پشت‌ پرده اعتراف آمریکایی‌ها به مهلک بودن حمله ایران به العدید چیست؟

وقتی اسناد متقن در مورد انهدام سامانه راداری پیشرفته آمریکا در پایگاه العدید قطر منتشر شد و طیف متنوعی از رسانه های غربی و شرقی روی این موضوع مانور دادند، عملا تداوم پنهانکاری آمریکا در این رابطه، بی‌دلیل بود و می توانست حامل هزینه های راهبردی گسترده‌ای برای این کشور باشد. از این ررو، آمریکا و به طور خاص پنتاگون برای حفظ اعتبار ادراکی خود در برابر افکار عمومی داخلی و بین المللی، راهی به جز اعتراف به حقیقت را پیش روی خودش ندیدند.

تنها اندکی پس از اقدام تجاوزکارانه دولت آمریکا در حمله به سایت های هسته ای کشورمان در بحبوحه جنگ 12 روزه، ایران حمله موشکی قابل توجهی را به نشانه تلافی، به پایگاه هوایی العدید در قطر که میزبان نظامیان آمریکایی است، انجام داد. این حمله در زمان خود با بازتاب های گسترده ای همراه شد. با این حال، از سوی دولت آمریکا و به طور خاص شخص رئیس جمهور این کشور دونالد ترامپ، به مثابه یک اقدام نمایشی و نه چندان موثر، تصویرسازی و معرفی شد.

به بیان ساده تر، دونالد ترامپ سعی داشت اینطور القا کند که اقدام ایران نه از موضع قدرت بلکه از روی ضعف بوده و نتوانسته دستاوردی داشته باشد. او حتی مدعی شد که اندک پرسنل آمریکایی حاضر در پایگاه العدید توانسته اند تمامی موشک های شلیک شده ایران را رهگیری کنند در حالی که شش موشک ایران به اهداف خود اصابت کرده بودند. با این همه، به تازگی شماری از رسانه های مطرح غربی نظیر خبرگزاری آسوشیتدپرس و یا رویترز، در گزارش های مبسوطی با استناد به تصاویر ماهواره ای اعتراف کرده اند که حمله ایران به پایگاه العدید، دست کم موجب نابود شدن یک ابررادار پیشرفته آمریکایی در این پایگاه شده است. به بیان ساده تر، آن ها اعتراف کرده اند که ایران توانسته با یکی از موشک های خود که از احتمالا موشک قدرِ H بوده، به صورت مستقیم، یک سیستم راداری پیشرفته آمریکایی را با نقطه زنی، منهدم کند

این رسوایی به قدری برای آمریکا جدی بود که در نهایت پنتاگون(وزارت دفاع آمریکا) نیز مجبور شد اصابت موشک ایرانی را تایید کند. در این نقطه یک سوال مطرح می شود و آن هم این است که چرا آمریکایی ها در برهه زمانی کنونی مجبور به اعتراف در اربطه با مساله مذکور شدند؟ آن ها که از هر راهی برای کم اثر نشان دادن حمله ایران استفاده کرده بودند. علت عقب نشینی آن ها در برهه زمانی کنونی چیست. به نظر می رسد در این رابطه توجه به 4 مولفه ضروری است.

یک: تداوم پنهانکاری بیهوده بود!
وقتی اسناد متقن در مورد انهدام سامانه راداری پیشرفته آمریکا در پایگاه العدید قطر منتشر شد و طیف متنوعی از رسانه های غربی و شرقی روی این موضوع مانور دادند، عملا تداوم پنهانکاری آمریکا دراین رابطه، بی دلیل بود و می توانست حامل هزینه های راهبردی گسترده‌ای برای این کشور باشد.

از این رو، آمریکایی ها مجبور به اعتراف در مورد مهلک بودن حمله موشکی ایران به پایگاه العدید در قطر شدند. از این منظر، آمریکا و به طور خاص پنتاگون برای حفظ اعتبار ادراکی خود در برابر افکار عمومی داخلی و بین‌المللی، راهی به جز اعتراف به حقیقت را پیش روی خودش ندیدند.

دو: آمریکا در پیِ مدیریت خسارت و بحران است
وقتی حقیقت بر خلاف میل آمریکایی ها برملا شده، آن ها سعی می کنند به هر شکل ممکن دامنه و ابعاد خسارت‌ها علیه خود را کاهش دهند. در فضایی که آمریکا دیگر شانس و امکان دروغ گفتن و کم اهمیت جلوه‌دادن حمله ایران را ندارد، اگر به واقعیت اعتراف نکند، عملا در میدان جنگ روایت ها، درگیرِ شکستی مهلک‌تر از ایران و طیف متحدان این کشور می شود. از این رو، واشینگتن با تغییر فاحش موضعِ خود، سعی داشته تا جای ممکن ابعاد بحران را در راستای منافع خود مدیریت کند.

سه: فشار افکار عمومی داخلی آمریکا
از یاد نبریم که پایگاه العدید در قطر، میزبان نظامیان آمریکایی است و افکار عمومی آمریکا و مخصوصا خانواده‌های نظامیان آمریکایی شدیدا نگران اتفاقاتی هستند که در این پایگاه و دیگر پایگاه های مشابه آمریکا در اقصی نقاط جهان می افتد.

از این رو، اگر دولت آمریکا باز می خواست با روایت های دروغین خود، حمله ایران به پایگاه العدید را کم‌اثر نشان دهد، این مساله تا حد زیادی این باور را به افکار عمومی داخل آمریکا منتقل می کرد که نظامیان این کشور در هیچ جایی امنیتی ندارند و البته که دولت آمریکا نیز برای منافع خود حاضر است خیلی راحت واقعیت های تلخ را لاپوشانی و جان نظامیان این کشور را به خطر بیندازد. از این رو، دولت آمریکا برای مدیریت افکار عمومی داخلی خود هم که شده مجبور شد به دریافت پاسخ سخت از ایران اعتراف کند.

چهار: مدیریت بحران در میان متحدان عربی در منطقه
در نهایت باید گفت وقتی واقعیت های حمله ایران به پایگاه العدید توسط رسانه های غربی و با استنادات محکم افشا می شود، آمریکایی ها تا حد زیادی معطوف به این مساله می شوند که چگونه حمایت متحدان عرب خود را حفظ کنند و به آن ها این اطمینان خاطر را بدهند که می توانند در مواقع بحرانی از آن ها حمایت کنند.

اگر دولت آمریکا همچنان به روایت توام با انکار خود در موررد غیرموثر بودن حمله ایران به پایگاه العدید ادامه می‌داد، این مساله بیشترین خسارت را به اعتبار ادعایی این کشور در میان متحدان عربش در سطح منطقه وارد می کرد و آن ها به این درک راهبردی می رسیدند که چندان نباید روی روایت هایی واشینگتن حساب باز کنند. پایگاه العدید، مهم‌ترین مقر نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس است و میزبان نیروهای متعدد از جمله از کشورهای عربی (مثل قطر) است. اگر آمریکا انهدام تجهیزاتش را انکار می‌کرد، کشورهای میزبان اعتمادشان را به توان دفاعی آمریکا از دست می‌دادند. اعتراف به حمله موفق ایران، نوعی مدیریت خسارت برای ترمیم روابط راهبردی بود.

دیدگاهتان را بنویسید