نامه میرحسین موسوی و حمایت بخشی از اصلاح طلبان رادیکال با هدف شکستن همین نقطه قوت ایران بوده و تلاش دارد ایران را از ادامه تدابیر هوشمندانه رهبری محروم کند
تدابیر حکیمانه رهبرانقلاب، عملکرد نیروهای مسلح، انسجام ملی، اعتماد و اطمینان مردم به فرماندهان نظامی، روایت پیروزمندانه رسانههای رسمی کشور از جمله صداوسیما، نقاط قوت ایران در طول جنگ با رژیم صهیونیستی بود که پیروزیهای میدانی و ادراکی را برای ایران رقم زد.
واقعیت این است که مدیریت راهبردی رهبر انقلاب و سیاستهای بیش از چهل ساله جمهوری اسلامی، در کنار اتحاد مردم حول فرماندهان و قوای نظامی ایران و رویکرد اتحاد محور و پیروزمندانه صدا وسیما عوامل اساسی این پیروزی در مقابل قوای مهاجم بود. از همین با شروع آتش بس و توقف درگیریها، صهیونیستها روی به تضعیف همین نقاط قوت آوردند.
اصلاح طلبان رادیکال، از طریق رسانهها و روزنامههای زنجیرهای، از همان ساعات اولیه آتش بس تلاش کردند به نحوی هر یک از این نقاط قوت را زیر سوال برده و تندترین و توهین آمیز ترین عبارات، اتحاد ملی، اعتماد به فرماندهان و ادراک پیروزی را زیر سوال ببرند.
یک: ادعای حضور جاسوسان و نفوذی ها در راس فرماندهی نظامی گزارهای است که بارها از سوی رسانههای اصلاح طلب و رسانههای خارجی فارسی زبان بارها تکرار شده است. این درحالی است که رژیم صهیونیستی تمام عرصههای تکنولوژی، فنی و ارتباطاتی را برای جمع آوری اطلاعات به کار گرفته است. از دادههای ماهوراهای و شنودهای سیگنالی گرفته تا سو استفاده از دسترسیهای گوشی های هوشمند، آلوده کردن تجهیزات و دستگاهها به بدافزارهای جاسوسی، استفاده از هوش مصنوعی و… . لذا ادعای وجود جاسوسان در سطوح بالای نظامی و امنیتی تنها با هدف انحراف افکار عمومی بوده و در نهایت منجر به القاء حس بدبینی و عدم اطمینان به فرماندهان و مسئولان ارشد کشور خواد شد.
دو: زیر سوال بردن سیاستهای نظام طی دهههای گذشته در قالب گزارش، یادداشت و مقالات، درحالی در دستور کار مشترک رسانههای زنجیرهای قرار گرفته است که سیاستهای اقتصادی کشور بیش از چهار دهه توسط اصلاح طلبان طراحی و اجرا شده است. همین دوازده روز جنگ با اسرائیل نیز نشان داد که سیاستگذاریهای نظامی و امنیتی کشور تا چه حد درست و دقیق بوده است. پیگیری همین سیاستها توانست ایران را ظرف دوازده روز در مقابل اسرائیل و آمریکا به پیروزی برساند. نامه میرحسین موسوی و حمایت بخشی از اصلاح طلبان رادیکال با هدف شکستن همین نقطه قوت ایران بوده و تلاش دارد ایران را از ادامه تدابیر هوشمندانه رهبری محروم کند.
سه: حمله به صداوسیما و توهینهای بی دلیل و بی جا به رسانه ملی درحالی از سوی روزنامه های اصلاح طلب پیگیری میشود که رویکرد صدا وسیما در خلال جنگ کاملاً در جهت وحدت ملی بوده و تلاش کرده با دعوت از همه جریانات، انسجام میان گروههای سیاسی و مردم را تقویت کند. از آنجایی که صدا و سیما در تقویت انسجام ملی، ارائه تصویر پیروزمندانه از ایران و تثبیت ادراکی موفق عمل کرده است، لذا طراحی جدید رژیم صهیونیستی بی اعتبار کردن رسانه ملی نزد افکار عمومی است. طرحی که رژیم از طریق جریان نفوذ داخل ایران درحال اجرای آن ست، تا در درگیری بعدی، صداوسیما را از کارکرد ساقط کند. به عبارت دیگر صهیونیستها با بمباران واحد مرکزی خبر صدا و سیما نتوانستند رسانه ملی را خاموش کنند، لذا به دنبال ساقط کردن اعتبار آن در افکار عمومی داخل ایران هستند.
چهار: تعمیق شکافهای سیاسی و اجتماعی، ایجاد قطبیت میان مردم و جریانات سیاسی از طریق دوگانه جنگ و مذاکره، پرخاش به جریانات سیاسی رقیب، طرح موضوعات دست چندم سیاسی، از محورهای دیگری است که در دستور کار رادیکالهای اصلاح طلب قرار گرفته است. موضوعاتی که در نهایت انسجام و اتجاد ملی را تضعیف کرده و راه را برای پیروزی دشمن هموار میکند.