جنگ ۱۲ روزه و آینده روابط آمریکا و ایران
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵، فرضیات قدیمی را در هم شکست و روابط آمریکا و ایران را به قلمرویی ناشناخته برد.
این درگیری، اوج تنشهای چندین دههای، خاورمیانه را در آستانه بیثباتی گسترده قرار داده است. آمریکا در مقطع حساسی برای بازتعریف رویکردش به ایران قرار دارد که میتواند منطقه را برای دههها شکل دهد. چهار سناریوی محتمل پیش رو است:
تشدید بیپایان: چرخهای از حملات، خرابکاری و تحریمها که در جنگ اخیر به اوج رسید. ایران غنیسازی را ادامه میدهد اما از تسلیحاتی شدن خودداری میکند. آمریکا و اسرائیل با تحریم یا حملات پاسخ میدهند. این مسیر خطر جنگ منطقهای را افزایش میدهد.
توافق در صورت عقبنشینی: مذاکرات جدی نیازمند تسلیم یکی از طرفین در موضوع غنیسازی است. پیشنهادهایی مانند کنسرسیوم غنیسازی منطقهای مطرح شده، اما فشار اسرائیل و سیاستهای تندرو در آمریکا مانع پیشرفت است. بدون تغییر سیاسی بزرگ، توافق بعید است.
شتاب هستهای ایران: ایران ممکن است تحت فشار به سمت سلاح هستهای حرکت کند، اما این اقدام انزوای بیشتر و مسابقه تسلیحاتی را به دنبال دارد و مشکلات اقتصادیاش را حل نمیکند.
صبر استراتژیک و چرخش به شرق: ایران با حفظ وضع موجود، روابط با چین و روسیه را تقویت میکند و از مذاکره با غرب ناامید میشود. این استراتژی، با تکیه بر فناوری نظامی چین، به ایران امکان بقا و انتظار برای تغییر توازن جهانی را میدهد، اما انزوا و وابستگی به شرق هزینههای خود را دارد.
سؤال اصلی این است: ایران چه گزینهای دارد؟ سیاست فشار حداکثری به تغییر رژیم منجر نمیشود، بلکه بیثباتی و جنگ داخلی در کشوری با ۹۰ میلیون نفر را محتمل میکند، که پیامدهای آن منطقه را متلاطم خواهد کرد. چالش واقعی، نه فقط توقف برنامه هستهای، بلکه تعیین هدف نهایی و پذیرش تبعات آن است.