چرا ارمنستان و روسیه در ماه‌های اخیر روابط خود را تقویت کرده‌اند؟

پوتین نه با پاشینیان مخالف است و نه با علی‌اف؛ بلکه هر دو را بازیگرانی همکار در چارچوب راهبرد منطقه‌ای در حال تغییر روسیه می‌بیند.

بازچینی درحال‌وقوع اتحاد روسیه–ارمنستان، در کنار آشتی دوبارهٔ پوتین با آذربایجان که در نشست کشور‌های مستقل مشترک‌المنافع در دوشنبه در اکتبر آشکار شد، نشان می‌دهد که «بحران‌های» تکرارشونده در روابط مسکو با ایروان و باکو، گسست‌های راهبردی واقعی نیستند.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، موسسه آسیای مرکزی-قفقاز در مقاله‌ای به بررسی روابط روسیه و ارمنستان پرداخته که در ادامه آمده است.

در ماه‌های اخیر، ارمنستان و روسیه روابط خود را تقویت کرده‌اند. مجموعه‌ای از دیدار‌های سطح بالا نه تنها بازگشت به دیپلماسی عادی را نشان می‌دهد، بلکه بازسازی هدفمند اتحاد آنها را نیز آشکار می‌سازد.

هم‌زمان با تجدید روابط پوتین با الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، و تعدیل گسترده‌تر راهبرد منطقه‌ای کرملین، گفت‌وگوی احیاشده میان پوتین و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، بخشی از یک بازآرایی دیپلماتیک وسیع‌تر است.

این تغییر نشانگر کاهش آشکار تنش‌هایی است که از سپتامبر ۲۰۲۲ تا میانهٔ ۲۰۲۴ روابط دوجانبهٔ آنها را تحت فشار قرار داده بود.

در ماه‌های اخیر، ارمنستان و روسیه روند تازه‌ای از تعاملات دوجانبهٔ فشرده را آغاز کرده‌اند که از ۸ اکتبر ۲۰۲۴ با دیدار پوتین و پاشینیان در مسکو شروع شد.

این دیدار ظاهراً به دو سال سردی روابط پایان داد؛ سردی‌ای که ناشی از بی‌عملی مسکو و اکراه سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) در بازداشتن، یا حتی شناسایی صریح آذربایجان به‌عنوان آغازگر تجاوزات سپتامبر ۲۰۲۲ به خاک ارمنستان بود. به همان اندازه زیان‌بار، این برداشت بود که مسکو به‌طور ضمنی با عملیات نظامی سپتامبر ۲۰۲۳ آذربایجان در قره‌باغ موافق بوده است.

دیدار اکتبر ۲۰۲۴ دو طرف را در مسیر «ریتم جدیدی» از روابط راهبردی قرار داد و مبنایی برای مشارکت تازه‌ای فراهم کرد که هدف آن حل «سوءتفاهم‌هایی» بود که به‌گفتهٔ وزیران خارجه، آرارات میرزویان و سرگئی لاوروف، طی این دوره پدید آمده بود
دیدار اکتبر ۲۰۲۴ دو طرف را در مسیر «ریتم جدیدی» از روابط راهبردی قرار داد و مبنایی برای مشارکت تازه‌ای فراهم کرد که هدف آن حل «سوءتفاهم‌هایی» بود که به‌گفتهٔ وزیران خارجه، آرارات میرزویان و سرگئی لاوروف، طی این دوره پدید آمده بود.

از آن زمان، دو رهبر از طریق تماس‌های تلفنی و دیدار‌های حضوری در طول سال ۲۰۲۵ ارتباط منظم خود را حفظ کرده‌اند. ایروان همچنین میزبان چندین هیئت بلندپایهٔ روسی بوده است که گستره و عمق نهادی گفت‌وگوی ازسرگرفته‌شده را نشان می‌دهد.

منابع دیپلماتیک این بازتنظیم را نقطهٔ عطفی دانسته‌اند که عملاً دورهٔ تنش را پایان داد و موجب شد دو دولت به نهاد‌های خود دستور دهند تا در تمامی حوزه‌های همکاری راهبردی، بازهمترازی کامل را دنبال کنند.

در ژانویه و مه ۲۰۲۵، وزیران خارجه دو کشور با انجام سفر‌های متقابل، بار دیگر آغاز «صفحه‌ای جدید» در شراکت راهبردی را با «گفت‌و‌گو‌های واقعی و صریح دربارهٔ مسائل انباشته‌شده» تأیید کردند.

این گشایش دیپلماتیک در ژوئن ۲۰۲۵ با سفر والنتینا ماتوینکو، رئیس شورای فدراسیون روسیه، به ایروان به اوج رسید؛ سفری که با هدف تقویت همکاری‌های پارلمانی انجام شد.

دیدار ماتوینکو نه‌تنها از جهت‌گیری تازهٔ سیاست خارجی ارمنستان حمایت کرد، بلکه مشارکت کرملین در سیاست داخلی ارمنستان را نیز برجسته ساخت. دیدار‌های او در ایروان به‌طور گسترده به‌عنوان نشانه‌ای از بی‌طرفی دوستانه، یا حتی حمایت آرام مسکو از حزب حاکم «قرارداد مدنی» پیش از انتخابات پارلمانی ژوئن ۲۰۲۶ تلقی شد.

ماتوینکو پس از دیدار خود با نخست‌وزیر پاشینیان در ۶ ژوئن اظهار داشت که «[پاشینیان]سلام ما را به رئیس‌جمهورمان رساند و تأکید کرد که علیرغم شایعات، او و [پوتین]همواره روابط سازنده و محتوایی بدون هیچ مشکلی داشته‌اند»، پیامی روشن به «بدخواهان» که هیچ شکافی میان رهبری ارمنستان و روسیه وجود ندارد.

احیای دیپلماسی سطح بالا هم‌زمان با مشارکت پاشینیان در مجامع بین‌المللی‌ای صورت گرفته که به ابتکار یا با حمایت مالی روسیه برگزار شده‌اند.

در مه ۲۰۲۵، او در رژهٔ روز پیروزی مسکو شرکت کرد؛ یکی از شاخص‌ترین صحنه‌سازی‌های قدرت دولتی و اقتدار ایدئولوژیک پوتین. پاشینیان همچنین به کازان (یا قازان) سفر کرد تا در شانزدهمین نشست بریکس شرکت کند؛ نشستی که کرملین آن را نشانهٔ شکست تلاش‌های غرب برای منزوی‌سازی روسیه معرفی کرد.

در ژوئیه، نخست‌وزیر ارمنستان در کنفرانس بین‌المللی طبیعت و حفاظت محیط زیست در آلتای حضور یافت و از چشم‌انداز گسترده‌تر پوتین حمایت کرد؛ دیدگاهی که می‌کوشد روسیه را نه بازیگری حاشیه‌ای، بلکه نگهبان ریشه‌های تاریخی و فرهنگی جهان ترک، در برابر رشد سازمان کشور‌های ترک، جلوه دهد.

پاشینیان بعد‌ها در اجلاس سازمان همکاری شانگهای نیز شرکت کرد؛ جایی که پاکستان درخواست عضویت کامل ارمنستان را مسدود کرد—درخواستی که در صورت پذیرش، احتمالاً ارمنستان را به یکی از سریع‌ترین ساختار‌های درحال‌تثبیت غیرغربی ملحق می‌کرد و بالقوه چالشی برای غرب ایجاد می‌نمود.

تقویت اخیر روابط ارمنستان–روسیه ارتباطی تنگاتنگ با وابستگی اقتصادی و بهبود تدریجی تصویر عمومی روسیه در ارمنستان دارد
تقویت اخیر روابط ارمنستان–روسیه ارتباطی تنگاتنگ با وابستگی اقتصادی و بهبود تدریجی تصویر عمومی روسیه در ارمنستان دارد.

از نظر اقتصادی، روسیه بار دیگر نقش خود را به‌عنوان شریک اصلی تجاری ارمنستان تثبیت کرده است؛ حجم تجارت دوجانبه در سال ۲۰۲۴ به رکورد ۱۲.۴ میلیارد دلار رسید که بیش از دو برابر سطح ثبت‌شده در سال ۲۰۲۲ بود.

بنا بر گزارش‌های تحقیقاتی، این افزایش بازتاب‌دهندهٔ نقش هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان در میانجی‌گری لجستیکی شبکه‌های دورزدن تحریم‌های مسکو است.

کانال‌های صادراتِ دوبارهٔ ارمنستان انتقال کالا‌های دوکاربردی و همچنین طلا‌های تحت تحریم به روسیه را تسهیل کرده‌اند، درحالی‌که جمهوری آذربایجان نیز مخفیانه بازصادرات هیدروکربن‌های روسی را امکان‌پذیر ساخته است.

این اقدامات در کنار هم سازوکاری هماهنگ و سودمند برای هر دو طرف در سطح منطقه ایجاد کرده‌اند که تاب‌آوری اقتصادی کرملین را تقویت می‌کند.

در سپتامبر ۲۰۲۵، طی نشست «هفتهٔ جهانی انرژی هسته‌ای» در مسکو، پاشینیان و پوتین توافق کردند که روس‌اتم عملیات نیروگاه هسته‌ای متسامور را برای یک دههٔ دیگر تمدید کند؛ اقدامی که تأمین بیش از ۳۰ درصد برق ارمنستان را تضمین می‌کند.

بیانیه‌های رسمی همچنین اشاره کردند که دو رهبر دربارهٔ ساخت احتمالی یک رآکتور جدید توسط روس‌اتم برای پاسخ به نگرانی‌های ارمنستان دربارهٔ فرسودگی این تأسیسات دوران شوروی گفت‌و‌گو کرده‌اند.

تصویر عمومی روسیه در ارمنستان از نقطهٔ پایین خود در سال‌های ۲۰۲۲–۲۰۲۳ رو به بهبود گذاشته است.

یک نظرسنجی در ژوئیهٔ ۲۰۲۵ از سوی «انستیتوی جمهوری‌خواه بین‌المللی» نشان‌دهندهٔ بهبود روشن در نگرش عمومی است: سهم پاسخ‌دهندگانی که روسیه را «بزرگ‌ترین تهدید» می‌دانستند به ۲۷ درصد کاهش یافت (در مقایسه با ۴۰ درصد در سال پیش)، در حالی‌که اکنون ۴۵ درصد روسیه را مهم‌ترین شریک سیاسی ارمنستان می‌دانند؛ افزایشی ۱۸ واحدی نسبت به ۲۰۲۴.

این تغییر در برداشت‌ها، کمتر محصول کارزار‌های اطلاعاتی سنتی روسیه یا رسانه‌های محلی طرفدار مسکو است و بیشتر نتیجهٔ تنظیم هدفمند روایت تحت کنترل دولت ارمنستان است؛ روایتی که اکنون تمایل دارد روسیه را از دیدگاهی «عملگرایانه» و خنثی بازنمایی کند.

نتیجه، بازیابی تدریجی نوعی بی‌تفاوتی عمومی است؛ احساسی نه به‌طور قوی موافق و نه مخالف روسیه که بازتاب‌دهندهٔ روند محتاطانهٔ انطباق دوبارهٔ ایروان با مسکو است.

بازچینی درحال‌وقوع اتحاد روسیه–ارمنستان، در کنار آشتی دوبارهٔ پوتین با آذربایجان که در نشست کشور‌های مستقل مشترک‌المنافع در دوشنبه در اکتبر آشکار شد، نشان می‌دهد که «بحران‌های» تکرارشونده در روابط مسکو با ایروان و باکو، گسست‌های راهبردی واقعی نیستند
بازچینی درحال‌وقوع اتحاد روسیه–ارمنستان، در کنار آشتی دوبارهٔ پوتین با آذربایجان که در نشست کشور‌های مستقل مشترک‌المنافع در دوشنبه در اکتبر آشکار شد، نشان می‌دهد که «بحران‌های» تکرارشونده در روابط مسکو با ایروان و باکو، گسست‌های راهبردی واقعی نیستند.

این رخداد‌ها به‌جای آن‌که نشانهٔ تغییرات عمده باشند، معمولاً بازتاب اصطکاک‌های تاکتیکی کوتاه‌مدت و اختلاف‌های موقتی‌اند که هر طرف آنها را مدیریت می‌کند یا برای رسیدن به اهداف سیاسی یا دیپلماتیک فوری به‌کار می‌گیرد.

چنین اصطکاک‌هایی در بحث‌های غربی اغلب به‌عنوان نشانهٔ یک دگرگونی ژئوپولیتیک بزرگ اغراق‌آمیز توصیف می‌شوند—چه در قالب «چرخش غرب‌گرایانهٔ ارمنستان» یا «گرایش ضدروسی» ادعایی آذربایجان.

واقعیت، اما ظریف‌تر است. ایروان و باکو اغلب برای اهداف راهبردی، جلوهٔ وجود تنش با مسکو را برجسته می‌کنند و از این برداشتِ فاصله گرفتن از روسیه برای تقویت موقعیت چانه‌زنی خود با شرکای غربی بهره می‌برند.

برای ارمنستان، این رویکرد یک روایت دوگانه را پشتیبانی می‌کند: ابراز تمایلات اروپایی برای جلب همدلی و سرمایه‌گذاری، در حالی که روابط عملی با روسیه به دلایل گوناگون حفظ می‌شود.

تغییر رویکرد پاشینیان در قبال سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) نیز بازتاب همین دوگانگی است—نه نشانهٔ خروج واقعی، بلکه تلاشی برای واداشتن این بلوک به اقدام، همراه با حفظ اطمینان‌دهی به شرکای غربی.

همچنین، برچیدن نگهبانان مرزی روسیه از مرز ارمنستان–ایران در سال ۲۰۲۴ عمدتاً نمادین بود و فقط ایست بازرسی آگاراک–نوردوز را دربر می‌گرفت، در حالی‌که سامانه‌های نرم‌افزاری و کارکنان روسی همچنان در آنجا فعال بودند.

آذربایجان نیز راهبردی مشابه را دنبال می‌کند و گه‌گاه با برجسته‌سازی اختلافات خود با مسکو، استقلال راهبردی‌اش را به نمایش می‌گذارد، در حالی که همکاری‌های عملی را حفظ می‌کند.

همان‌طور که علی‌اف در دیدار خود با پوتین در دوشنبه گفت، با وجود حادثهٔ سقوط هواپیما در دسامبر، «روابط در بسیاری از حوزه‌ها با موفقیت توسعه یافته است» و پوتین نیز ابراز امیدواری کرد که این روند «در روحیهٔ اتحاد ما ادامه یابد».

با وجود اختلافات نمادین، باکو و مسکو همچنان در حوزه‌های انرژی، حمل‌ونقل و امنیت همکاری می‌کنند، از جمله از طریق پلتفرم منطقه‌ای «۳+۳» و پروژه‌های سه‌جانبهٔ مشترک میان روسیه، ترکیه، آذربایجان و ایران
با وجود اختلافات نمادین، باکو و مسکو همچنان در حوزه‌های انرژی، حمل‌ونقل و امنیت همکاری می‌کنند، از جمله از طریق پلتفرم منطقه‌ای «۳+۳» و پروژه‌های سه‌جانبهٔ مشترک میان روسیه، ترکیه، آذربایجان و ایران.

این نمایش‌های گزینشی به معنای ساختگی یا هماهنگ‌بودنِ تمامی تنش‌ها نیست. اختلافات واقعی همچنان وجود دارند—برای نمونه، تعهدات امنیتی مسکو در قبال ارمنستان یا رسوایی آلودگی نفتی در صادرات روسیه که از طریق زیرساخت‌های آذربایجان به اتحادیهٔ اروپا منتقل می‌شد—اما پاشینیان و علی‌اف به‌ندرت از مرز‌های راهبردی تعیین‌شدهٔ مسکو عبور می‌کنند. از این‌رو، آنچه بی‌ثباتی به‌نظر می‌رسد، اغلب ابزاری برای بازنگری در سلسله‌مراتب‌هاست، نه دگرگونی آنها.

برای مسکو، این ابهامِ مدیریت‌شده همچنان سودمند است. با اجازه‌دادن به نارضایتی محدود و ایجاد اندکی فاصلهٔ نمایشی، روسیه نفوذ منطقه‌ای خود را حفظ می‌کند، در حالی‌که کمتر مداخله‌گر به‌نظر می‌رسد— «حاضر بودن با غایب جلوه‌کردن».

این راهبرد تازه‌اتخاذشده به پوتین امکان می‌دهد بدون جلب توجه بیش از حد غرب، نفوذ خود را اعمال کند.

از دیدگاه مسکو، حتی ابتکار‌های مورد حمایت غرب—مانند توافق زیرساختی «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بین‌المللی» (TRIPP) در ۸ اوت میان ارمنستان و آذربایجان—تهدیدآمیز تلقی نمی‌شوند.

برعکس، TRIPP با راهبرد گسترده‌تر اتصال‌گرایانهٔ روسیه همخوانی دارد و از طریق آذربایجان، روسیه و ترکیه را به یکدیگر پیوند می‌دهد؛ مشابه همان نقشی که کریدور شمال–جنوب در اتصال روسیه و ایران ایفا می‌کند.

استدلال کرملین بر این فرض استوار است که واقعیت‌های منطقه‌ای، که در توافق سه‌جانبهٔ ۹ نوامبر ۲۰۲۰ تثبیت شده‌اند، در نهایت واشینگتن را وادار خواهند کرد یا با مسکو همکاری کند یا از پروژه کنار بکشد.

برای ایروان، پذیرفتن رویکرد «منطقه‌اول» به معنای تعامل با روسیه، آذربایجان، ترکیه و ایران است؛ حتی در حالی‌که همچنان از گفتمان غرب‌گرایانه استفاده می‌شود.

قطعنامهٔ پارلمانی مارس ۲۰۲۵ برای آغاز گفت‌و‌گو‌های عضویت در اتحادیهٔ اروپا عمدتاً کارکردی نمایشی و داخلی دارد، نه نشانهٔ تغییر واقعی سیاست.

دولت پاشینیان همچنان بر مزایای اتحادیهٔ اقتصادی اوراسیا تأکید می‌کند و برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای درخواست داده است؛ نشانه‌ای از اینکه زبان غرب‌گرا با شراکت‌های پایدار غیرغربی همزیستی دارد.

پذیرش این توازن‌جویی از سوی مسکو ریشه در این باور دارد که ژست‌های اروپامحور پاشینیان تهدید واقعی محسوب نمی‌شوند.

این امر واکنش محتاطانهٔ کرملین به رویداد‌هایی مانند بازداشت سامول کاراپتیان، بازرگان روسی–ارمنی که در حلقهٔ پوتین از اعتبار افتاده، را توضیح می‌دهد.

پوتین نه با پاشینیان مخالف است و نه با علی‌اف؛ بلکه هر دو را بازیگرانی همکار در چارچوب راهبرد منطقه‌ای در حال تغییر روسیه می‌بیند.

در پسِ این ظاهر، پویایی‌ای پیچیده‌تر و ریشه‌دارتر در سطح منطقه نهفته است. این وضعیت نشان می‌دهد که کرملین در حال بازاندیشی رویکرد خود در قفقاز جنوبی است و نوعی تعامل هماهنگ و انعطاف‌پذیر با هر دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان ایجاد می‌کند که هم دامنهٔ واقعی نفوذ روسیه را پنهان می‌سازد و هم این توهم را تقویت می‌کند که روسیه در حال عقب‌نشینی است
این رویکرد در «بی‌طرفی گرم» کرملین، که ماتوینکو پیش از انتخابات ارمنستان نسبت به پاشینیان بیان کرد، و همچنین در افشای حساب‌شدهٔ پوتین در نشست دوشنبه دربارهٔ کودتای برنامه‌ریزی‌شدهٔ رامیز مهمتی‌یِف علیه علی‌اف بازتاب یافته است.

در این مرحله، روابط ارمنستان–روسیه شکاف فزاینده میان برداشت بیرونی و واقعیت درونی منطقه را برجسته می‌کند.

برای ناظران غربی، تلاش ارمنستان برای ادغام اروپایی و گسترش روابط چندجانبه ممکن است نشانهٔ فاصله‌گیری تدریجی از حوزهٔ نفوذ مسکو به‌نظر برسد.

اما در پسِ این ظاهر، پویایی‌ای پیچیده‌تر و ریشه‌دارتر در سطح منطقه نهفته است. این وضعیت نشان می‌دهد که کرملین در حال بازاندیشی رویکرد خود در قفقاز جنوبی است و نوعی تعامل هماهنگ و انعطاف‌پذیر با هر دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان ایجاد می‌کند که هم دامنهٔ واقعی نفوذ روسیه را پنهان می‌سازد و هم این توهم را تقویت می‌کند که روسیه در حال عقب‌نشینی است.

این تعدیل، برای هر سه بازیگر فضایی ظریف برای مانور فراهم می‌آورد و امکان راهبرد مشترکی از سلطهٔ همکارانه و ماسکیروفکای ژئوپولیتیک را مهیا می‌سازد

دیدگاهتان را بنویسید