نئولیبرالیسم از درِ کلاس وارد شد، نه از دیوار بازار

شرط بقای هر نظام فکری یا سیاسی، نفوذ در نهاد آموزش است. این یک قاعده‌ی تاریخی و استراتژیک است؛ «در هر دوره‌ای، آموزش ابزاری بوده برای گسترش گفتمان حاکم؛ خواه لیبرالیسم، خواه مارکسیسم یا دیگر نظام‌های فکری.»

لیبرال‌ها به‌خوبی دانستند که برای عقلانی و مشروع جلوه دادن دیدگاه‌های خود، باید در نهاد آموزش و پرورش جای پایی محکم بیابند. با حضور هدفمند در ساختارهای آموزشی، و تولید ادبیات علمی و شبه‌علمی، آرام‌آرام موفق شدند گفتمان خود را «طبیعی» و «علمی» معرفی کنند؛ و آنگاه که این گفتمان در ذهن معلمان، دانشجویان، برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران نهادینه شد، دیگر مخالفت با آن، شکل تقابل با «علم» به خود گرفت.
این دقیقاً همان کاری‌ست که نئولیبرالیسم در دهه‌های اخیر انجام داده: تصرف آموزش برای تحکیم سلطه بر اقتصاد.
همان‌طور که هنری ژیرو در کتاب «جنگ نئولیبرالیسم علیه آموزش عالی» توضیح می‌دهد، نئولیبرالیسم آموزش را از یک حق عمومی به یک کالای خصوصی تبدیل کرده، و آن را در خدمت بازار قرار داده است.
به همین دلیل است که مقابله‌ی مؤثر با نئولیبرالیسم اقتصادی، بدون ایستادن در برابر پروژه‌ی نئولیبرالیسم آموزشی ممکن نیست.
اگر آموزش و پرورش را واگذار کنیم، همه چیز را واگذار کرده‌ایم.
اینجا، سنگر اول و آخر است.

دیدگاهتان را بنویسید