از تمسخر ترکیه تا تحقیر اوکراین

همزمان با بحران میدانی اوکراین، طرح صلح ترامپ اروپا را خشمگین کرده و بار دیگر ثابت می‌کند واشنگتن در سخت‌ترین لحظه‌ها قابل اتکا نیست.
رفتارها و گفتارهای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، بار دیگر جنجال آفرین بوده است؛ رفتاری که بسیاری آن را امتداد همان «زبان کوچه و بازار» می‌دانند که او طی سال‌های فعالیت سیاسی‌اش به نمایش گذاشته است. ترامپ نه‌تنها قواعد معمول دیپلماسی را رعایت نمی‌کند، بلکه بارها نشان داده در تعامل با کشورها، احترام جای چندانی در قاموس سیاسی او ندارد. در کاخ سفید، به جای عکس بایدن، تصویر خودکار آویزان می‌کند بایدن را دست می‌اندازد؛ روزی دیگر در دیدار رسمی، رئیس‌جمهوری اوکراین را تحقیر می‌کند؛ و زمانی نیز با اشاره به تشابه اسمی «ترکیه» و «بوقلمون» در زبان انگلیسی، طعنه‌ای آشکار نثار آنکارا می‌کند.

اما این بار موضوع تنها به رفتارهای نامتعارف رئیس‌جمهوری آمریکا ختم نمی‌شود؛ طرح صلح ترامپ برای پایان جنگ اوکراین، نه‌تنها اروپا را شوکه کرده، بلکه مناسبات امنیتی غرب را در بحرانی جدی فرو برده است؛ بحرانی که برخی تحلیلگران آن را بزرگ‌ترین شکاف در اتحاد فراآتلانتیک طی چند دهه اخیر می‌دانند.

صلح یا معامله؟ طرحی که اروپا را به وحشت انداخت

در شرایطی که اوکراین در ضعیف‌ترین موقعیت نظامی طی چهار سال جنگ قرار گرفته، ترامپ طرحی روی میز گذاشته که رسانه‌ها و دیپلمات‌های اروپایی آن را «تحقیرآمیز»، «یک‌طرفه» و حتی «متن ترجمه‌شده از کرملین» توصیف کرده‌اند. آن‌قدر فضای رسانه‌ای ملتهب شده که برخی در اروپا این طرح را «کیک صلح با خامه روسی» لقب داده‌اند.

مفاد اصلی طرح پیشنهادی ایالات متحده چنین است:

اوکراین حاکمیت ملی خود را حفظ می‌کند اما حق عضویت در ناتو را برای همیشه از دست می‌دهد؛

ارتش اوکراین به حداکثر ۶۰۰ هزار نیرو محدود خواهد شد؛

کریمه و بخش‌های وسیعی از دونتسک و لوهانسک به‌عنوان مناطق تحت کنترل روسیه به رسمیت شناخته می‌شوند؛

خطوط نبرد در خرسون و زاپوریژیا در وضعیت فعلی تثبیت می‌شود.

در مقابل:

اوکراین تضمین‌های امنیتی مستقیم از آمریکا دریافت می‌کند؛

مسیر برای عضویت در اتحادیه اروپا باز می‌شود؛

بودجه بازسازی از محل کمک‌های غرب و ۱۰۰ میلیارد دلار از دارایی‌های مسدودشده روسیه تأمین خواهد شد؛

روسیه با کاهش تدریجی تحریم‌ها و احتمالاً بازگشت به گروه ۸ مواجه می‌شود.

این بسته پیشنهادی در اروپا با واکنش‌هایی شدید روبه‌رو شده است؛ چراکه عملاً دستاوردهای روسیه را تثبیت و موقعیت اوکراین را در نقطه‌ای نزدیک به «تسلیم سیاسی» قرار می‌دهد. از نگاه بسیاری از رهبران اروپایی، پیشنهاد ترامپ نه یک «صلح پایدار» بلکه نوعی معامله پشت‌صحنه با مسکو است؛ معامله‌ای که منافع امنیتی اروپا را نادیده گرفته و کل راهبرد غرب در چهار سال گذشته را وارونه می‌کند.

سومین تحقیر بزرگ اروپا؛ چرا قاره سبز خشمگین است؟

طرح صلح تنها بخشی از ماجراست. طی ماه‌های اخیر، مجموعه‌ای از رفتارهای ترامپ از جمله نحوه برخورد با ولادیمیر زلنسکی در کاخ سفید، و چیدمان تحقیرآمیز صندلی رهبران اروپایی ـ باعث شده اروپایی‌ها احساس کنند اعتبارشان نزد واشنگتن به پایین‌ترین حد در دوران پساجنگ رسیده است.

اکنون طرح ترامپ، سومین ضربه پیاپی به غرور اروپا محسوب می‌شود:

رفتار توهین‌آمیز با زلنسکی در کاخ سفید؛

برخورد تحقیرآمیز با رهبران اروپایی؛

طرح صلحی که تلاش‌های چهار ساله اروپا در جنگ اوکراین را نادیده می‌گیرد.

این در حالی است که غرب جنگ اوکراین را «مهم‌ترین جنگ وجودی اروپا از جنگ جهانی دوم» توصیف کرده بود. اکنون رهبران اروپایی نگران‌اند که آمریکا دیگر شریک قابل اعتماد آن‌ها نباشد؛ شریکی که هر لحظه ممکن است برگ‌های بازی را به نفع خود یا حتی رقیب تغییر دهد.

جالب‌تر اینکه رسانه‌های اروپایی گزارش داده‌اند واکنش روسیه به این طرح، «محتاطانه و مثبت» بوده است. مقامات کرملین با خونسردی از آمادگی برای بررسی پیشنهادات و آغاز مذاکره سخن گفته‌اند.

اوکراین در آستانه شکست

یکی از دلایل مهمی که بسیاری معتقدند ترامپ طرح صلح خود را در این زمان ارائه کرده، وضعیت بحرانی اوکراین در میدان نبرد است. دو هفته پیش از اعلام طرح، نشریه «فارن افرز» در تحلیلی با عنوان «سخت‌ترین زمستان اوکراین» هشدار داده بود که اگر حمایت‌های مالی و تسلیحاتی کاهش یابد، اوکراین ممکن است در موضع ضعف مجبور به پذیرش مذاکرات تحمیلی شود.

وضعیت نظامی اوکراین چنین توصیف می‌شود:

پوکروفسک، یکی از مهم‌ترین مراکز صنعتی و ریلی اوکراین در آستانه سقوط کامل قرار دارد؛

در خط مقدم، نسبت نیروهای روسیه به اوکراین ۸ به ۱ گزارش شده است؛

برخی گردان‌های اوکراینی «کمتر از ۱۰ نیروی پیاده مؤثر» دارند؛

بیش از ۱۱۰ هزار مورد فرار از خدمت تنها در هفت ماه نخست امسال ثبت شده است؛

فرسودگی و کمبود نیرو به مرحله «تهدید راهبردی» رسیده؛

بسیاری از سربازان بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ روز بدون هیچ‌گونه چرخش نیرویی در خط مقدم مانده‌اند.

از سوی دیگر، کمبود تسلیحات، کاهش ذخیره مهمات، ضعف پدافند هوایی و توقف کمک‌های آمریکا، اوکراین را وارد چرخه‌ای خطرناک کرده است. اتحادیه اروپا نیز نتوانسته وعده خود برای ارسال یک میلیون گلوله توپخانه را عملی کند.

در همین حال، آمریکا تنها بخشی از تسلیحات را آزاد کرده که عمدتاً خرید آنها توسط کشورهای اروپایی تأمین مالی شده است؛ و به دلیل نگرانی از واکنش روسیه، همچنان از ارسال برخی سلاح‌های برد بلند که برای حمله به زیرساخت‌های حیاتی روسیه لازم‌اند خودداری می‌کند.

در این شرایط، برخی تحلیلگران معتقدند طرح ترامپ ممکن است تلاش دیرهنگامی برای جلوگیری از سقوط کامل اوکراین در ماه‌های آینده باشد.

واکنش آمریکا به زلنسکی: «بهترین زمان برای صلح است»

گزارش‌های متعدد از کی‌یف و بروکسل حاکی است که ایالات متحده به اوکراین فشار آورده تا هرچه سریع‌تر طرح صلح را بپذیرد. طبق گزارش فایننشال‌تایمز، دیپلمات‌های آمریکایی به اروپایی‌ها گفته‌اند «فضای مذاکره بسیار محدود» است و زلنسکی باید تصمیم بگیرد.

در دیداری پرتنش در کی‌یف، نمایندگان آمریکا گفته‌اند:

«اوکراین در وضعیت بسیار بد نظامی قرار دارد.»

«اکنون بهترین زمان برای صلح است.»

«اگر زلنسکی توافق را نپذیرد، آینده‌ای بسیار بدتر در انتظار اوکراین خواهد بود.»

این سخنان، سفیران اروپایی را شوکه کرد و برخی از آنها در گفتگو با پلیتیکو، این طرح را «رسوا»، «غیرواقعی» و حتی «نیازمند روان‌پزشک» دانستند.جالب اینکه اروپایی‌هایی که امروز علیه رویکرد تحمیلی آمریکا فریاد می‌زنند، همان‌هایی هستند که در قبال مذاکرات هسته‌ای ایران، طرفدار مذاکرات مبتنی بر تسلیم و فشار حداکثری بودند. اکنون اما گویا با همان نسخه‌ای مواجه شده‌اند که سال‌ها برای دیگران تجویز می‌کردند.

برخی گزارش‌ها حاکی است که تیم ترامپ حتی در حال بررسی سناریوهایی است که اوکراین مجبور به واگذاری مناطق بیشتری در شرق شود؛ چیزی فراتر از آنچه در طرح اولیه مطرح شده است.

اگر اوکراین مجبور به پذیرش این طرح شود، ممکن است بخش‌هایی از دونتسک یا حتی مناطق دیگری به کنترل روسیه درآید؛ موضوعی که عملاً مرزهای اوکراین را بازتعریف می‌کند.

پیام روشن تحولات؛ آمریکا در برابر متحدان خود وفادار نیست

مهم‌ترین نتیجه‌ای که از این روند می‌توان گرفت آن است که اتکا به وفاداری آمریکا خطای راهبردی بزرگی است. چه در قبال متحدان اروپایی، چه در قبال اوکراین، و چه در مواجهه با شرکای منطقه‌ای، تاریخ نشان داده واشینگتن هرگاه منافعش ایجاب کند، به‌سادگی سیاست خود را تغییر می‌دهد.

همان واشنگتنی که چهار سال از اوکراین به‌عنوان خط قرمز دفاعی غرب یاد می‌کرد، اکنون از کی‌یف می‌خواهد دست به «امتیازدهی دردناک» بزند و بخش قابل توجهی از خاک خود را از دست بدهد.

روند کنونی بار دیگر ثابت کرده:تکیه بر عهد آمریکا و باد صبا نتوان کرد.

ایالات متحده ممکن است امروز در کنار یک کشور بایستد، اما فردا با تغییر محاسبات ژئوپلیتیکی، همان کشور را در سخت‌ترین نقطه رها کند. اروپایی‌ها امروز بیشتر از همیشه این واقعیت را لمس کرده‌اند؛ همان واقعیتی که بسیاری از ملت‌های دیگر سال‌ها قبل تجربه کرده بودند.

دیدگاهتان را بنویسید