یک حقیقت هولناک در سخنرانی فریبکارانه نتانیاهو

سخنرانی اخیر بنیامین نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل بیش از آنکه حامل واقعیت باشد، مجموعه‌ای از شگردهای تبلیغاتی، آمارهای ساختگی و دروغ‌های آشکار بود؛ از ادعای نسبت پایین کشته‌شدگان غیرنظامی در غزه تا انکار سیاست گرسنگی دادن و سرقت کمک‌ها. این گزارش تأکید می‌کند که شواهد میدانی، تحقیقات رسانه‌ای و حتی اسناد سازمان‌های بین‌المللی همگی نشان می‌دهد واقعیت جنگ در غزه کاملاً برخلاف تصویر ارائه‌شده توسط نخست‌وزیر اسرائیل است.

سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل مملو از ترفندها و شگردهای تبلیغاتی بود: از تکان دادن پلاکاردها و نمایش کودکانه و تبلیغاتی درباره پخش سخنرانی روی تلفن‌های همراه در غزه، تا سخن گفتن به زبان عبری ــ ظاهراً خطاب به گروگان‌ها ــ و موارد دیگر. اما این سخنرانی همچنین پر از دروغ‌ و ادعاهای کاملاً کاذب بود.

نتانیاهو بار دیگر این ادعا را تکرار کرد که نسبت غیرنظامیان به نیروهای نظامی کشته‌شده توسط ارتش اسرائیل در غزه «کمتر از دو به یک» است. با این حال، نخست‌وزیر هیچ مدرکی برای این رقم ارائه نکرد؛ عددی که با تمام داده‌های مربوط به هویت کشته‌شدگان در نوار غزه در تضاد قرار دارد. فهرست طولانی‌ای از پژوهشگران، سازمان‌ها و تحقیقات روزنامه‌نگاری نشان داده‌اند که رقم ارائه‌شده توسط نتانیاهو بی‌اساس است. نسبت واقعی دست‌کم پنج غیرنظامی در برابر هر یک نیروی نظامی است و احتمالاً بسیار بالاتر. بر اساس داده‌هایی که اخیراً توسط رسانه‌ها و سازمان‌های ناظر بر وضعیت در غزه منتشر شده، این نسبت بین هشت به یک تا ده به یک قرار دارد.

سهم سنگین زنان و کودکان در قربانیان جنگ غزه
با بررسی شکاف میان تعداد نیروهای نظامی‌ای که ارتش اسرائیل طی شش ماه گذشته اعلام کرده کشته شده‌اند و شمار قربانیانی که وزارت بهداشت غزه ــ که تحت کنترل حماس است و رقم آن در سطح جهانی پذیرفته می‌شود ــ گزارش کرده است، نسبت پنج به یک به دست می‌آید. یک تجزیه و تحلیل جمعیت‌شناختی بر اساس فهرست‌های این وزارتخانه نشان می‌دهد که سهم زنان و کودکان در میان قربانیان دو برابر بیشتر از هر جنگ مدرن دیگری است: ۴۶ درصد ــ در مقایسه با ۱۷ درصد در عراق، ۲۰ درصد در سوریه و کمتر از یک درصد در اوکراین.

طبق معمول، نتانیاهو هیچ مدرکی برای رقمی که ذکر کرد ارائه نکرد. در واقع، بعید است بتواند، زیرا جنگ «شمشیرهای آهنین» نخستین جنگی است که اسرائیل در آن آمار رسمی درباره شمار غیرنظامیان کشته‌شده در سوی مقابل منتشر نکرده است. در مقابل، ده‌ها تحقیق که در طول جنگ انجام شده بارها دو واقعیت قطعی را در بحث درباره این درگیری آشکار کرده‌اند: ارتش اسرائیل، به‌ویژه نیروی هوایی این رژیم، روزانه ده‌ها غیرنظامی را می‌کشد و اغلب یا هیچ توضیحی برای این مرگ‌ها ارائه نمی‌دهد یا توجیهاتی بسیار ضعیف مطرح می‌کند.

افشای رویترز از کشتار خبرنگاران و کادر درمان در بیمارستان ناصر
روز شنبه، خبرگزاری رویترز تحقیقی منتشر کرد که نشان داد ارتش اسرائیل در پایان ماه اوت چگونه به‌سادگی ۲۲ خبرنگار و عضو کادر پزشکی بیمارستان ناصر را تنها برای نابودی یک دوربین خبری ــ که مشکوک بود توسط حماس استفاده شده باشد ــ کشت. رویترز مدعی است که این دوربین متعلق به خود این خبرگزاری بوده و توسط یکی از خبرنگارانش استفاده می‌شده است.

نکته دوم مربوط به شیوه شمارش کشته‌های نیروهای حماس توسط ارتش اسرائیل است. ارتش این رقم را با تعریف هر غیرنظامی‌ای که وارد «منطقه قتل» شود ــ مناطقی با مرزهای خیالی و نامرئی که توسط فرماندهان میدانی تعیین می‌شوند ــ به‌عنوان یک نیروی نظامی، بزرگ‌نمایی می‌کند. علاوه بر این، ارتش همه کسانی را که در اداره مدنی حماس مشغول به کار بوده‌اند، عضو شاخه نظامی این سازمان به حساب می‌آورد. به هر حال، امروز هیچ تردیدی وجود ندارد که نسبت کشته‌های غیرنظامی در غزه بسیار بیشتر از اعدادی است که نتانیاهو ارائه کرده است.

پاسخ تحریف‌شده نتانیاهو به اتهام نسل‌کشی
بعدتر در سخنرانی‌اش، نتانیاهو تلاش کرد مستقیماً به اتهام نسل‌کشی توسط اسرائیل پاسخ دهد. او گفت: «می‌خواهم یک سؤال ساده از شما بپرسم: آیا کشوری که مرتکب نسل‌کشی می‌شود، از جمعیت غیرنظامی‌ای که ادعا می‌شود هدف آن هستند، خواهش می‌کند که از منطقه خطر خارج شوند؟» او ادامه داد: «آیا نازی‌ها از یهودیان خواستند که بروند؟ می‌خواهید همه رهبران نسل‌کشی تاریخ را برایتان نام ببرم؟ یکی‌یکی جلو برویم. آیا کسی چنین کاری کرد؟ آیا گفتند “بروید بیرون تا ما بیاییم داخل”؟ مسلماً نه.»

اما در واقع پاسخ «بله» است. در مطالعات نسل‌کشی، اجماع گسترده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه هیچ تناقضی میان ارتکاب نسل‌کشی و اخراج جمعیت غیرنظامی وجود ندارد. در نسل‌کشی سربرنیتسا در بوسنی، به زنان و کودکان اجازه داده شد که خارج شوند و نسل‌کشی ارامنه عملاً با اخراج‌های دسته‌جمعی آغاز شد. به گفته دکتر شموئل لدرمن، کارشناس نسل‌کشی، در دارفور، برمه و دیگر نقاط نیز بخش‌های بزرگی از جمعیت اجازه خروج یافته‌اند. او می‌گوید: «این حرف‌ها بی‌معناست، چراکه پاکسازی قومی و نسل‌کشی اغلب دست در دست هم پیش می‌روند.

نتانیاهو سپس گفت که اتهام گرسنگی دادن به مردم غزه «یک شوخی» است. او مقدار مواد غذایی‌ای را که اسرائیل از ابتدای جنگ اجازه ورود به نوار غزه داده بود شرح داد و گفت: «دو میلیون تُن غذا و کمک»، یعنی به طور میانگین یک تُن برای هر نفر، معادل سه‌هزار کالری روزانه برای هر نفر. او با طعنه افزود: «چه سیاست گرسنگی‌ای!»

نقش وزرای کابینه اسرائیل در سیاست گرسنگی و قطع آب و برق غزه
اما این هم یک دروغ آشکار بود. اسرائیل عملاً مردم غزه را به گرسنگی کشاند ــ و حتی به آن افتخار هم کرد. در دوم مارس، نتانیاهو جلسه‌ای را هدایت کرد که در آن تصمیم گرفته شد ورود غذا و کمک‌ها به غزه متوقف شود. نتانیاهو این تصمیم را جلوی دوربین اعلام کرد و شرکای ارشدش آن را جشن گرفتند. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، در آن زمان گفت: «یک گام مهم در مسیر درست. پرتگاه به سوی دروازه‌های جهنم.» ایتامار بن‌گویر، وزیر امنیت داخلی، گفت اسرائیل باید انبارهای غذای غزه را بمباران کند و فلسطینیان را به‌طور قومی پاکسازی نماید. ایلی کوهن، وزیر انرژی از حزب خود نتانیاهو نیز دستور قطع برق آخرین تأسیسات آب‌شیرین‌کن فعال در غزه را صادر کرد؛ تأسیساتی که آب شرب ساکنان را تأمین می‌کرد.

این وضعیت گرسنگی به مدت ۷۸ روز ادامه داشت. در این مدت، شبکه توزیع غذای سازمان ملل در غزه فروپاشید و زمانی هم که دوباره ورود غذا از سر گرفته شد، میزان آن بسیار ناچیز بود و نتوانست جلوی گرسنگی فزاینده را بگیرد. تا پایان ژوئیه، مرگ‌های دسته‌جمعی ناشی از گرسنگی آغاز شد.

تا امروز حدود ۴۵۰ نفر بر اثر سوءتغذیه در نوار غزه جان خود را از دست داده‌اند که تقریباً یک‌سوم آن‌ها کودک بوده‌اند. مرگ این افراد نتیجه مستقیم سیاست‌های نتانیاهو و وزرایش بود. ارقامی که نتانیاهو درباره میزان غذا و کمک‌های واردشده به غزه ارائه می‌کند احتمالاً درست هستند، اما این آمار شامل همه چیز می‌شود ــ نه فقط غذا، بلکه چادرها، ژنراتورها، تجهیزات پزشکی، کانکس‌ها، توالت‌های سیار و موارد دیگر.

اکثریت مردم در چادرهایی بدون برق و آب جاری زندگی می‌کنند، تمام زیرساخت‌ها نابود شده و ساکنان کاملاً به اقلامی که از خارج وارد غزه می‌شود وابسته‌اند؛ از تشک گرفته تا دارو. با در نظر گرفتن این واقعیت‌ها، نیم تُن به ازای هر نفر در سال چندان هم رقم بزرگی به نظر نمی‌رسد.

استدلال نتانیاهو مبنی بر اینکه تعداد کالری‌های واردشده به نوار غزه باید برای جمعیت کافی باشد نیز بازتاب‌دهنده واقعیت موجود در زمین نیست. صرفِ ورود تعداد کافی کالری به غزه به معنای نبود گرسنگی نیست، به‌ویژه پس از آنکه اسرائیل نظام توزیع کمک‌های سازمان ملل را برچید.

در غزه، همانند هر جای دیگر، نابرابری‌های اجتماعی وجود دارد؛ برخی افراد موفق به دسترسی به غذا می‌شوند، در حالی که دیگران نمی‌توانند. گاهی کسانی که گرسنه می‌مانند یتیمان، مادران تنها، سالمندان، بیماران مزمن و دیگر گروه‌های آسیب‌پذیر هستند. اما اغلب، آن‌ها صرفاً فقرا هستند.

گرسنگی گسترده به این معنا نیست که کل جمعیت از گرسنگی در حال مرگ باشد، بلکه به این معناست که درصدی از جمعیت از گرسنگی شدید رنج می‌برد و همین امر به بیماری‌های فراگیر و مرگ منجر می‌شود. دقیقاً همین اتفاق در نوار غزه رخ داد. دولت عملاً به این امر اذعان کرد و هنگامی که گرسنگی گسترده آغاز شد، اسرائیل محدودیت‌ها بر ورود غذا را کاهش داد و وضعیت تغذیه بهبود یافت. با این حال، مرگ‌ومیر همچنان در میان کسانی که از پیش دچار سوءتغذیه شدید بودند ادامه دارد.

نتانیاهو سپس به ادعای نادرست دیگری متوسل شد و گفت حماس غذاهای واردشده به نوار غزه را مصادره کرده و از آن سود برده است. هیچ مدرکی برای این ادعا وجود ندارد. در واقع، هر کس با شرایط میدانی آشنا باشد می‌داند که این موضوع بسیار بعید است.

تردیدی نیست که حماس برای اعضای خود غذا برمی‌دارد و آخرین کسانی که در غزه گرسنه می‌شوند همان کسانی هستند که سلاح در دست دارند. اما از این واقعیت تا ادعای کنترل کامل بازار غذا فاصله زیادی وجود دارد. برای کنترل بازار غذای غزه، حماس نیازمند انبارهای عظیم و ناوگانی از کامیون‌ها خواهد بود. تا امروز، ارتش اسرائیل هیچ انبار بزرگ مواد غذایی متعلق به حماس را کشف نکرده است. روزنامه نیویورک‌تایمز تحقیقی منتشر کرده که بر اساس منابعی در داخل ارتش اسرائیل تأیید می‌کند حماس مقدار قابل‌توجهی از مواد غذایی واردشده توسط سازمان ملل را سرقت نکرده است.

آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده (USAID)، نهاد دولتی آمریکا، نیز به همین نتیجه رسید. طبق اسلایدهای جلسه توجیهی، این تحلیل نشان داد که دست‌کم ۴۴ مورد از ۱۵۶ حادثه‌ای که در آن گزارش سرقت یا مفقود شدن محموله‌های کمک ثبت شده بود، «مستقیماً یا غیرمستقیم» ناشی از اقدامات ارتش اسرائیل بوده است.

سپس نتانیاهو ادعا کرد که سازمان ملل اعتراف کرده «حماس و دیگر گروه‌های مسلح ۸۵ درصد کامیون‌ها را غارت کرده‌اند.» اما در واقع، سازمان ملل گفته بود که در نتیجه سیاست گرسنگی دادن، ساکنان غزه به چنان ناامیدی غذایی کشیده شدند که دست به اقدامات افراطی زدند.

ده‌ها هزار نفر از مردم غزه روزانه برای به دست آوردن غذا جان خود را به خطر می‌انداختند؛ برخی در مراکز توزیع شکست‌خورده «بنیاد بشردوستانه غزه» (GHF) که نتانیاهو به تأسیس آن کمک کرده بود، و برخی دیگر با غارت کامیون‌های حامل کمک‌ها. در اکثریت قریب‌به‌اتفاق موارد، غارتگران مردم گرسنه‌ای بودند که تنها یک کیسه غذا برای خانواده‌هایشان برمی‌داشتند، و هیچ مدرکی وجود ندارد که حماس مقادیر زیادی از مواد غذایی سازمان ملل را سرقت کرده باشد.

در پایان سخنرانی‌اش، نتانیاهو دروغ آشکار دیگری را مطرح کرد و اسرائیل تحت رهبری خود را «مشعل پیشرفت، ابتکار و نوآوری به سود تمام بشریت» توصیف کرد. نیازی به توضیح نیست که چرا چنین ادعایی بازتاب‌دهنده درکی تحریف‌شده از واقعیت است.

حقیقت هولناک: جنگ ادامه خواهد یافت
با این حال، در میان تمام این دروغ‌ها، یک حقیقت هولناک نیز آشکار شد: اینکه جنگ، از دید نتانیاهو، همچنان ادامه خواهد داشت. این موضوع از بخشی از سخنان او قابل برداشت است؛ جایی که ابتدا شهر غزه را «آخرین پایگاه حماس» خواند و سپس بلافاصله خود را اصلاح کرد و گفت: «یکی از دو پایگاه آخر.»

این سردرگمی و اصلاح حتی در نسخه رسمی سخنرانی که از سوی دفتر نخست‌وزیری ارسال شد نیز وجود دارد. اینجا دیگر خطایی در کار نیست. از نگاه نتانیاهو، او قصد دارد جنگ را تا پایگاه بعدی ادامه دهد ــ چه این پایگاه اردوگاه‌های مرکزی نوار غزه باشد و چه اردوگاه عظیم المواسی در جنوب‌غربی این منطقه؛ تفاوتی نمی‌کند. نکته اصلی این است که جنگ ادامه پیدا کند.

دیدگاهتان را بنویسید