«افکار عمومی در ایران باید بدانند که اسرائیل در برنامهریزی برای هرگونه اقدام نامشروع و غیرقانونی تازه علیه ایران، با یک نقطه ضعف بزرگ رو به رو است که به هیچ عنوان نمی تواند نسبت به آن بیاعتنا باشد. آن نقطه ضعف نیز چیزی جز این نیست که این رژیم به شدت از کمبود موشک های رهگیر در نبرد آتی با ایران رنج میبرد و در کوتاه مدت نیز قادر به لاپوشانی این نقطهضعف نیست.»
رژیم اشغالگر قدس از همان نخستین ساعات پس از آتشبس در قالب جنگ ۱۲ روزه با ایران، مدام بر احتمال بالای یک ماجراجویی جدید علیه ایران تاکید دارد. در این راستا، مقام های ارشد رژیم صهیونیستی سعی دارند اینطور القا کنند که اسرائیل دیر یا زود دست به تجاوزی تازه علیه ایران خواهد زد و در قالب این دستورکار، اهداف خاصی را دنبال می کند.
البته که این رژیم از طرح این قبیل تهدیدات اهداف مختلفی را دنبال می کند که یکی از مهمترین آن ها، برهمزدن آرامش روانی مردم کشورمان است. مساله ای که در صورت تحقق می تواند تبعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل ملاحظه ای به ضرر کشورمان داشته باشد. با این حال، هم مقام های ارشد ایرانی و هم رسانه های کشورمان، در موضع گیری های مختلف خود تاکید داشته و دارند که تهدیدات رژیم اشغالگر قدس هیچ تناسبی با توان کنونی این رژیم ندارد و صهیونیست ها خوب می دانند که هرگونه ماجراجویی جدید آن ها علیه ایران می تواند صورت حساب های سنگینی را روی دستشان قرار دهد.
با این همه، به طور خاص افکار عمومی در ایران باید بدانند که اسرائیل در برنامه ریزی برای هرگونه اقدام نامشروع و غیرقانونی تازه علیه ایران، با یک نقطه ضعف بزرگ رو به رو است که به هیچ عنوان نمی تواند نسبت به آن بیاعتنا باشد. آن نقطه ضعف نیز چیزی جز این نیست که این رژیم به شدت از کمبود موشک های رهگیر در نبرد آتی با ایران رنج می برد. به طور خاص باید این مساله را مد نظر داشته باشیم که در جریان جنگ ۱۲ روزه، صهیونیست ها چیزی در حدود ۲۰ درصد از کل ذخایر موشک های تاد آمریکا را مصرف کردند.
مساله ای که جایگزین کردن آن چیزی در حدود هفت سال زمان می برد. در مورد دیگر سامانه های پدافندی رژیم اشغالگر قدس نیز هم قیمت موشک های پدافندی آن ها گران است و هم اسرائیل و متحدانش از کمبود شدید آن ها رنج می برند. از این رو، رژیم صهیونیستی خوب می داند که هرگونه ماجراجویی جدید آن علیه ایران، می تواند تبعات به شدت مهلکی را برای این رژیم به همراه داشته باشد و بحرانهای جدی را برای آن ایجاد کند. حال اگر این نقطه ضعف بزرگ صهیونیست ها در برابر ایران را در کنار موضع گیریهای تهاجمی مقام های ارشد اسرائیلی قرار دهیم، به خوبی متوجه می شویم که تا چه اندازه مواضع سران رژیم اشغالگر قدس در تهدید ایران، بیپایه و اساس است و اینطور نیست که آن ها دست به ماجراجویی بزنند و بتوانند از تبعات مهلک آن علیه خود بگریزند.
این مساله زمانی جدیتر می شد که بدانیم آن ها طعم شجاعت و موشک های ایرانی را در جریان جنگ ۱۲ روزه به خوبی چشیده اند و می دانند که ایران در تحمیل معادلات مطلوب خود به اشغالگران اسرائیلی، هیچ محدودیتی پیش رویش نمی بیند.