یک رسانه تحلیلی بینالمللی است که بر مسائل غرب آسیا متمرکز است. موضوع: تحلیل کشورهای عربی از جنگ ایران و اسرائیل چیست؟
• این گزارش تصریح میکند که؛ با توقف موقت جنگ ایران و اسرائیل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با یک واقعیت روبهرو شدهاند:
اگر ایران بهطور کامل شکست بخورد، اسرائیل به قدرتی بلامنازع در منطقه تبدیل میشود و این برای آنها خطرناکتر از تداوم حضور ایران است.
• پیروزی کامل اسرائیل میتواند باعث: نابودی محور مقاومت (حزبالله، حماس، انصارالله و غیره)،پایان آرمان فلسطین، گسترش مرزهای اشغالگران در سوریه، لبنان، حتی اردن و عراق و شود و نفوذ کشورهای عربی را تضعیف کرده و آنها را به «مشتری» صرف در نظم امنیتی تبدیل میکند.
• اگرچه کشورهای عربی همیشه ایران را دشمن میدانستند، اما حالا میفهمند که قدرت بازدارنده ایران تا امروز نوعی «چتر امنیتی غیررسمی» برای آنها بوده است. بدون ایران، آمریکا دیگر نیازی به عربستان، امارات یا قطر برای مقابله با تهران ندارد و نفوذ سیاسی آنها نیز در واشنگتن کاهش مییابد.
Cradle؛ در کنفرانس مطبوعاتی ۱۶ ژوئن، بنیامین نتانیاهو با جرأت اعلام کرد: «ما چهره خاورمیانه را تغییر میدهیم»، در حالی که نیروهای اشغالگر با حملات گسترده اهداف محور مقاومت را هدف قرار میدادند. سه روز پیشتر، این تغییر با بمباران تاسیسات نظامی و هستهای در تهران و ترور فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای کلید خورده بود.
این برخورد مستقیم با هدف سوق دادن منطقه به آستانه جنگی فراگیر بود—جنگی که اکنون تنها با آتشبس موقتی واشنگتن متوقف شده است.
تهدید بزرگتر برای کشورهای خلیج
کشورهای عرب خلیجفارس، بهویژه متحدان واشنگتن، اکنون با حقیقتی تلخ مواجهاند: اگر اسرائیل در این رویارویی پیروز شود، جهان عرب آخرین تکیهگاه راهبردیاش را از دست میدهد.
یک پیروزی قاطع اسرائیل علیه ایران و متحدانش در غزه، لبنان، عراق و یمن به حذف آخرین بازدارندهها منجر خواهد شد و تلآویو امکان گسترش قلمرو خود در سوریه، لبنان، فلسطین، و حتی اردن و عراق را خواهد یافت. آنگاه، مسئله فلسطین که یکی از اهرمهای فشار استراتژیک کشورهای عربی بوده، ناگهان بیاثر میشود و حکام خلیجفارس در برابر یک رژیم اشغالگر قدرتمند ضعیف خواهند شد.
اما فقط ۱۱ روز بعد، با وجود ادعای ترامپ درباره نابودی برنامه هستهای ایران، اطلاعات آمریکا نشان داد که حملات تنها چرخه غنیسازی ایران را چند ماه به عقب انداخته، تاسیسات کلیدی سالم مانده و اورانیوم غنیشده پیش از حمله جابهجا شده است.
حتی پس از آتشبس، گفته شد ایران موشکی به سمت اسرائیل شلیک کرده اگرچه بعداً این ادعا رد شد؛ اما ترامپ هردو طرف را سرزنش کرد و آتشبس را ستود.
جاهطلبیهای پساکرونایی نتانیاهو
پیش از آغاز جنگ با ایران، وزیران اسرائیل خواهان الحاق رسمی کرانه باختری، بازپسگیری دائمی غزه، و ساخت شهرکهای جدید شده بودند. آنها سال ۲۰۲۵ را «سال حاکمیت اسرائیل» بر «یهودا و شمرون» شعار داده بودند.
اگر ایران مهار شود، حزبالله تضعیف شده و سوریه به دولت وابسته به غرب تبدیل شود، تلآویو میتواند مرزهای جدید بکشد، شهرکسازی را گسترش دهد و فلسطینیان را بدون مقاومت گسترده جابهجا کند.
مدرسه واقعگرایانه روابط بینالملل به این پدیده «استفاده از پیروزی نظامی» میگوید: پیروز جنگ میتواند وضعیت ژئوپولیتیکی را برای مدت کوتاهی بازشکلی دهد.
اگر اسرائیل پیروز شود، میتواند توازن قدرت در غرب آسیا را تغییر دهد و کشورهای عربی خلیج را که تا کنون از سایه بازدارندگی ایران بهرهمند بودهاند، بیپناه کند.
چرا عربها به ادامه بازدارندگی ایران نیاز دارند
کشورهای حوزه خلیجفارس به این نتیجه رسیدهاند که بیاثر شدن قدرت ایران، زمینه را برای سلطه کامل اسرائیل فراهم میکند. ایران با شبکه متحدانش از حزبالله لبنان تا حوثیهای یمن، پوششی علیه طرحهای آمریکا و اسرائیل فراهم کرده بود.
امروز اما این توازن فروپاشی قریبالوقوع است. آتشبس موقتی تأخیر ایجاد کرده، اما نشان داده که اسرائیل چقدر به یک تغییر منطقهای نزدیک شد. یک پیروزی اسرائیل، ساختار قدرت خاورمیانه را از هم میپاشد و تبدیل به رژیمی اشغالگر و بدون موانع میشود.
ایران پایدار برای کشورهای عربی تنها یک گزینه است—نه از سر علاقه، بلکه از سر ضرورت. تضعیف اسرائیل و حفظ ایران، امکان بقا و بخشی از استقلالشان را ممکن میسازد.
این واقعیت باعث شد برخی از تحلیلگران خلیجی هشدار دهند که پس از آتشبس، استقلال استراتژیک عربها ممکن است نابود شود. موج عادیسازی روابط با اسرائیل دیگر سرمایه نیست، بلکه تهدید شده. اکنون توازن، نه سلطه، تنها راه تأمین امنیت به نظر میرسد.
سناریو جدید: چندقطبی شدن منطقه
این دیدگاه ممکن است منجر به بازنگری استراتژیک در ادبیات سیاسی خلیج شود و آنها را به سمت همکاری با قدرتهایی مثل چین و روسیه سوق دهد تا ترتیبات امنیتی جدیدی در منطقه ایجاد شود.
برای مثال، آشتی سعودی-ایران که با میانجیگری چین شکل گرفت، توانست صلحی ماندگار ایجاد کند—کاری مشابهی که انتظار نمیرفت آمریکا آن را هدایت کند.
نتیجه: راهبرد پس از آتشببس
در هفته گذشته، ایران با حمله موشکی به پایگاه «العدید» در قطر (ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا) نشان داد کشورهای خلیجفارس بهراحتی میتوانند وارد جنگ شوند.
اکنون، رویکرد اصلی در غرب آسیا دیگر ایران در برابر خلیج نیست، بلکه تقسیمبندی بین آنهایی است که خواهان منطقهای چندقطبیاند و آنهایی که میخواهند آن را تحت سلطه تلآویو ببینند.
برای متحدان آمریکا، حقیقت تلخ این است: بازدارندگی ایران احتمالاً آخرین دفاع آنها در برابر سلطه اسرائیل است.