولت مرکزی عراق: این تحولات به دولت مرکزی عراق که روابط نزدیکی با ایران دارد، این فرصت را داد تا پس از سالها، حاکمیت خود را بر اقلیم کردستان تقویت کرده و کنترل منابع نفتی آن را به دست بگیرد.
نتیجهگیری: شاهکار سربازان گمنام
عملیات انهدام اتاق جنگ اربیل، یک شاهکار اطلاعاتی بود که توسط نهادهای امنیتی ایران، بهویژه سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، با بودجهای بسیار محدود در برابر ائتلافی از ۸۲ کشور متخاصم رقم خورد. این موفقیت بار دیگر نشان داد که ایران در جنگهای اطلاعاتی، دست برتر را داشته و توانایی حفاظت از امنیت ملی خود را در برابر پیچیدهترین تهدیدها داراست. این پیروزی که توسط “سربازان و پاسداران گمنام امام زمان (عج)” به دست آمد، تضمینی برای ثبات و امنیت کشور در برابر دشمنانی است که همچنان در فکر ضربه زدن به ایران هستند.

