طرح عبری- عربی- غربی علیه لبنان

حزب‌الله از زمان تأسیس در دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک نیروی مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونسیتی شکل گرفت و نقشی بی‌بدیل در پایان اشغال جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ ایفا کرد.

موضوع سلاح‌های حزب‌الله برای اولین بار ۹سال پس از تأسیس این گروه و در توافق طائف در سال ۱۹۸۹ که به جنگ داخلی لبنان پایان داد مطرح شد که طبق این توافقنامه تمام گروه‌های نظامی باید خلع سلاح می‌شدند و تنها استثنا در این توافقنامه حزب‌الله بود که می‌توانست سلاح خود را حفظ کند.

با قدرت گرفتن روز افزون حزب‌الله و تبدیل شدن به یک نیروی بازدارنده در برابر رژیم صهیونسیتی، فشارهای بین‌المللی جهت خلع سلاح حزب‌الله آغاز شد. در قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت سازمان ملل سال ۲۰۰۴ که به بررسی وضعیت خاورمیانه بویژه مسائل مربوط به لبنان پرداخته بود اولین تلاش از سوی سازمان ملل بود که « تاکید بر خلع سلاح و انحلال تمام شبه نظامیان لبنانی و غیر لبنانی با اشاره غیرمستقیم به گروه‌هایی مانند حزب‌الله » داشت.

دومین اقدام سازمان ملل جهت خلع سلاح حزب‌الله پس از جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله با رژیم صهیونسیتی در سال ۲۰۰۶ با صدور قطعنامه ۱۷۰۱ صورت گرفت که در آن « تاکید بر اجرای کامل قطعنامه ۱۵۵۹ مصوب ۲۰۰۴، که خواستار خلع سلاح همه گروه‌های شبه‌نظامی در لبنان و انحلال آنها بود».

طرح کنونی خلع سلاح حزب‌الله لبنان که سومین تلاش جهت خلع سلاح این گروه است یک طرح عبری _ عربی _ غربی است که برای اولین بار از سوی تام باراک نماینده آمریکا مطرح گردید. در این طرح آمریکا نقش ناظر را خواهد داشت تا طرفین به وظایف خود عمل کنند، دولت لبنان و رژیم صهیونسیتی نیز در اقدامی هماهنگ مسئولیت خلع سلاح ( دولت لبنان) و عقب‌نشینی از خاک لبنان (رژیم صهیونسیتی) را اجرا خواهند کرد. همچنین دو دولت عربی قطر و عربستان نیز به عنوان حامیان مالی این طرح، پس از خلع سلاح حزب‌الله اقدام به سرمایه گذاری در لبنان خواهند نمود تا دولت کنونی لبنان را از ورشکستگی نجات دهند.

تمام شرایط فوق مشروط به توانایی ارتش لبنان در خلع سلاح حزب‌الله است اما آیا ارتش لبنان چنین توانایی را دارد؟ نگاهی به وضعیت فعلی ارتش لبنان نشان می‌دهد در صحنهٔ عمل توانایی خلع سلاح حزب‌الله را ندارد. چرا که ارتش لبنان در زمان جنگ ۳۳ روزه و سایر درگیری های رژیم صهیونسیتی بر علیه لبنان نقش تماشاچی را داشته و مسئولیت جلوگیری از اشغال لبنان و آزادی سازی خاک لبنان را حزب‌الله برعهده داشت که آمادگی رزمی _ نظامی حزب‌الله را در برابر ارتش لبنان نشان می‌دهد. همچنین در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ که تروریست های داعش تلاش کردند از مرزهای شرقی لبنان به این کشور وارد شوند این نیروهای نظامی حزب‌الله بودند که در مرزهای شرقی لبنان مستقر شدند و داعش را تا عمق خاک سوریه عقب راندند و نه ارتش لبنان. این درگیری ها و جنگ اخیر حزب‌الله با رژیم صهیونسیتی بعد از طوفان الاقصی موجب آمادگی بالای سازمان رزمی حزب‌الله و بالا رفتن تجربیات آن‌ها در جنگ‌های مدرن گردیده در حالیکه آخرین نبرد نظامی کلاسیک ارتش لبنان به چند دهه قبل برمی‌گردد.

از لحاظ تعداد نیروهای نظامی نیز ارتش لبنان در موقعیتی ضعیف تر از حزب‌الله قرار دارد. تعداد نیروهای نظامی ارتش لبنان در مجموع حدود ۸۵ هزار نیروی رسمی است درحالیکه تعداد نیروهای آموزش دیده حزب‌الله طبق اعلام این گروه بیش از ۱۰۰ هزار نفر است که نشان دهنده عدم برتری ارتش لبنان در تعداد نیرو نسبت به حزب‌الله است.

علاوه بر این وضعیت اقتصادی نابسامانی که دولت لبنان در این کشور بوجود آورده باعث شده ارتش لبنان چندین ماه نتواند حقوق ماهیانه نیرو های خود را پرداخت کند و این موضوع باعث می‌شود در کنار سال‌ها جنگیدن این ارتش و عدم برخورداری از آمادگی رزمی، به عدم دارا بودن انگیزه برای خدمت در ارتش و ترک یگان های خدمتی نیز دچار شوند. همین وضعیت اقتصادی نیز باعث عدم توانایی ارتش لبنان در اقدام به جذب نیروی جدید و به روز کردن تجهیزات نظامی شده است.

نوع نگاه حزب‌الله نیز به ارتش لبنان برای موفقیت در اجرای طرح خلع سلاح حزب‌الله نیز بسیار مهم است. درحالیکه ارتش لبنان از دادن هرگونه تضمین به حزب‌الله مبنی بر عدم ترور فرماندهان (مانند سال ۲۰۰۸) و نیروهای این گروه توسط رژیم صهیونسیتی ناتوان است؛ عدم اقدام مؤثر ارتش لبنان جهت درگیری با رژیم صهیونسیتی برای آزادسازی پنج نقطه لبنان تحت اشغال این رژیم و همکاری ارتش لبنان با رژیم صهیونسیتی مبنی بر عقب‌نشینی رژیم صهیونسیتی از خاک لبنان مشروط بر خلع سلاح حزب‌الله توسط ارتش و دولت لبنان، باعث سوءظن های بسیاری در سران حزب الله نسبت به حسن نیت ارتش و دولت لبنان گردیده است.

در مجموع می‌توان گفت در صورتی که ارتش و دولت لبنان بخواهند با کمک آمریکا، رژیم صهیونسیتی و برخی کشورهای عربی به حزب‌الله جهت خلع سلاح فشار بیاورند ممکن است استراتژی حزب‌الله از لبنانی _ صهیونسیتی به لبنانی _ لبنانی تغییر یابد و لبنان وارد یک جنگ داخلی گسترده گردد و موجودیت لبنان را به‌خطر نیندازند.

دیدگاهتان را بنویسید