سایه تهدید اسرائیل: از کریدور زنگزور تا داعش‌سازی در شرق ایران

ایران، به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه خاورمیانه، همواره در معرض فشارهای ژئوپلیتیکی و امنیتی از سوی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار داشته است.

ایران، به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه خاورمیانه، همواره در معرض فشارهای ژئوپلیتیکی و امنیتی از سوی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار داشته است. در سال‌های اخیر، گزارش‌ها و تحلیل‌ها حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی با بهره‌گیری از متحدان منطقه‌ای خود، از جمله جمهوری آذربایجان در غرب و برخی گروه‌های افراطی در شرق ایران، تلاش می‌کند تا با ایجاد بی‌ثباتی در مرزهای ایران، فشارهای سیاسی و امنیتی را بر این کشور افزایش دهد. این استراتژی، که از یک سو با پروژه‌هایی مانند کریدور زنگزور و از سوی دیگر با سوءاستفاده از گروه‌های قومیتی در شرق ایران دنبال می‌شود، می‌تواند تهدیدات بلندمدتی را برای امنیت ملی ایران، به‌ویژه در مناطقی مانند مشهد، ایجاد کند. این مقاله به بررسی این تهدیدات و پیامدهای احتمالی آن در سه دهه آینده می‌پردازد.

فشار از غرب: کریدور زنگزور و نقش جمهوری آذربایجان

به گزارش بولتن نیوز، یکی از محورهای اصلی استراتژی اسرائیل در قبال ایران، همکاری نزدیک با جمهوری آذربایجان است. این همکاری، که در سال‌های اخیر به‌ویژه در حوزه‌های نظامی، امنیتی و اقتصادی تقویت شده، با هدف ایجاد یک محور ضدایرانی در منطقه قفقاز جنوبی دنبال می‌شود. کریدور زنگزور، پروژه‌ای جاه‌طلبانه که هدف آن اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان از طریق خاک ارمنستان است، به‌عنوان یکی از ابزارهای این استراتژی مطرح شده است. این کریدور نه‌تنها می‌تواند توازن قدرت در منطقه را به نفع باکو و متحدانش تغییر دهد، بلکه با ایجاد مسیری جدید برای انتقال انرژی و کالا، ایران را از معادلات اقتصادی و ژئوپلیتیکی منطقه کنار می‌زند.

تحلیلگران معتقدند که اسرائیل با حمایت از این پروژه، به دنبال ایجاد یک پایگاه استراتژیک در نزدیکی مرزهای ایران است. حضور نظامی و اطلاعاتی اسرائیل در جمهوری آذربایجان، به‌ویژه در قالب قراردادهای تسلیحاتی و آموزش نیروهای نظامی، این نگرانی را تقویت کرده که باکو به‌عنوان یک اهرم فشار علیه ایران عمل می‌کند. این وضعیت می‌تواند در بلندمدت به تنش‌های مرزی و حتی درگیری‌های مستقیم منجر شود، به‌ویژه اگر ایران در برابر این پروژه مقاومت نشان دهد.

تهدید شرقی: داعش‌سازی از لشکر فاطمیون

در شرق ایران، تهدیدی متفاوت اما به همان اندازه خطرناک در حال شکل‌گیری است. اسرائیل، با همکاری برخی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، تلاش می‌کند تا با نفوذ در میان جوامع مهاجر افغان و تاجیک در ایران، گروه‌های افراطی را سازمان‌دهی کند. لشکر فاطمیون، که در سال‌های گذشته به‌عنوان یک نیروی شبه‌نظامی شیعه متشکل از مهاجران افغان در دفاع از حرم‌های اهل بیت در سوریه فعالیت می‌کرد، اکنون به هدفی برای نفوذ و سوءاستفاده تبدیل شده است. گزارش‌های اطلاعاتی حاکی از آن است که تلاش‌هایی برای جذب برخی از این افراد و تبدیل آن‌ها به گروه‌های افراطی با ایدئولوژی‌های نزدیک به داعش در جریان است.

این استراتژی، که به «داعش‌سازی» تعبیر می‌شود، با هدف ایجاد ناامنی در مناطق شرقی ایران، به‌ویژه در استان‌های مرزی مانند سیستان و بلوچستان و حتی خراسان رضوی، دنبال می‌شود. مشهد، به‌عنوان یکی از مراکز فرهنگی و مذهبی ایران، می‌تواند در صورت موفقیت این پروژه‌ها به هدفی برای حملات تروریستی تبدیل شود. این تهدید، با توجه به حضور گسترده مهاجران افغان در ایران و پیچیدگی‌های اجتماعی و اقتصادی این مناطق، می‌تواند در بلندمدت به یک چالش امنیتی جدی تبدیل شود.

ابعاد ژئوپلیتیکی و امنیتی تهدید

ترکیب فشارهای غربی و شرقی، ایران را در موقعیتی حساس قرار داده است. از یک سو، کریدور زنگزور می‌تواند با تغییر جغرافیای اقتصادی و سیاسی منطقه، ایران را از مسیرهای تجاری و انرژی کنار بزند و از سوی دیگر، ایجاد گروه‌های افراطی در شرق می‌تواند امنیت داخلی کشور را به خطر اندازد. این دو تهدید، اگرچه در ظاهر مستقل به نظر می‌رسند، اما در یک استراتژی کلان با محوریت اسرائیل و حمایت ضمنی برخی قدرت‌های غربی، به هم پیوند خورده‌اند.

در این میان، نقش بازیگران منطقه‌ای مانند ترکیه، که از کریدور زنگزور حمایت می‌کند، و گروه‌های افراطی فعال در افغانستان و آسیای مرکزی نیز قابل توجه است. این بازیگران، چه به‌صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، در راستای منافع اسرائیل و با هدف تضعیف ایران عمل می‌کنند. این وضعیت، ایران را به سمت یک بازی پیچیده ژئوپلیتیکی سوق داده که نیازمند هوشیاری و برنامه‌ریزی دقیق برای مقابله است.

پیامدهای بلندمدت: تهدید مشهد و امنیت ملی

چشم‌انداز بلندمدت این تهدیدات، به‌ویژه در بازه زمانی سی‌ساله، می‌تواند برای ایران بسیار نگران‌کننده باشد. مشهد، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شهرهای ایران و پایتخت معنوی کشور، به دلیل موقعیت جغرافیایی و اهمیت فرهنگی و مذهبی، می‌تواند به هدفی استراتژیک برای گروه‌های تروریستی تبدیل شود. ایجاد ناامنی در این شهر نه‌تنها می‌تواند به اقتصاد محلی و صنعت گردشگری مذهبی ضربه بزند، بلکه با ایجاد یک بحران داخلی، مشروعیت و اقتدار دولت مرکزی را نیز به چالش بکشد.

علاوه بر این، تضعیف موقعیت ایران در منطقه قفقاز از طریق پروژه‌هایی مانند زنگزور، می‌تواند به کاهش نفوذ ایران در خاورمیانه و آسیای مرکزی منجر شود. این امر، در کنار تهدیدات داخلی ناشی از گروه‌های افراطی، می‌تواند ایران را در موقعیتی شکننده قرار دهد که بازسازی آن سال‌ها زمان ببرد.

راهکارها و پیشنهادات

برای مقابله با این تهدیدات، ایران نیازمند یک استراتژی جامع و چندجانبه است. در سطح منطقه‌ای، تقویت روابط با ارمنستان و روسیه به‌عنوان وزنه‌های تعادل در برابر محور باکو-تل‌آویو می‌تواند از پیشرفت پروژه زنگزور جلوگیری کند. در سطح داخلی، تقویت انسجام اجتماعی در مناطق مرزی، به‌ویژه در میان جوامع مهاجر، و ایجاد فرصت‌های اقتصادی برای این گروه‌ها می‌تواند از نفوذ گروه‌های افراطی جلوگیری کند.

علاوه بر این، تقویت دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی برای شناسایی و خنثی‌سازی شبکه‌های نفوذی اسرائیل در منطقه ضروری است. دیپلماسی فعال در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای نیز می‌تواند با افشای این توطئه‌ها، فشارهای بین‌المللی را بر اسرائیل و متحدانش افزایش دهد.

جمع‌بندی

تهدیدات ناشی از استراتژی‌های اسرائیل در غرب و شرق ایران، از کریدور زنگزور تا تلاش برای داعش‌سازی در میان مهاجران افغان و تاجیک، بخشی از یک برنامه کلان برای تضعیف ایران است. این تهدیدات، اگرچه در کوتاه‌مدت قابل مدیریت به نظر می‌رسند، اما در بلندمدت می‌توانند به چالش‌هایی جدی برای امنیت ملی ایران تبدیل شوند. مشهد، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز فرهنگی و مذهبی ایران، در صورت عدم توجه به این تهدیدات، ممکن است در سه دهه آینده با خطراتی بی‌سابقه مواجه شود. هوشیاری، برنامه‌ریزی و اقدام به‌موقع، کلید خنثی‌سازی این توطئه‌هاست.

دیدگاهتان را بنویسید